رویاهای یک "خانواده معمولی". دو طرف یک مدل

فهرست مطالب:

تصویری: رویاهای یک "خانواده معمولی". دو طرف یک مدل

تصویری: رویاهای یک "خانواده معمولی". دو طرف یک مدل
تصویری: Вики Одинцова - Беременность, отношения с Егором Кридом и свидания за деньги 2024, مارس
رویاهای یک "خانواده معمولی". دو طرف یک مدل
رویاهای یک "خانواده معمولی". دو طرف یک مدل
Anonim

این رویاهای یک خانواده ایده آل از کجا نشأت می گیرد؟ از کودکی؟ اما این یک واقعیت نیست که شما دوست دارید مانند پدر و مادر خود زندگی کنید. به احتمال زیاد عکس آن صادق است. بنابراین چگونه می دانید خانواده باید چگونه باشد؟ خانواده شما؟

خانواده جایی است که در آن احساس خوبی دارید. جایی که همه نیازهای شما برآورده می شود. اینجا بهشت روی زمین است.

هر یک از ما اوقات بهشتی را سپری کردیم. این زمانی است که ما کوچک بودیم. و افراد بزرگ و بالغی بودند که همه چیز را برای ما تعیین کردند و با همه مشکلات ما برخورد کردند. اگر آنها والدین کم وبیش خوبی بودند ، از امنیت و آزادی کافی برخوردار بودیم.

یکی از رویاهای زنان برای داشتن یک خانواده ایده آل این است که شوهرم جایگزین مادر و پدرم شود

این که پشت سر او می توانم مانند یک دیوار سنگی باشم ، مانند دوران کودکی از همه مشکلات جهان بزرگ محافظت می شود. و در عوض من خوب خواهم بود خوب ، اما نسبتاً دمدمی مزاج. من آنچه را که دوست دارم انجام خواهم داد ، اما "تکالیف خود را به موقع انجام دهید" ، من آشپزخانه و نظافت آپارتمان را انجام می دهم ، از بچه ها مراقبت و مراقبت می کنم. اگر تصمیم به کار بگیرم ، بیشتر "سرگرمی" من خواهد بود و با این پول می توانم برای خودم "بستنی" بخرم ، اما این قطعاً آن پولی نیست که بتواند یک ماه لباس بخرد یا غذا بخورد. و "آنجا بالا" یک فرد بزرگسال و بزرگسال وجود خواهد داشت که همه تصمیمات مهم را می گیرد ، از من ، زندگی من و فرزندان ما مراقبت می کند. و اگر در کودکی من پدر و مادر بود ، اکنون یک شوهر وجود خواهد داشت.

بنابراین ، در این نسخه:

شوهر یک شخصیت پدری است. همسر فرزندی است که دوستش دارد و از او مراقبت می شود.

یک زن رویای ازدواج دارد ، همانطور که در خانه پدر و مادرش زندگی می کرد. برای اینکه شوهرش والدین او شود - "مادر و پدر" ، که از او مراقبت می کردند ، او را دوست داشتند ، او همه چیز را تصمیم گرفت و مسئولیت شیر را در زندگی او بر عهده داشت.

در واقع ، با ایجاد خانواده ، یک زن رویای تکرار شادی کودکانه و کودکانه خود را در خانه والدین دارد ، اما فقط در نسخه ایده آل بهبود یافته آن.

"ازدواج کردن" به معنای "زندگی در مسیح در آغوش" است.

به نظر می رسد که شوهر پدر است - والدینی دلسوز برای دختری کوچک. اگر کار می کنید ، چه کسی می تواند دمدمی مزاج باشد ، پس فقط برای خودتان هزینه کنید. می تواند "حقوق چرخشی" داشته باشد ، اما همیشه باید بدون قید و شرط پذیرفته شده و دوست داشته شود.

در واقع ، مانند خانواده والدین ، این مدل شامل مسئولیت پذیری ، کنترل توسط "والدین" (و در حال حاضر شوهر) ، محدودیت آزادی است. والدین مسئول فرزندان خود هستند ، آنها را کنترل می کنند ، آنها همچنین می گویند چه باید بکنند ، تصمیمات اصلی را می گیرند. آنها می گویند چگونه لباس بپوشیم ، چگونه رفتار کنیم ، چه چیزی بخوریم ، چه کار کنیم. میزان کنترل و فشار در هر خانواده متفاوت است.

اما در مدل "پدر-دختر" ، دختر از پیش آزادی بسیار کمتری دارد و او موظف است برای عشق ، مراقبت و حمایت خود "هزینه" کند. "تا زمانی که در خانه من و با هزینه من زندگی می کنید ، آنچه را که من می گویم انجام می دهید." قیمت متفاوت است.

اگر قیمت مناسب باشد ، زوجین از این مدل خانواده کاملاً راضی هستند.

اما این اتفاق می افتد که همه چیز خوب خواهد بود و خوشبختی مورد انتظار طولانی مدت به وجود می آید ، اگر شوهر شما خواب نمی بیند … در مورد مادر. نه در مورد یک دختر کوچک شاهزاده خانم (ممکن است او دختر شود) ، بلکه در مورد مادر شما در چهره شما

در این نوع

همسر یک شخصیت مادری است. شوهر یک پسر دوست داشتنی و دوست داشتنی است.

در رویاهای یک مرد ، یک زن مادر ایده آل و دلسوز برای او خواهد بود. او از جایی پول می گیرد. خانه همیشه تمیز ، گرم و آماده خواهد بود. "مامان" همه چیز را به طور نامرئی ادامه می دهد. او از همه چیز مراقبت می کند و همه چیز را کنترل می کند. این اوست که همه چیز را در مورد سلامتی او می داند ، تاریخ مراجعه به پزشک ، برنامه مصرف داروها و اطمینان از تغذیه مناسب را به خاطر می آورد. اگر فرزندی وجود داشته باشد ، او همه "مهد کودک ها-محافل-مدارس-جلسات والدین-پزشکان" را بر عهده خواهد گرفت. او به طور متوسط وارد امور او می شود ، از رشد او حمایت می کند ، اما آزادی کامل می دهد.

این در رویاها است.اما در واقع ، اگر یک زن همه چیز را از جمله تأمین هزینه خانواده بر عهده بگیرد ، او بر انجام وظایف همه اعضای خانواده به شدت نظارت دارد. "آزادی" شوهر ، مانند فرزندان ، به وضوح تنظیم شده است. حتی اگر "مادر زن" درآمد اصلی خانواده نباشد ، در این مدل او "قانون و نظم" است.

این دو مدل از یک اپرا هستند - آنها درباره امیدهای ما به بهشت روی زمین ، برای خانه ای گرم و دلسوز ، برای "پناهگاهی امن" ، و پذیرش بی قید و شرط هستند. هر چه که هستید ، هر کاری که انجام دهید ، آنها شما را می پذیرند و همیشه از شما مراقبت خواهند کرد. شما می توانید مریض باشید ، نمی توانید کار کنید ، سالها در جستجوی خود باشید ، می توانید بنوشید ، می توانید افسرده باشید - آنها هنوز از شما مراقبت می کنند ، از شما حمایت می کنند ، تحمل می کنند (یا بهتر است با محبت و لطافت عشق ورزید) ، شما توسط هر کسی و همه پذیرفته خواهید شد رویای خانه پدری ایده آل را ببینید. درباره عشق بی قید و شرط

این اتفاق می افتد که در یک جفت ، هر دو نفر دارای ادعای کودکانه نسبت به یکدیگر هستند

این دو کودک هستند که به یک کودک قوی و بزرگسال نیاز دارند

دختر و پسر گرسنه با عصبانیت به هم نگاه می کنند.

هیچکدام نمی توانند گرسنگی دیگری را برطرف کنند:

- من به دنبال مردی هستم که از من مراقبت کند. از من و فرزندانمان حمایت خواهد کرد. که می توانم به آن تکیه کنم و زندگی ام را به او اعتماد کنم.

"من نمی توانم همه اینها را به شما بدهم. من خودم به یک مادر دلسوز نیاز دارم ، زنی که تقریباً همه چیز را مراقبت می کند. آیا او می شوی؟"

این اصل درگیری است ، که در همه جور مشاجرات ، نارضایتی ، نارضایتی ، اشک ، ناامیدی ، تنهایی ، گرسنگی ، سوء تفاهم در چنین جفت هایی به نظر می رسد.

تخلیه زمانی اتفاق می افتد که متوجه می شویم هیچ یک از زوجین نمی توانند نان آور دوم باشند و هیچ کس نمی تواند آنچه را که می خواهد به دیگری بدهد.

وقتی امید به "خانواده عادی" از بین می رود. وقتی مشخص می شود کسی نیست که به من غذا بدهد. اینکه نجات دهنده ای وجود ندارد. هیچ کس نمی آید و مرا نجات می دهد. هیچ کس مسئولیت من را بر عهده نمی گیرد. تنها چیزی که من دارم ، من و مسئولیت خودم در قبال خودم و فرزندانم (در صورت وجود) است. و نحوه برخورد من با این مسئولیت ، کار من است. آیا به دنبال نان آور دیگری (پرستار مرطوب) می روم یا به دنبال حمایت و قدرت در خودم می گردم.

یافتن پشتیبانی در خود کاری دشوار و زمان بر است. این فرایند آغاز خروج از رابطه معتاد را نشان می دهد.

اما در عین حال ، خوب است که به مگالومنی نیفتید و فکر نکنید که می توانید به اندازه کافی یکی را که برای همیشه نیاز به کشیدن دارد ، بکشید. و او با کودکان اداره می شود ، و کار می کند ، و همه جا به موقع است ، و هزینه همه چیز و همه جا را صددرصد پرداخت می کند. بازدم شما قادر مطلق نیستید.

یک رابطه معتاد نوید امیدواری می دهد که این شخص یک حفره در زندگی من پر کند. یک حفره مالی ، حفره ای احساسی. "تا زمانی که من با او هستم ، هرگز به آن نیاز نخواهم داشت. من تنها نخواهم بود."

وقتی این نیاز آشکار می شود خوب است. تنهایی خودش و جدایی خودش از شخص دیگر را آشکار می کند. و همچنین ادعاهای آنها مبنی بر اینکه دیگری باید نان آور باشد - برای شما نان آور ، مانند یک نوزاد.

مشکل اینجاست که نمی توانید به کودک گرسنه غذا بدهید. این نیاز ، نیاز ، سوراخ داخلی شما فقط قابل تشخیص است. و سپس آن را با زندگی خود پر کنید. کتاب ، خلاقیت ، مطالعه ، ارتباط با افراد مختلف ، دوستی ، تربیت فرزندان ، کار ، پروژه های جالب ، مسافرت. و تلاش برای پر کردن حفره با نیروهای یک نفر. این شخص نیز احتمالاً سوراخ خاص خود را دارد.

توصیه شده: