2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
این مقاله برای همه کسانی که نیاز به نوشتن در محل کار ، صحبت با عموم ، آموزش موضوعی یا فقط قادر به جلب نظر مردم در زندگی روزمره دارند مفید خواهد بود.
بیایید تصور کنیم که می خواهم درباره شمع ها به شما بگویم.
انتخاب 1. سال نو نزدیک است ، و من می خواهم به شما کمک کنم شمعی را انتخاب کنید که خانه شما را با بوی نارنگی و قلب شما را در انتظار تعطیلات پر کند.
انتخاب شمع بسیار آسان است. شما نباید به پیشنهادات "در حال اجرا" از حداقل بازار آن طرف خیابان هدایت شوید. برخی از آنهایی که ارزان هستند بوی بدی می دهند و ترجیح می دهید خوشبو کننده توالت را در اطراف آپارتمان خود پخش کنید تا دوباره فتیله شمع را روشن کنید. شمع هایی با روغن های ضروری انتخاب کنید: رایحه های طبیعی بسیار نازک تر ، دلپذیرتر و تصفیه شده تر از رایحه های آزاردهنده هستند ، سنگین با محلول های شیمیایی شبه معطر اشباع شده اند.
گزینه 2. حالا اجازه دهید هنر انتخاب شمع در سوپر مارکت را به شما دوست عزیز آموزش دهم. و نه ، چشمانت را آنچنان نچرخان ، دستت را از زیر یک کت ارزان قیمت برایم تکان نده. فریاد نزنید ، آنها می گویند ، شما خودتان همه چیز را می دانید ، با لیموناد و کیسه ها به من تاب ندهید. حالا من همه چیز را خوب به شما یاد می دهم!
متوجه تفاوت شدید؟
راز یک قصه گو خوب این است که نبوغ ادبی خود را در کیسه ای قرار دهید ، نفس خود را رام کنید و روح را به طرف مقابل تبدیل کنید ، بدون این که به لحنی همه جانبه متوسل شوید ، بدون تحقیر یا امضای طرف مقابل
لحن تحقیرآمیز و سخنان تعلیمی آخرین چیزهایی است که می خواهم هنگام صحبت با یک همکار بخوانم و به آنها گوش دهم.
احترام و تجلی اعتماد می تواند فرد را برای مدت طولانی در اختیار دیگری قرار دهد: حتی اگر سطوح سلسله مراتبی متفاوت باشد.
ما همیشه می فهمیم چرا این یا آن مقاله را باز می کنیم. ما به این یا آن معلم می رسیم ؛ ما مکالمه ای را با این یا آن شخص شروع می کنیم. ما می خواهیم باهوش به نظر برسیم و در نتیجه توجه دیگران را به خود جلب کنیم ، غالباً رقت انگیز به نظر می رسیم. حیا به دلایلی توسط شوالیه ها ستایش شد. منطقی نیست که یک متخصص واقعی به خود ببالد: شایستگی های او کاملاً توسط کار او نشان داده می شود.
من پیشنهاد می کنم از شر تحقیر خلاص شوم! هرگونه تعمیم غیرمعقول (و آنها همیشه چنین هستند ، زیرا تصور اینکه ما همه چیز را درباره خوانندگان خود می دانیم) غیرممکن است به نظر می رسد که بین شنونده و گوینده فاصله ایجاد می کند.
بنابراین ، ما باید از کلی گویی ها خلاص شویم.
در اینجا برخی از ساختارهای زبانی وجود دارد که می تواند گفتار ما را "شنیدنی" ، دوستانه و لذت بخش تر کند:
1. (به یک مشتری) همه شما مشکل مشابهی دارید … - متوجه شدم که نگران X هستید. بیایید با هم روی این موضوع کار کنیم و ببینیم چگونه می توانیم آن را حل کنیم.
2. شما از اولین فردی که در این مورد به من گفت فاصله دارید. این نگران بسیاری از ما است و این طبیعی است. از همین رو…
3. مردم اغلب بیهوده فکر می کنند که … - همه ما تمایل داریم فکر کنیم که …
4. تو چه احمقی؟ این کار را نکن! - یک گزینه جالب. شما چه کار دیگه ای میتوانید انجام دهید. (مثال پرش از روی صخره حساب نمی شود: در اینجا یک نفر ساده انجام می دهد: "توقف" ، نه. * *٪)!"
5. سوالات اصلی مجموعه "و این به ما می گوید چه چیزی؟" ، "خوب ، حالا فکر کنید این به چه معناست. خوب؟" بهتر است به طور کلی از چنین لحن روایی خلاص شوید. تفاوت بین س questionsالات از این دست و س questionsالات بلاغی در این است که در س questionsالاتی که در این قسمت مورد بررسی قرار گرفته است ، یک نفر سعی می کند تنها پاسخ صحیح دیگر را "کشف" کند - درست مانند زمانی که در مدرسه مقاله نوشتیم و سعی کردیم حدس بزنیم نظر معلم برای کسب نمره بالا.- توجه: این مورد به ارتباط ساده انسان بدون در نظر گرفتن ویژگی های جلسات روان درمانی اشاره دارد.
تبدیل ارتباطات متکبرانه به جستجوی راه حل ها ، پرسیدن س "ال "چگونه می توانم به این شخص کمک کنم؟" - حتی اگر این کمک شامل عدم کمک شود ، نویسندگان ایده ها بسیار بیشتر از معلمان دانشگاهی برای شنوندگان و خوانندگان کار می کنند.
اگر هدف ما قرار دادن ایده ای در ذهن خواننده ، آلوده کردن فرد به نیاز به انجام کاری است ، قبل از هر چیز باید نگرانی صادقانه را به او نشان دهیم. فکر کنید: چگونه می توانم بر اساس موقعیت مهربانی و احترام متقابل برای او توضیح دهم؟ (ارتش می داند چگونه نمونه های ضد واضح ارائه دهد: "شما همه راهبه و ضعیف هستید ، اما اکنون من به شما نشان خواهم داد که مرد بودن چگونه است!")
به یاد داشته باشید که هر یک از ما منحصر به فرد هستیم - و بنابراین ، کاملاً مشروع است که خود را منحصر به فرد بدانیم. اگر عبارات خط کشی شده از مجموعه موارد فوق هنگام بیان در مورد شما احساس سوزن سوزن شدن ناخوشایندی را برای شما ایجاد کرد و سعی کردید این احساس سوزن سوزن را خفه کنید ، این بدان معنا نیست که شما کار اشتباهی انجام داده اید. ما منحصر به فرد و مستقل هستیم. موارد ما شبیه دیگران نیست. بنابراین چگونه می توانیم دیگران را بر اساس یک مشکل تعمیم دهیم؟ ما نمی خواهیم "مثل بقیه" باشیم ، درست است؟
لیلیا کاردناس ، روانشناس ، نویسنده ، گوینده ، معلم زبان انگلیسی
توصیه شده:
آیا می خواهید شاد باشید؟ سپس باید از هر چیزی که باعث ناراحتی شما می شود صرف نظر کنید
از گذشته های دور ، مردم بدنبال پاسخ به این سال بوده اند: "چگونه شاد باشیم؟" در همه زمان ها جادوگران و جادوگران ، کشیشان و پزشکان ، جادوگران و فالگیرها ، سپس دانشمندان و مخترعانی بودند که برای حل این مسئله مبارزه می کردند. اما یک روش جهانی که برای همه مناسب باشد تا به امروز پیدا نشده است.
چگونه با افرادی که شما را آزار می دهند مذاکره کنید
وقتی با فردی صحبت می کنیم که باعث ایجاد احساسات منفی می شود - ترس ، تحریک ، عصبانیت ، تحقیر ، اضطراب و غیره - قبل از هر چیز تغییرات را در سطح فیزیکی احساس می کنیم. علائم متفاوتی داریم به شکل درد شکم ، لرزش دست ، تنفس سریع ، قرمزی پوست ، صدای تکان دهنده و غیره.
چگونه می توانید تعارضی را که باعث روان رنجوری شما شده است پیدا کنید
اگر از حملات پانیک ، روان تنی (توده در گلو ، IBS ، سردردهای تنشی ، اکستراسیستول ها ، لرزش در بدن ، مشکل تنفس و غیره) رنج می برید ، افکار مضطرب یا وسواسی ، خستگی شدید یا بی خوابی. که شما. دقیقا. خواستن. فهمیدن. چرا. این هست. اتفاق می افتد. شرکت من بنابراین ، اساس هرگونه روان رنجوری فقط "
آیا حرف "من" آخرین حرف الفبا است؟
یک جمله کلاسیک کودکانه و گاهی دستورالعمل والدین به فرزندان: "من … من … من آخرین حرف الفبا هستم!" بله ، این تقریباً برای همه ما گفته شد ، اما بیشتر در دختران منعکس شد. شاید به این دلیل که در جهان مردسالار ، زندگی برای "من"
چگونه درک کنید که شریک ارتباطی شما چه انتظاری دارد و چگونه برای شنیده شدن صحبت کنید
آیا توجه کرده اید که مردم اغلب نه با یکدیگر بلکه با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند؟ یکی منتظر است دومی تمام شود تا بگوید: "اما من دارم …" ، "و من …". و یک مسابقه رله شفاهی به دست می آید - ما کلمات را رد و بدل کردیم. این یک گفتگو نیست ، بلکه تک گویی در مورد یکدیگر است.