رویاهای چیزی بیشتر

2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44

رویاهای چیزی بیشتر

شخصیت های رویایی

به هر کسی و هر چیزی که یادآوری می کنند -

هیپوستازهای مختلف شخص خواب است.

دیویس رابرتسون "مانتیکور"

در خواب چه چیزی به ما می رسد؟ این س forال هزاران سال است که مردم را مشغول کرده است. اما هنوز پاسخ نهایی دریافت نشده است. روانشناسی تحلیلی (یونگیسم) از زمان تأسیس این گرایش در روانشناسی توسط کارل گوستاو یونگ به مطالعه رویاها پرداخته است. سوتلانا پلوتنیکووا ، روانشناس بالاترین رده ، رئیس انجمن روانشناسی تحلیلی پرم ، در مورد رویاها ، معنای آنها ، و پیش بینی به واقعیت صحبت می کند.

سوتلانا ، تعاریف زیادی از یک رویا وجود دارد. روانشناسان یونگی با دیدن رویا چه می فهمند؟

- واقعا تعاریف زیادی وجود دارد. فروید اولین کسی بود که بر اهمیت تجزیه و تحلیل رویاها تأکید کرد. او معتقد بود که شب ها در خواب چیزی می بیند که روان نمی تواند در طول روز آن را پردازش کند. در خواب ، به گفته فروید ، خواسته های سرکوب شده ما ظاهر می شود ، که نمی توانیم در زندگی روزمره به آنها برسیم. خواب افکار ما را به تصاویر بصری تبدیل می کند. او تأکید اصلی را بر روی موضوعاتی از رویاها مانند جاه طلبی ، تمایلات جنسی ، مرگ گذاشت.

اگر در مورد مکتب یونگی صحبت کنیم ، این رویا به عنوان پیام مهمی از ناخودآگاه ما تلقی می شود که باید رمزگشایی شود. نفس خوش شانس است: این مرکز آگاهی شده است. اما نباید فراموش کنیم که ناخودآگاهی در روان انسان نیز وجود دارد. این شامل مواردی است که ما از آن آگاه نیستیم ، قسمت های سرکوب شده ، درگیری ها ، قسمت های آسیب زا ، منابع و پتانسیل های ما ، که به آنها "طلای سایه" نیز گفته می شود. ناخودآگاه منبع انرژی خلاق ، رشد ، قدرت است. گفتن اینکه فقط نفس مهم است ، فقط بخش آگاهانه ، به نظر من ، نظر روانشناس یونگی ، حداقل غیر منطقی است. دنیای درونی یک واقعیت است که دیر یا زود مجبور می شویم رو در رو ملاقات کنیم.

جهان درونی ناخودآگاه چگونه می تواند به ما برسد؟ یک احتمال رویاها است. من تکرار می کنم ، اینها پیامهایی هستند که جهان روان به آگاهی ما ارسال می کند. به عنوان مثال ، کسی در مورد خودش می گوید: "من فردی مسئول ، فعال و وقت شناس هستم" ، تمام جنبه هایی را که در جامعه مورد تأیید است ، ذکر می کند. آگاهی ما به طور محکم توسط این نگرش ها حفظ شده است. اما جهان دوقطبی است. در قطب مقابل ، در بخش "تاریک" ناخودآگاه ما ، بی مسئولیتی ، بی تفاوتی نسبت به مردم ، انفعال جمع می شود. و هرچه پیگیرتر "سایه" خود را کنار بگذاریم ، استرس بیشتری در روان ما ایجاد خواهد شد.

مثال دیگر: ما در شخصی نوعی کیفیت فوق العاده را می بینیم که ما نیز دوست داریم آن را داشته باشیم ، اما افسوس ، افسوس ، آن را نداریم … بنابراین ما فکر می کنیم. به عنوان یک روانشناس یونگی ، ممکن است بپرسم: چگونه این ویژگی خوب را در دیگری تشخیص دادید؟ چطور او را پیدا کردید؟ شخص نمی تواند آنچه را که در خودش نیست ببیند. چرا او این ویژگی ها را در خودش نمی بیند؟ به دلایلی ، آنها به ناخودآگاه رانده شدند. به سادگی دسترسی به این "طلا" وجود ندارد. اما از طرف دیگر ، شخص آنها را در دیگران کاملاً تشخیص می دهد. از طریق یک رویا ، ما این فرصت را پیدا می کنیم که با دنیای درونی خود گفتگو کنیم و بخشهایی از "من" خود را که تاکنون برای ما ناشناخته بود ، بشناسیم.

ناخودآگاه ما از طریق رویاها تصاویر ، نمادها ، تخیلات ، الگوهای رفتاری را ارسال می کند. هر چیزی! تا طرح های افسانه ای. اغلب کابوس ها وجود دارد. به چه دلایلی ظاهر می شوند؟ غالباً مردم از رویاهای خود غافل می شوند. اگر ما در مورد یک رویا وحشتناک صحبت می کنیم ، فرد شروع به واکنش می کند ، در مورد آن فکر می کند ، به آن می گوید. ناخودآگاه ما هدفی ندارد که ما را با رویاهای وهم آور بترساند. این فقط راهی برای انتقال اطلاعات است.

متأسفانه دنیای امروز ما به قدری مرتب شده است که ما از قسمت طبیعی خود بسیار دور هستیم. جامعه آن را نادیده می گیرد یا سرکوب می کند. چند نفر را می شناسید که به همان رویاها علاقه داشته باشند؟ والدین که صبح ها از کودکی می پرسند: "امروز چه خوابی دیدی؟"

- خوب ، ناخودآگاه سعی می کند چیزی را منتقل کند. اما ما با او به زبان های مختلف صحبت می کنیم. چگونه بفهمیم در رویا چیست؟

- بله ، همه این حروف به زبان تصاویر ، نمادها نوشته شده است. هر یک از آنها اطلاعات زیادی را حمل می کنند. تصاویر رویایی مردم را گیج می کند. مهم است بدانیم که آنها نمادین هستند و نباید به معنای واقعی کلمه تلقی شوند.

البته برای رمزگشایی از یک رویا نیاز به مهارت خاصی است. البته ، ساده ترین راه این است که یک کتاب رویایی بگیرید و آنچه را که در آنجا نوشته شده بخوانید. اما این چه ارتباطی با شما و شخصیت شما دارد؟ هر رویا ، مانند هر فرد ، فردی است. این گونه است که باید با کار با رویاها رویکرد کرد.

اگر واقعاً می خواهید رویای خود را آشکار کنید ، باید درک کنید که تصاویر آن برای شما چه معنی دارد ، چگونه آنها تاریخچه شخصی شما را منعکس می کند. توصیه می شود مستقیماً به فرهنگ نمادها نگاه نکنید. پس از فهمیدن سطح فردی ، می توانید به فرهنگ لغت مراجعه کنید تا معنی مردم را در این نماد تصویری بخوانید. لطفاً توجه داشته باشید که ما در مورد کتابهای رویایی صحبت نمی کنیم …

- خواب چه کارکردهایی را انجام می دهد؟

- تعداد آنها زیاد است. شما می توانید مانند واکنش ، جبرانی ، ارائه و نبوی در نظر بگیرید.

با عملکرد واکنشی ، رویا آنچه واقعاً برای ما اتفاق افتاده است ، موقعیت های خاص زندگی را پردازش می کند. این رویدادها دوباره به ما برمی گردند ، اما به شکل تصویر. مهم نیست که این رویداد روز گذشته بوده است یا کودکی. تصویر تعقیب کننده در خواب بسیار رایج است. اگر شروع به تجزیه و تحلیل می کنید ، باید به این توجه کنید که چه کسی یا چه چیزی ما را آزار می دهد ، آنچه در روزهای گذشته در زندگی ما اتفاق افتاده است.

جنبه دیگری را می توان در نظر گرفت: اجزای مختلف خودمان در تصاویر مختلف خواب ظاهر می شوند. این سال پیش می آید: آیا من نسبت به خودم آزار و اذیت نیستم؟ اجازه نمی دهم چه چیزی را در زندگی خود نشان دهم؟ به چه چیزی توجه نمی کنم؟ چگونه همه تصاویر رویایی می توانند من را منعکس کنند؟

با عملکرد جبرانی ، رویا به عنوان جبران نگرش آگاهانه ما عمل می کند. به عنوان مثال ، یک مادر بسیار خوب وجود دارد که تمام وقت خود را در اختیار کودک می گذارد. در خواب ، ممکن است تصویر مخالف برای او ظاهر شود: مادری که فرزند خود را نابود می کند. در تمرینات خود ، من با رویاهای مادرانی که در مرخصی والدین بودند ملاقات کرده ام. یکی از آنها در خواب دید که در حال رانندگی با ماشین بود ، از پنجره گوری را دید ، ایستاد ، به سنگ قبر نزدیک شد و نام پسرش را روی آن خواند. و متوجه می شود که این قبر فرزندش است. شما می توانید این رویا را به عنوان یک خواب جبرانی در نظر بگیرید. خودخواهی با این تفکر که شخص باید "مادر خوبی" باشد ، غافل می شود ، بدون توجه به این واقعیت که چیز جدید و مهمی قبلاً در روان بالغ شده است و می خواهد خود را نشان دهد. و اگر در روان انسان نیاز به تحقق سایر جنبه های آن وجود داشته باشد ، این خود را با جبران در رویا نشان می دهد ، که نشان می دهد دیگر برای زن تنها کافی نیست که عملکرد مادری را تجسم کند ، بخشهایی که نیاز به توجه و اجرا دارند. ناخودآگاه در نتیجه نگرش آگاهانه را متعادل می کند.

افرادی هستند که به دنیای درونی خود اعتماد دارند و به دنبال راه هایی برای تعامل با آن از طریق رویاها هستند. کسانی هستند که هیچ اهمیتی به این موضوع نمی دهند ، معتقدند که رویاها نوعی آشغال هستند که می توان آنها را نادیده گرفت. اگر ناخودآگاه به طور مداوم نادیده گرفته شود ، احتمال زیادی وجود دارد که از طریق سرنوشت یک فرد وارد شده و محقق شود. به این معنا که برخی رویدادها بدون تمایل فرد به آن در زندگی واقعی ظاهر می شوند.

احتمالاً برای بسیاری خیلی عجیب به نظر می رسد. آیا می توانم مثال بزنم؟

- یک مرد عمداً حرفه ای می سازد. در سازمان خود ، او از پایین شروع کرد و به تدریج از نردبان حرفه بالا رفت. او به ملاقات من آمد با موضوع ترس هایی که ظاهر شد ، ظاهر شد و او را با تنگی نفس عذاب داد ، که زمانی اتفاق می افتد که برای مدت طولانی بالا بروید. این علائم بیش از همیشه نامناسب بودند. تبلیغ جدیدی در راه بود. او از این سوال عذاب می کشید: چرا اکنون همه اینها برای او اتفاق می افتد؟

در رویاهای مکرر خود ، او مرتباً از کوه بالا می رفت ، اما همواره به دلایل مختلف ، لغزش ، لغزش ، دوباره به پای خود بازگشت. خواب یک وضعیت داخلی را به تصویر می کشد ، واقعیتی که توسط آگاهی تشخیص داده نمی شود. اگر در ناخودآگاه ما یک مانع خاص برای یک حرفه وجود دارد و در حال حاضر "بالاتر بودن" در نردبان شغلی در برنامه های او گنجانده نشده است ، این علائم فرصتی است برای تجدید نظر در آنچه در زندگی ما اتفاق می افتد.

آیا می خواهید بگویید که در پاسخ به یک رویا ، فرد باید از ساختن حرفه خود دست بکشد؟

- نه اینجوری نیست رویاها به ما داده می شود تا ما چیز جدیدی و مهم را در مورد خود درک کنیم ، خود را از طرف دیگر باز کنیم. در نظر بگیرید: آیا من فقط با یک شخصیت شغلی سازگار هستم؟ یا چیز دیگری در من وجود دارد که نیاز به اجرا دارد. اگر ناخودآگاه در حال حاضر شروع به کار با روانگردان کرده است ، این بدان معنا نیست که ما باید فوراً کار یا مراقبت از کودک را رها کنیم و منحصراً کاری بسیار زیبا فقط برای خود انجام دهیم. رویاهای جبرانی سیگنال هایی از عدم تعادل در روان را برای ما ارسال می کنند. این واقعیت که بخشی از ما بیش از حد رشد کرده است. از طریق رویاها ، می توانید بفهمید اگر تعادل خود را بر هم بزنم و در یک جهت خم شوم ، چه اتفاقی می افتد. خواه مادر بودن ، یک حرفه فقط یک قسمت است. بگو: "من فردی هستم که فقط در کار درک می شود!" یا "خوب ، بله ، من تصمیم گرفتم خودم را در دوران مادری درک کنم!" - آیا برای طبیعت انسان بسیار ناچیز نیست؟

اغلب ، در پاسخ به پیامهای ناخودآگاه ، می گوییم: "من اکنون نمی توانم چیزی را تغییر دهم! من شرایط بسیار سختی دارم! " اما "شرایط" چیزی است که همیشه خواهد بود. هیچ تاریخ خاصی در زندگی برای شروع گوش دادن به خود وجود ندارد. و وقتی قسمت ناخودآگاه شروع می کند به طرز ناخوشایندی برای ما در زندگی ظاهر می شود ، نباید تعجب کرد: "چطور است! من برای چیز دیگری تلاش می کردم!"

س Anotherال دیگر این است که آیا می خواهیم اطلاعاتی درباره خودمان که با رویاها به ما می رسد بدانیم؟ اتفاق می افتد که حتی یک فرد مبتلا به بیماری جدی می گوید: "من نمی خواهم به داخل نگاه کنم. من نمی خواهم بدانم چه چیزی در آنجا ذخیره شده است. " در واقع ، تقریباً غیرممکن است که کسی بفهمد که چیزی غیر از زندگی آگاهانه وجود دارد ، این خیلی ترسناک است.

یکی از دلایلی که ما از نگاه کردن به آنجا می ترسیم ، از دست دادن کنترل است. از این گذشته ، همه چیز برنامه ریزی شده است: من می دانم که در پنج دقیقه چه کاری انجام خواهم داد ، در کجا دو ساعت دیگر می روم. نظم برقرار شده عالی است. در هیچ موردی نمی خواهم این تصور را داشته باشم که نفس ، بخش آگاه ما ، چیزی است که مانع می شود. تشخیص اینکه بخش مهمی از زندگی ما به عنوان ناخودآگاه وجود دارد ، آزمایشی نیست که همه چیز را زیر و رو کند. برعکس ، ارزش بخش آگاهانه باید حفظ شود. در مورد یا-یا نیست. همیشه درباره "و-و". آشنایی و برخورد با ناخودآگاه با کمک نفس قوی ما ضروری است.

ملاقات با سایه شما هرگز آسان نیست. فرض کنید می فهمید که بخشی حسود یا متکبر در شما وجود دارد ، که شما را می خورد ، تجاوز یا حرص و طمع عظیمی جمع شده است … ناخودآگاه چیزی را ذخیره می کند که ما روز به روز از آن بیرون می کشیم ، چیزی که از نظر اجتماعی و اخلاقی تأیید نشده است. اما ترس ، عصبانیت ، کینه احساسات و تجلیات طبیعی ما هستند. وقتی آنها را به داخل می راندیم چه اتفاقی می افتد؟ به نظر نمی رسد آنها وجود داشته باشند. ما به جای اینکه با همه جلوه های خود در ارتباط باشیم ، ناخودآگاه شروع به نمایش این ویژگی ها به دیگران می کنیم: "خوب ، ما باید! چه تعداد آدم خبیث در اطراف هستند! چقدر آدمهای شرور! و آنها از مهربانی من پول می گیرند! " بگذارید به خودمان حساب بدهیم: غیرممکن است که ویژگی های دیگری را که در شما نیست و با آنها آشنا نیستید تعریف کنید.

سوتلانا ، تا اینجا مشکلات وجود دارد. رویاها دشوار است و برای برخی تعبیر آن غیرممکن است. رد جنبه های سایه آنها وجود خواهد داشت. اما این همه ماجرا نیست. بسیاری از مردم رویاهای خود را به یاد نمی آورند. حتی کسی فکر می کند که رویای هیچ چیز را ندارد. اگرچه رویاها به صورت تعریف شده …

- بله ، رویاهایی وجود دارد.این با تحقیقات تأیید می شود. خواب REM "مکان" رویاها است. شما در مورد فعالیت رویایی صحبت می کنید … یک واقعیت جالب: در قبایل هندی تنها کسی که رویاها دارد و آنها را به خاطر می آورد می تواند رهبر شود. رویا یکی از معیارهای انتخاب رئیس قبیله بود.

می توانید یاد بگیرید که رویاهای خود را حفظ کنید. وقتی از خواب بیدار می شوید ، نیازی به پریدن از تخت ندارید. با چشمان بسته دراز بکشید. گاهی اوقات این احساس وجود دارد که انگار او فقط یک نوع رویا را ترک کرده است. در فضای داخلی خود بمانید ، در گوشه های مختلف نگاه کنید. شاید نوعی تصویر ظاهر شود. او می تواند به یک نخ تبدیل شود ، با گرفتن آن ، به "باد" تمام توپ خواب تبدیل می شود.

با به یاد آوردن رویا ، بهتر است آن را تکرار کنید ، آن را با کلمات توصیف کنید ، دوباره سعی کنید طرح آن را دنبال کنید. حتی بهتر است رویاها ثبت شوند. بنابراین ، شما می توانید گرایش و تغییراتی را که در رویاهای خود اتفاق می افتد ، و بر همین اساس ، در جهان ذهنی خود مشاهده کنید. بر اساس کار با رویاهای خود ، می توانید واژگان نمادین شخصی خود را تشکیل داده و جمع کنید.

حتی اگر فردی رویاهای خود را به خاطر نیاورد ، می تواند احساس آنها را حفظ کند. گاهی اوقات این س helpsال کمک می کند: "اگر خواب دیدید ، در مورد چه چیزی بود؟" در پاسخ ، فرد شروع به بازتاب دنیای درونی خود و تصاویری می کند که او را پر کرده است.

ما دو عملکرد خواب در پشت صحنه داریم. ارائه و نبوی …

- با عملکرد ارائه ، یک رویا می تواند نشان دهد که چه فرایندهای ذهنی در حال حاضر در ناخودآگاه در حال انجام است. اوضاع چگونه است ، رویاپرداز با چه مجموعه هایی تعامل دارد ، چگونه خود را نشان می دهند.

اگر در مورد رویاهای نبوی صحبت کنیم ، آنها نادر هستند. از طریق آنها می توان تشخیص داد که روان در چه جهتی در حال توسعه است ، چه رویدادهایی می تواند ظاهر شود ، و چشم انداز توسعه را مشاهده کنید. بر هیچ کس پوشیده نیست که رویاهایی وجود دارد که تصاویر آنها سپس در واقعیت تجسم می یابد.

واقعا اینطور است؟ یا این تلاش شخصی است که رویایی داشته است ، سپس "او را از گوش بکشد" به رویدادهای واقعی؟

- واقعا هست. نمونه ای از سابقه خانوادگی شخصی. پدربزرگم رویایی را برایم تعریف کرد که در طول جنگ بزرگ میهنی قبل از حمله دید. در خواب ، دستکش خود را از دست داد و در حالی که به دنبال آن بود ، دست خود را مجروح کرد. در نبرد ، او از ناحیه دست مجروح شد و تهدید به قطع شد.

داریم به موضوع همزمانی می رسیم. این مفهوم توسط کارل گوستاو یونگ مطرح شد. نگاه کنید: یک قسمت آگاهانه وجود دارد ، یک ناخودآگاه فردی وجود دارد و یک ناخودآگاه جمعی وجود دارد که تحت تأثیر آن هستیم ، چه ما از آن آگاه باشیم یا نه. و اگر روان ما از حساسیت خاصی برخوردار باشد ، می تواند به ناخودآگاه جمعی نفوذ کند ، با آن ارتباط برقرار کند ، جایی که مانند یک ماتریس ، همه چیز نقش بسته است. در چنین مواردی ، ممکن است بین رویاها و واقعیت همزمانی وجود داشته باشد.

همه اینها بسیار عرفانی به نظر می رسند ، زیرا هیچ توضیحی منطقی برای این مورد وجود ندارد. امروزه ریاضیدانان استدلال می کنند که ما در حوزه اطلاعات زندگی می کنیم ، در ارتباطاتی که با پنج حس سنتی قابل تشخیص نیستند.

آیا می خواهید بگویید که شخص دارای یک اندام حسی خاصی است که اطلاعات را از "زمینه" می خواند و آن را به ما نشان می دهد؟

- ارتباطاتی وجود دارد که ما از آنها آگاهی نداریم ، اما وجود دارند. آنها در دسترس هستند ، یا بهتر بگویم ، ممکن است در دسترس روان ما باشند.

ما دوباره به سوال درستی تفاسیر بازگشتیم. شما هرگز نمی دانید چه چیزی می تواند در خواب باشد؟ شما هرگز نمی دانید چگونه می توان این را تفسیر کرد؟

یونگ تصور کرد که رویا هرگز به طور کامل رمزگشایی نمی شود. این شبیه یک عروسک لانه سازی با فیگورهای بی شمار است. یکی را باز می کنیم ، معنی را در آنجا پیدا می کنیم. زمانی می رسد که این معنا برای ما کافی نیست ، ما "شکل" دیگری را باز می کنیم و معنای دیگری را پیدا می کنیم و به همین ترتیب بی نهایت ، مدام عمیق تر فرو می رویم و انبار ناخودآگاه را مطالعه می کنیم.

البته من یقین می خواهم. این واضح است. ذهن در عدم قطعیت مضطرب است. اما همیشه در درک رویاها تردید وجود خواهد داشت. آگاهی تمایل به شک دارد.با این وجود ، رویاها برای ما وسوسه انگیز هستند. ما نمی توانیم آنها را به فراموشی بسپاریم و دائماً به این موضوع بازگردیم. چیزی جذاب در آنها وجود دارد.

- شما به سرخپوستان اشاره کردید. چگونه در مورد رویاهای شفاف سال نکنیم؟

- من به این موضوع نمی پردازم. به نظر من ، در حال حاضر آگاهی و کنترل زیادی در زندگی ما وجود دارد. به نظر من ، این دقیقاً مربوط به نفوذ ناخودآگاه با آگاهی است. من تعجب می کنم که چگونه این سوال بوجود می آید: چرا آنچه را که در خواب اتفاق می افتد نیز کنترل می کنید؟ چرا نمی خواهم به آنچه بخش طبیعی من ارائه می دهد اکتفا کنم ، بلکه می خواهم جهان درونی خود را تحت تأثیر آگاهی قرار دهم؟

نفس خود را می توان در زندگی روزمره و آگاهانه تحقق بخشید: اهداف تعیین کنید ، به آنها برسید ، از یک فضا به مکان دیگر حرکت کنید.

یک راه عالی از یونگیسم برای ورود به فضای رویایی بدون ایجاد اختلال در نیات آن وجود دارد. این یک روش تخیل فعال است. می توانید هر یک از تصاویر یا اشیاء رویایی خود را "بسازید" و با این قسمت در ارتباط باشید. می توانید رویای خود را ادامه دهید ، آن را آنطور که دوست دارید توسعه دهید. به عنوان مثال ، اگر دائماً در خواب از کسی فرار می کنید ، اگر متوقف شوید و به تعقیب کننده خود نگاه کنید ، چه اتفاقی می افتد. چرا او حتی به دنبال شما می دوید ، او چه می خواهد؟ این روش بهتر است با یک دستیار ، با شخصی که در لحظه توقف و بازگشت به تعقیب کننده شما را همراهی می کند ، استفاده شود. این می تواند یک روانشناس یا یک فرد مورد اعتماد باشد که با این نوع کار آشنا است.

می توان گفت که "تخیل فعال" توسط افرادی که در یک سیستم قبیله ای زندگی می کردند ، نزدیک به طبیعت استفاده می شد. در برخی قبایل ، مردم هنگام بیدار شدن از خواب ، در یک دایره می نشینند و رویاهای خود را به یکدیگر می گویند. آنها درک می کنند که از طریق رویا برخی اطلاعات وجود دارد ، پیامی که ممکن است برای کل قبیله مهم باشد.

یک سوال عجیب ، اما با این وجود. بسیاری از مردم رویاها را ترسیم کردند. اولین کسی که به ذهن می رسد شاید دالی است. این فیلهای نازک پا - آیا واقعاً می توان آن را در خواب دید؟

- رویاهای بسیار خارق العاده ای وجود دارد. شرح آنها را می توان در آثار یونگ یافت. به عنوان مثال ، یک دختر هفت ساله تصاویر و انگیزه های رویاهای خود را توصیف و ترسیم می کرد ، که به دلیل عدم وجود چنین تجربه زندگی هرگز با آنها برخورد نکرده بود. او رویای تفسیر داستانهای کتاب مقدس را در سر می پروراند. توانایی فرود آمدن به ناخودآگاه جمعی در دسترس روان او بود. مطلقاً همه چیز دارد.

سوال شما مربوط به دسترسی به اطلاعات ناخودآگاه است. اما آیا از دیدن این فیلهای نازک پا نمی ترسیم؟ یک فرد منطقی در پاسخ به چنین تصاویری چه نتیجه ای می تواند بگیرد؟ "همه چيز! فیل ها روی پای پشه ها خواب دیدند! چه اتفاقی برای من افتاده است؟"

می توان گفت که افراد خلاق و درخشان به چنین لایه هایی از روان نفوذ می کنند ، جایی که فرصتی برای تماس با ناخودآگاه جمعی وجود دارد. آنها از انجام آن نمی ترسند. عکس معروف اینشتین که زبان او را نشان می دهد. یک فرد بسیار هوشیار در مورد او چه فکر خواهد کرد؟ حداقل ، تصویر موجود در عکس بسیار عجیب به نظر می رسد. اما انیشتین می تواند به اعماقی نفوذ کند که فردی با کنترل قوی و ذهن منطقی به سادگی نمی تواند در آن نفوذ کند. این ترس وجود دارد که چیزی شما را تسخیر کرده و مصرف کند. برخی حتی می گویند: «می ترسم آنجا را نگاه کنم. به نظر جنون می رسد. ناگهان نمی توانم از آنجا خارج شوم."

و من این افراد را درک می کنم. همه چیز در حد اعتدال و همیشه با دانش خاصی خوب است. ما باید بیاموزیم که چگونه از آن جنبه های روان خود که برای ما ناآشنا هستند بهره ببریم. اگر تمایلی به مشارکت در رویاهای خود ، شناختن خود و توانایی های خود دارید ، باید در این زمینه مهارت داشته باشید ، ترجیحاً با یک متخصص. احتمالاً مکان خوبی برای شروع تجزیه و تحلیل تک به تک خود با یک متخصص واجد شرایط خواهد بود. با کسی که می داند چگونه همراهی کند ، به طوری که شخصی ، با یک "فیل نازک پا" ملاقات کرده باشد ، می تواند آن را زندگی کند و با منبع الهام خلاق خود و منطقه ای ناشناخته از روح خود ارتباط برقرار کند.

این مصاحبه توسط کارینا توربوفسکایا برای مجله Companion انجام شد.