ما رویاهای مشابهی داریم

تصویری: ما رویاهای مشابهی داریم

تصویری: ما رویاهای مشابهی داریم
تصویری: Mohsen Ebrahimzadeh - Alaghe Mahsos ( محسن ابراهیم زاده - علاقه محسوس ) 2024, ممکن است
ما رویاهای مشابهی داریم
ما رویاهای مشابهی داریم
Anonim

در کودکی من عاشق افسانه ها بودم و یکی از موارد مورد علاقه من افسانه "زیبایی خفته" بود. به یاد دارم که برای من بسیار جالب بود و همه کسانی که صد سال در قلعه به خواب رفتند چه رویاهایی را دیدند: یکسان یا هر کدام مختص خود. بعداً در فعالیت حرفه ای و فقط در زندگی ، به موارد مشابه رویاها در عزیزان توجه کردم. این احساس وجود داشت که رویا یکی دو نفره می آید.

من مدتها در مورد این پدیده فکر کردم و به هیچ وجه نتوانستم پاسخی پیدا کنم. از نظر نظریه روانکاوی فروید ، یک رویا فقط یک ناخودآگاه سرکوب شده است. اما در این مورد ، "یکسان بودن" رویاها فقط یک تصادف است. با این حال ، تصادف نمی تواند یک پدیده نسبتاً مکرر را توضیح دهد. سی جی یونگ همان رویاها را با این واقعیت توضیح داد که آنها در سطح ناخودآگاه جمعی متولد می شوند ، که همه ما متولی آن هستیم. اما ، اگر چنین امکانی را بپذیریم ، چگونه می توان توضیح داد که همان رویاها را بیشتر افراد نزدیک می بینند ، و نه مثلاً همسایگان در راه پله. اگر وارد گروه درمانی نمی شدم بازتاب های من بازتاب می ماند.

من شگفت زده شدم که متوجه شدم پویایی گروه شامل همگام سازی رویاها در بین اعضای گروه است. وقتی اعضای گروه رویاهای خود را گفتند ، آشکار شد که همه رویاهای اعضا با یک موضوع ، مانند یک موضوع ، نفوذ کرده است.

من نمونه ای از یک جلسه را بیان می کنم. در ابتدای جلسه ، شرکت کننده R. رویای خود را بازگو می کند که در آن خود را شکارچی می بیند که وارد نبردی شدید با ببر شده است. در پاسخ به این ، یکی از اعضای گروه P. رویای خود را به یاد می آورد که در آن از قاتلی که او را در خیابان های باریک پیچ در پیچ قرون وسطایی تعقیب می کرد فرار کرد. و سپس سومین عضو گروه رویایی مشابه را به خاطر می آورد که در آن مجرم یک تصادف وحشتناک اتومبیل با تلفات انسانی متعدد شد.

کاملاً واضح است که همه این رویاها دارای موضوع مشترک تجاوز و مرگ هستند ، در حالی که آنها در همان زمان توسط اعضای یک گروه در خواب دیده بودند. همچنین لازم به ذکر است که در مبحث قبلی ، گروه کاملاً احساسی در مورد خروج از درمان یکی از شرکت کنندگان بحث کردند. این خروج باعث واکنش منفی بسیار شدیدی شد. برخی از شرکت کنندگان گزارش کردند که نسبت به افرادی که روند درمان را ترک کرده اند عصبانی و کینه ورزیده اند ، برخی دیگر نیز احساس طرد شدن را احساس کردند.

و این خیال به ذهنم رسید که چنین رویاهای متداول یکی از وسایل ارتباط بین فردی بین اعضای گروه است. به عبارت دیگر ، رویا نه تنها ماهیت فردی ، بلکه ماهیت اجتماعی نیز دارد.

مشاهدات بیشتر من به عنوان رهبر درمان و شرکت کننده در گروه های رویایی فرضیه من را تأیید کرد.

ولی. همانطور که معلوم شد ، من آمریکا را کشف نکردم. روانکاو معاصر پیتر جی شلاچت در به اشتراک گذاری رویاها در گروه درمانی خاطر نشان می کند که رویاپردازی بیش از آنچه که قبلاً تصور می کردیم بین فردی است. به گفته نویسنده مقاله ، یک رویا یک پیام است نه تنها و نه چندان برای رویاپرداز ، بلکه برای همه اعضای گروه درمانی.

این فرضیه با مشاهده تقریباً همه گروههای درمانی پیشرو که از تجزیه و تحلیل رویا به عنوان یک درمان استفاده می کنند ، پشتیبانی می شود ، که اعضای گروه اغلب در درک پیامهای ذاتی رویاها توانایی های غیرعادی نشان می دهند.

اگر به شیوه های شامیان و همچنین تجربه قبایل "وحشی" روی آوریم ، خواهیم دید که رویاها اغلب یک راه ارتباطی بین مردم بودند. بنابراین پیتر J. Schlach ، در مقاله خود در قبیله سانوی مالزی ، "رویا بخشی جدایی ناپذیر از نظم اجتماعی و زندگی روزمره است."در همان مقاله ، نویسنده به آداب و رسوم بومیان استرالیا اشاره می کند که "دیدگاه رویاها را ورودی وحدت عمیق اشیا ، از جمله خود سیستم اجتماعی می دانند".

بنابراین ، می توان گفت که ماهیت رویاها بسیار بیشتر از آن چیزی است که ما به فکر کردن عادت کرده ایم. یک رویا یک پیام از جهان است نه تنها برای رویاپرداز ، بلکه برای کل جهان. رویاپرداز در این زمینه بیشتر به عنوان کانالی برای انتقال اطلاعات عمل می کند. با توجه به این فرضیه ، ما رویاهایی را می بینیم که آنها را با دیگران به اشتراک بگذاریم.

توصیه شده: