2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
من فکر می کنم چرا نظرات از جمله "شما باید ببخشید!" - دیوانه و سمی هنگامی که آنها هنوز در پست های مربوط به والدین هستند ، من این را به سندرم استکهلم یا ترس مفسر نسبت می دهم که فرزندانش نیز در مورد دوران کودکی خود س questionsال کنند. و بنابراین او می خواهد نی ها را از قبل پهن کند. اما وقتی این مطلب را امروز زیر پست زنی خواندم که سالهاست توسط شوهرش کتک خورده است. و او و بچه های کوچک و او با ماشین به خیابان رفت و عموماً همان کاری را انجام داد که شوهران متجاوز در فیلم های ترسناک انجام می دهند. و او بلافاصله: شما او را می بخشید و ترحم می کنید!
بنابراین ، چرا این امکان پذیر نیست: اولاً ، در چنین شرایطی باید برای قربانی متاسف باشید ، نه متجاوز. این که از قربانی بخواهید برای متجاوز متاسف شود ، دنیای وارونه جهنمی است. ثانیاً ، برای بخشش و ترحم ، به منبع عظیمی نیاز است ، که قربانی نیز بهتر است آن را برای خود یا بستگان خود هزینه کند و نه برای متجاوز. و از همه مهمتر ، کسی نمی تواند این واقعیت را ببخشد که خود را گناهکار نمی داند و تقاضای بخشش نمی کند. شما می توانید از این وضعیت جان سالم به در ببرید ، فراموش کنید ، رها کنید ، اما نبخشید. در غیر این صورت ، بسیار آسان است که خود را در یک وابستگی یکسان و در موقعیت خشونت سریالی قرار دهید. شما در چهره ، و شما بخشیده شده است. شما دوباره در چهره ، و شما خیلی روی خود کار کردید - و دوباره بخشیده شد. در واقع ، داستان "بالاتر باش و کسی را که به تو آسیب می رساند ببخش" برای تجاوزگران بسیار سودمند است. او مسئولیت عمل را به عهده قربانی می گذارد. قربانیان به طور کلی تند و زننده هستند - آنها گریه می کنند ، شکایت می کنند ، باعث ایجاد احساسات ناخوشایند می شوند. بگذارید آنها به سرعت ببخشند ، فراموش کنند ، شاد و راضی شوند و از رنج و عذاب خود ما را عذاب ندهند! علاوه بر این ، بسیار راحت است که همیشه یک فرد بسیار بخشنده در دست داشته باشید. هر کاری که با او کردید ، اما او شما را برد - و بخشید! او نمی خواهد از سوسک شیطانی آزرده شود ، اینطور نیست؟
برای بخشیدن شخص واقعاً ، او باید (خودش ، اولین نفر!) چند قدم بردارد.
1. اقرار کنید که چه اتفاقی افتاده است. معمولاً متجاوزان در حال حاضر در این مرحله می گویند که آنها چیزی را به خاطر نمی آورند ، شما چیزی را اشتباه می گیرید ، چیزی را اختراع می کنید ، من نمی توانستم این کار را انجام دهم ، شما به طور کلی نوعی دیوانه هستید ، باید به پزشک مراجعه کنید.
2. مسئولیت کامل آنچه انجام شده را بر عهده بگیرید. نه "تو مرا سوار کردی". نه "زندگی من سخت بود". همه این کار را نکردند. و - بله ، من این کار را کردم.
3. عذرخواهی کنید و توبه کنید. خالصانه. نه: بازوهایم را پیچیدید ، خوب ، ببخشید. اغلب ، عذرخواهی با شکست مواجه می شود زیرا متجاوز در مورد چگونگی حفظ عزت نفس در این فرآیند فکر می کند ، نه در مورد احساسات قربانی.
4. احتمالاً سخت ترین نکته. لازم است بسیار واضح بدانید که یک بار توضیح و عذرخواهی اغلب کافی نیست. این یک "متاسفم" سالهای جراحت را نفی نمی کند. این که قربانی بارها و بارها به آن رویدادها باز می گردد و باید نقاط 1-3 را بارها و بارها تکرار کند تا بتواند باور کند - شما صادق هستید. شما واقعاً هستید. احساسات او برای شما مهمتر از احساس اهمیت او بر خود است. زیرا معمولاً اتفاق می افتد که متجاوز فکر می کند که پس از عذرخواهی ، داستان دوباره تنظیم می شود ، همه همه چیز را فراموش کرده و از صفر شروع کرده اند. و فقط این قربانی نفرت انگیز نمی خواهد همه چیز را به یکباره بگیرد - و فراموش کند. اما او می خواهد بحث کند و بارها و بارها مطمئن شود که عذرخواهی واقعاً تغییر کرده است. (به هر حال ، این اغلب در هنگام زنا اتفاق می افتد. طرف خیانت ناامید و ناراحت است که کسی که مورد خیانت قرار گرفته است نمی تواند بلافاصله پس از عذرخواهی از او همه چیز را فراموش کند).
5. سعی کنید چیزی را که برای خود مهم و برای قربانی ضروری است جبران کنید. خوب ، نحوه پرداخت پول آلمان به کشورها و مردم آسیب دیده. بله ، این پول کشته شدگان را پس نمی دهد ، اما به بازماندگان کمک می کند تا زندگی خود را بهتر کنند. غرامت همیشه مادی یا پول نیست. این می تواند کمک فیزیکی باشد. این می تواند نوعی همدستی عاطفی باشد. مهم است که کسی که تقاضای بخشش دارد مصمم باشد که به نحوی خسارت را جبران کند.حتی اگر چیزی را که یکی از دوستان به شما قرض داده است خراب کرده اید ، فقط نگویید "متاسفم ، لطفا". شما می گویید ، "متأسفم ، لطفاً ، آیا می توانم چنین چیزی برای شما بخرم؟" و سالهای از دست رفته ، روان ، سلامتی ، ایمان به مردم بسیار بیشتر از یک چیز شکسته است. نکته دیگر این است که قربانی می تواند از جبران خسارت خودداری کند. یا شاید موافق باشید اما پیشنهاد این که نشان دهید پشیمانی و عذرخواهی شما فقط یک کلمه نیست ، مایل به بخشش فعالانه هستید ، ضروری است.
پس از همه اینها ، می توان شخص را کاملاً بخشید) و قبل از آن ، فقط در را پشت سر خود ببندید و مانند یک خواب بد فراموش کنید. برای ایجاد یک زندگی متفاوت ، جدید و شاد ، که در آن جایی برای خشونت وجود نخواهد داشت. چیزی شبیه به این.
PS و نه ، روانشناسان آشپزخانه اشتباه می کنند. خاصیت یک روان سالم این است که خشونت را نبخشد. ویژگی یک روان سالم این است که خود را از آن محافظت کند ، جایی را که بد است ترک کند. و صعود به اعماق آن برای درک سازماندهی ذهنی ظریف متجاوز ، خاصیت یک فرد عمیقاً آسیب دیده و وابسته به هم است.
توصیه شده:
فرسودگی شغلی: عواقب و چه باید کرد؟
پدیده "فرسودگی شغلی" (همچنین به عنوان "فرسودگی احساسی" شناخته می شود) حتی قبل از اینکه این مفهوم در سال 1974 توسط روانپزشک آمریکایی هربرت فرویدنبرگر وارد گردش علمی شود ، برای مردم شناخته شده بود. معمولاً در کاهش علاقه فرد ، چه در خود فعالیت حرفه ای و چه در نتایج آن ، خود را نشان می دهد ، به بی تفاوتی و حتی نگرش منفی نسبت به آنچه که باعث شور و شوق ، لذت و لذت می شود ، تبدیل می شود.
خیانت. باید باهاش چکار کنم؟ چه باید کرد؟ نحوه برخاستن و رفتن
آیا می دانید سخت ترین قسمت خیانت چیست؟ اینها احساسات لطیفی نسبت به یک خیانتکار است. چقدر ساده خواهد بود اگر آن ناامیدی باورنکردنی ، که پس از شوک اخبار بسیار دردناک سقوط کرد ، تمام احساسات گرم را به هیچ وجه نسوزاند. هیچ عشقی وجود ندارد ، عصبانیت و ناامیدی باقی ماند ، آنها صفحه را ورق زدند و رفتند.
او باید یا من باید؟
مترو بدون میز خالی بیشتر مردان نشسته اند. زنی با کیف سنگین می ایستد و عصبانی است که صندلی به او داده نمی شود. سناریوهایی که من دیدم. گزینه صفر زن در تمام طول سفر همچنان عصبانی است ، با فکر "چه رسوماتی رفته است" عصبانی شده از مترو بیرون می آید.
چه چیزی را انتخاب کنم: آیا باید یا باید؟
اغلب ، وقتی به ما می گویند: "باید …" ، خشم و اعتراض بلافاصله در ما افزایش می یابد: "من نمی خواهم" ، "من نمی خواهم" ، "من دوست ندارم که آنها مورد توجه قرار می گیرند اجباری.” "شما باید" اجبار است.
آیا باید شریک زندگی خود را ترک کنم؟ همیشه در موردش فکر میکنم. دلایل و چکار باید کرد؟ روانشناسی رابطه و روانشناسی شخصیت
چرا یکی از شرکا می تواند بین انتخاب ترک شریک یا ماندن عجله کند؟ در این صورت چه باید کرد؟ در واقع ، این پدیده غیر معمول نیست - بسیاری از افراد با درخواست مشابهی به مشورت شخصی می آیند. و در اینجا ارزش درک جزئیات بیشتر را دارد. گاهی اوقات یک فرد می تواند چندین شریک خود را تغییر دهد ، اما مدام روی یک چنگک یکسان قدم بگذارد ، او دائماً در یک رابطه بسیار ناراحت می شود.