ارتباط. نیازهای جهانی

فهرست مطالب:

تصویری: ارتباط. نیازهای جهانی

تصویری: ارتباط. نیازهای جهانی
تصویری: SAGITTARIUS Tarot December 5–12–This is an important message. Your world is expanding❤️💰🌎 2024, ممکن است
ارتباط. نیازهای جهانی
ارتباط. نیازهای جهانی
Anonim

روابط یک فرایند مبادله متقابل است. ما به خواندن و تماشای فیلم هایی که روابط شامل ایثار ، نوع دوستی و درک متقابل است عادت کرده ایم. در واقع ، ما با چندین نفر دیگر روبرو هستیم و شرکای خود را به خودخواهی مشکوک می دانیم.

دو خبر در این باره وجود دارد. خبر خوب این است که نیازهای روانشناختی جهانی در روابط همه افراد وجود دارد. خبر بد این است که هیچ کس نیازهای شما را نمی شناسد تا زمانی که یاد بگیرید که آنها را به درستی بیان کنید.

زمینه

کلاسیک مدرن روان درمانی ، ریچارد ارسکین ، مدتهاست که در بهبود روند خود روان درمانی مشغول است. او موفق شد این کار را تا حدی انجام دهد که درمان فقط یک روش مکانیکی نبود ، بلکه یک رابطه شفا بخش بود. البته این روابط چارچوب خاصی دارد. با این حال آنها همچنان یک تماس عمیق و هماهنگ بین دو نفر هستند. تنها در چنین ارتباطی امکان تعیین نیازهای جهانی در روابط ذاتی هر فرد وجود داشت.

کل جهان درونی ما رابطه ای با خود ما یا دیگران است. وقتی در روابط با دیگران احساسات ناخوشایندی را تجربه می کنیم ، این نشان می دهد که ما انتظاراتی داشتیم ، به چیزی نیاز داشتیم. در یک لحظه خاص ، در یک شکل خاص ، از یک شخص خاص مورد نیاز بود. و اتفاقی افتاد که ما متوجه آن نشدیم. این نیاز به رابطه با شخص دیگری بود.

نیازهای رابطه ای ، که بعداً در مورد آنها صحبت خواهیم کرد ، نه تنها برای روابط در یک زوج متاهل ، یا بین دوستان ، جهانی است. آنها برای رابطه هر شخص با هر فردی در هر سنی مهم هستند.

ریچارد ارسکین 8 نیاز اساسی برای روابط را مشخص کرد:

  • نیاز به امنیت ،
  • برای محافظت از یک شخصیت والدین قوی و پایدار ،
  • خودشناسی ،
  • در تعیین سرنوشت خود ،
  • به اشتراک گذاشتن تجربه ،
  • تحت تأثیر قرار دادن شخص دیگری ،
  • به ابتکار دیگری ،
  • در ابراز عشق

اکنون یک لحظه مکث کنید و دوباره این فهرست را به آرامی و متفکرانه بخوانید. به خودتان گوش دهید - بدن شما ، احساسات و افکار شما چه نیازهایی را پاسخ می دهد؟ این خیلی مهمه. زیرا بدون ارتباط با خود نمی توانیم با شخص دیگری در ارتباط باشیم.

نیاز به امنیت

به دوران کودکی خود فکر کنید. هر کدام از ما چنین داستانی داشتیم ، زمانی که برای مدت طولانی تصمیم گرفتیم به نحوی خود را ثابت کنیم. اما در پاسخ آنها یا انتقاد دریافت کردند ، یا تمسخر ، یا کاهش ارزش. تلاشی را که برای جسارت کردید به خاطر دارید؟ احساسی را که هنگام دریافت پشتیبانی دریافت نکردید به خاطر دارید؟ این ناکامی در برآوردن نیاز اساسی به امنیت در روابط بود.

برآوردن این نیاز در خود به معنای یافتن چنین شخصی است ، که در کنارش ترسناک نیست و شرمنده نیست که خودتان باشید. همچنین به این معنی است که به خود اجازه می دهید در کنار چنین شخصی باز شوید. و دیدن او ، و نه همه مجرمان قبلی. ارضای این نیاز در دیگران به معنای تبدیل شدن به آن شخص برای کسی است.

نیاز به خودشناسی

تجلی قابل توجه این واقعیت که این نیاز برآورده نشده است احساس و صدای عبارت "من شایسته نیستم" است. هر یک از ما ، از دوران کودکی تا به امروز ، می خواهیم احساس کنیم که مورد قدردانی قرار گرفته ایم. دوست دارم از خودم مراقبت کنم. وقتی این را دریافت می کنیم ، معمولاً احساس رضایت می کنیم. اگر برای مدت طولانی از زندگی ما این نیاز برآورده نشده باشد ، در پاسخ به مراقبت یا احساس گناه می کنیم یا بی اعتمادی. آشنا بنظر رسیدن؟

تشخیص ارزش شامل چیزی فراتر از مراقبت از شخص دیگر است. این بدان معناست که آن را با همه مجموعه ای از کاستی ها ، ویژگی ها و تفاوت ها بپذیرید. درک این "مجموعه" به عنوان یک ارزش در یک رابطه.این به عنوان یک میل درونی برای درک شخص دیگر ، انگیزه ها و احساسات او ، اقدامات او احساس می شود. و مهمترین چیز این است که این را برای خود شخص مهم بدانید. ممکن است دشوار باشد ، اما بسیار مهم است.

ارضای این نیاز از طریق علاقه صادقانه به دنیای درونی شخص دیگر ، زندگی ، علایق و اصول او نیز امکان پذیر است. اگر از محدوده ارتباطات وظیفه بعد از کار فراتر رفت ، می توانید در مورد آنها در طول یک مکالمه معمولی مطلع شوید. اگر چنین علاقه ای وجود نداشته باشد ، همیشه احساس می شود ، درست است؟ اگر روابط خود را با افراد مختلف به خاطر می آورید ، مطمئناً عبارات معمولی مانند "چطور هستید؟" یا "چه خبر است؟" در چنین ارتباطی واقعاً چیزهای کمی خوشایند نیست. دیر یا زود احساس درد روحی یا حتی جسمی خواهد داشت.

نیاز به پذیرش

و نه فقط پذیرش ، بلکه پذیرش و محافظت از یک شخصیت والدین پایدار ، قابل اعتماد و قوی. در این مورد ، ما در مورد شکل والدین به عنوان والدین واقعی صحبت نمی کنیم. این به توانایی فرد دیگر برای مراقبت از ما و ثابت ماندن در شرایط ناپایدار اشاره دارد. این همان چیزی است که در روانشناسی ازدواج معمولاً به آن قابلیت اطمینان گفته می شود. همه می خواهند گاهی اوقات کودک شوند ، والدین خوبی از او مراقبت می کنند. اشکالی ندارد که چنین شخصی برای کسی باشید.

بر اساس این نیاز است که عشق اولیه شکل می گیرد. وقتی کودک درونی ما (قسمت احساسی آسیب پذیر شخصیت) دیگری را به عنوان والد ایده آل می بیند. در ابتدا ، هر یک از ما سعی می کنیم این انتظار را برآورده کنیم. و سپس او همین را برای خود می خواهد. و این کاملاً طبیعی است.

ما و افراد دیگر به چه چیزی نیاز داریم تا احساس کنیم از چنین شخصیت های قوی و قابل اعتماد والدین محافظت می کنیم؟ اول از همه ، البته ، این تضمین است که شخص پس از برخی از جلوه های فردیتی که ممکن است دوست نداشته باشد ، ترک نخواهد کرد. بعد - همه ما می خواهیم احساس کنیم از انتقاد محافظت می شود. از درون شما و از شخص دیگر. هر یک از ما به طور حیاتی به فردی نیاز داریم که بتواند ما را در بدترین جلوه های خود از خود محافظت کند. این نیاز به پذیرش حمایت والدین پایدار و قابل اعتماد است.

نیاز به اشتراک گذاری تجربه

این درباره اهمیت داشتن فردی در نزدیکی است که تجربه مشابهی با ما داشته باشد. کسی که احساس ما را درک می کند ، فکر می کند و می تواند در یک موقعیت خاص انجام دهد. فردی که قادر است دیدگاه ، شادی یا غم ما را به اشتراک بگذارد. کسی که در شرایط سخت می تواند بگوید "بله ، من درک می کنم که چگونه است. من اینگونه زندگی کرده ام. " گاهی اوقات می خواهید آن را بشنوید و گاهی فقط یک نگاه کافی است تا بفهمید این جامعه وجود دارد. در تجربه ما تقسیم بندی وجود دارد.

برای برآوردن این نیاز ، می توانید به دنبال افراد همفکر باشید ، با افرادی که تجربه مشابهی داشته اند تماس بگیرید ، تجربیات خود را با عزیزان به اشتراک بگذارید و از آنها بخواهید در مورد تجربه مشابه آنها صحبت کنند. به خاطر بسپارید چقدر خوب است وقتی نوعی بار عاطفی بزرگ را بر دوش می کشید و تصمیم می گیرید سرانجام آن را به کسی بگویید ، با اطمینان که شما آن را به تنهایی کشانده اید و هیچ کس هرگز نمی تواند شما را درک کند. و سپس به اشتراک می گذارید و متوجه می شوید که مخاطب شما تقریباً همان تجربه و همان احساسات را داشته است. این یک تسکین بزرگ است ، حتی می توان آن را از نظر جسمی نیز احساس کرد! الکلی های گمنام ، گروهی برای والدینی که فرزندان خود را از دست داده اند یا افرادی که دچار اختلالات خوردن هستند ، بر اساس این اصل عمل می کنند.

برای برآوردن نیاز به اجتماع ، لازم نیست متخصص باشید. فقط کافی است به دیگران نزدیک باشید و تجربیات مشابهی را به اشتراک بگذارید. هر دو روش کار می کند. و اصلا سخت نیست. اما چقدر مهم است برای هر یک از ما - تنها نبودن.

نیاز به تعیین سرنوشت

تعیین سرنوشت عبارت است از آگاهی از مرزها ، ارزشها ، اصول ، ویژگیها و تفاوتهای روانی و فیزیکی فرد. تفاوت با نیاز قبلی وجود دارد ، جایی که احساس ارتباط با شخص دیگری مهم است.نیاز به تعیین سرنوشت عبارت است از توانایی احساس یک فرد منحصر به فرد و مطمئن دانستن اینکه این طبیعی است و توسط افراد دیگر پذیرفته می شود.

بیشتر از همه ، این نیاز در نوجوانان خود را نشان می دهد ، زمانی که آنها به هر طریقی سعی می کنند با دیگران متفاوت باشند. گاهی باعث رد می شود. اما اگر با درک این موضوع رفتار کنید ، می توانید تجربه کاملاً جدیدی را برای خود تجربه کنید ، غرق شدن در دنیای شخص دیگری.

طبیعی است که متفاوت از دیگران باشید ، بدون توجه به تفاوت آنها - ظاهر ، عادات ، شخصیت ، علایق ، ارزش ها ، زبان ، رنگ پوست. منحصر به فرد بودن هر کدام بزرگترین ارزش است. این تفاوت هاست که ما را از افراد مجزا جدا می کند و توجه دیگران را به خود جلب می کند. زندگی در دنیای "کلون ها" غیرقابل تحمل خواهد بود ، زیرا همه چیز در حال حاضر آشنا و تجربه شده است. هیچ چیز علاقه را بر نمی انگیزد.

در روابط ، این نیاز زمانی برآورده می شود که بتوانیم فردیت خود را تغییر داده و بر آن تأکید کنیم. و شخصی که در این نزدیکی است از آن قدردانی می کند و آن را به عنوان شخصی طبیعی و مهم برای شخص می شناسد. و از تغییرات ما پشتیبانی می کند ، از تفاوت های ما خوشحال می شود. آن را به افراد نزدیک بدهید - و خواهید دید که چگونه روابط شما رشد می کند.

نیاز به تأثیرگذاری بر شخص دیگر

برای هر یک از ما مهم است که ببینیم حالت ، کلمات و اعمال ما بر شخص دیگری تأثیر می گذارد. این مهم است که احساس کنیم رفتار ، احساسات و افکار طرف مقابل نیز بر ما تأثیر می گذارد. ارضاء این نیاز است که به رشد رابطه کمک می کند. اما یک جنبه منفی نیز وجود دارد - تأثیر می تواند نه تنها مثبت باشد.

اگر یکی از شرکت کنندگان در رابطه مخرب باشد ، این امر بر دیگری تأثیر منفی می گذارد. به ناچار. زیرا هر یک از ما نیز نیاز به تسلیم شدن تحت تأثیر شخص دیگری را احساس می کنیم. اگر فردی که در کنار ماست به معنی مشترک کلمه تسلیم نفوذ ما نشود چه اتفاقی می افتد؟ در این مورد ، ما رابطه را محدود کننده می دانیم. آنها خشونت بار می شوند زیرا ما نمی توانیم رفتاری را که برای ما غیرقابل قبول است متوقف کنیم.

در روابط با افراد دیگر ، نیاز به تأثیر مثبت از طریق توصیف دقیق تر آنچه در رفتار شخص دیگر برای ما مهم است ، برآورده می شود. برای برآوردن این نیاز ، لازم است که شرکت کنندگان در رابطه به اندازه کافی نسبت به خود حساس بوده و به شما اجازه دهند تا بر خود تأثیر بگذارید. میزان تأثیرگذاری دقیقاً با تماس داخلی تعیین می شود. شخص دیگر با تمام وجود نمی داند دقیقاً کجا متوقف شود. همچنین مهم است که نترسید که به دیگران نشان دهید وضعیت آنها چگونه تأثیر می گذارد. این به معنای نشان دادن احساسات ، به اشتراک گذاشتن افکار در پاسخ و اقدام است.

نیاز به ابتکار شخص دیگر

یکی از مهمترین نیازهای رابطه نیاز به ابتکار است. همه می خواهند دیگری آغازگر اوقات فراغت مشترک ، ارتباطات ، تغییرات در زندگی باشد. اما به طور مداوم ابتکار عمل ، اولین بودن و برانگیختن واکنش های احساسی بسیار خسته کننده است. اگر فرد ابتکار عمل را از طرف دیگر نبیند ، دیر یا زود علاقه خود را به رابطه از دست می دهد. این نیاز با سایر نیازهای دیگر ارتباط تنگاتنگی دارد. این به شما این امکان را می دهد که هم امنیت و ارزش احساس کنید و هم تجربه اشتراک گذاری و پذیرش را تجربه کنید.

اگر به تجربیات خود در مورد روابط بپردازیم ، در هر یک از موارد این نیاز را خواهیم دید. وقتی می خواهید شوهرتان گل بیاورد. یا رئیس ستایش می کند و حقوق را افزایش می دهد و با نعمت به سراغ او نمی رود. برای کمک به کودکان در تمیز کردن بدون یادآوری. یا دوستی خودش مرا به قهوه دعوت کرد. بسیار طبیعی است که بخواهیم در مقطعی رهبری شویم و به ابتکارات طرف مقابل واکنش نشان دهیم.

برآوردن این نیاز به رابطه باعث می شود فرد کنار ما احساس آرامش و آرامش کند. بدانید که برای حفظ رابطه تلاش زیادی از او نمی گیرد. اگر شخصی این را دریافت نکند ، علاقه ناپدید می شود ، تحریک و کینه جمع می شود.دیر یا زود آنها می توانند به یک درگیری واضح تبدیل شوند. به هر حال ، هدف اصلی این نیاز حفظ ارتباط و دریافت محرک در قالب توجه ، ارتباط ، هدیه و زمان مشترک است. کاملاً طبیعی است که بخواهیم همه اینها را بخواهیم ، زیرا برای این کار ما وارد رابطه می شویم.

نیاز به ابراز عشق

روابط فقط به دست آوردن نیست. این نیز در مورد اشتراک گذاری است. نیاز به محبت به یک فرد برای هر رابطه نزدیک طبیعی است. اگر شخصی برای ما عزیز است ، نیاز به نشان دادن این امر به او طبیعی خواهد بود. باز هم ، وقتی این نیاز برآورده نمی شود ، با درد عاطفی همراه است. کسانی که با این مسئله روبرو شده اند ، آن را تا پایان عمر پر کرده اند.

به عنوان مثال ، وقتی کودکی در حدود پنج سالگی با نقاشی ای که یک ساعت با جدیت برای او کشیده است به سراغ مادرش می رود و او او را هل می دهد یا به هیچ وجه به هدیه واکنش احساسی نشان نمی دهد ، درد روحی کودک نمی تواند با کلمات منتقل شود و همچنین برآورد بیش از حد. این نیاز بسیار نزدیک به نیاز به نفوذ است. این بسیار مهم است که هم رفتار گرمی نسبت به عزیزان نشان دهیم و هم به آنها اجازه دهیم ما را دوست داشته باشند. بسیار طبیعی است که برای افرادی که دوستشان داریم احساس محبت ، وابستگی سالم و قدردانی داشته باشیم. و اشکالی ندارد اگر بخواهید این عشق را از طریق اعمال ، کلمات ، احساسات و نگرش ها نشان دهید.

همانطور که می بینید ، همه چیز بسیار ساده و در عین حال بسیار پیچیده است. در مجموع هشت نیاز وجود دارد که شامل هر چیزی است که ما نیاز داریم. قبل از اینکه سعی کنید این فهرست کوتاه را پیاده سازی کنید ، به خودتان گوش دهید و بفهمید که چه نیازهای ارتباطی برآورده نمی شود. این به شما امکان می دهد روابط خود را با افراد مهم بهبود ببخشید.

توصیه شده: