منتقد درونی نوع فرعی "شرمنده رفقا!"

تصویری: منتقد درونی نوع فرعی "شرمنده رفقا!"

تصویری: منتقد درونی نوع فرعی
تصویری: منتقد درونی-موناحضرتی مشاور تحول فردی(آکادمی کیان استارتر) 2024, ممکن است
منتقد درونی نوع فرعی "شرمنده رفقا!"
منتقد درونی نوع فرعی "شرمنده رفقا!"
Anonim

این جانور کمی سخت تر از حیوان قبلی است. او شما را سرخ می کند و چشمانتان را پایین می آورد ، زیر لب غر می زند و عذرخواهی می کند. "شرم آور است رفقا" در مشاهده حالات چهره و واکنش افراد دیگر یک نابغه است. درست است ، او این واکنش ها را به گونه ای متفاوت تفسیر می کند:

- واسیا فکر می کند من یک احمق هستم.

- چرا؟

- وقتی سخنرانی کردم ، چشم هایش را چرخاند.

این خجالت انتخابی به ذهن خطور نمی کند که واسیا کل جلسه را در تلفن هوشمند خود به صورت توپ بریده است و بنابراین حفظ تماس چشمی بسیار ناخوشایند است. به نظر منتقد این است که همه اطرافیانش درباره او فکر می کنند و مطمئناً با محکومیت ، تحقیر ، ارزیابی.

منشاء - می توانید با همان دایناسورها شروع کنید. اگر یکی از اعضای قبیله فراموش کرد که دروازه را ببندد و پس از آن همه توسط پتروداکتیل خراب شوند ، مجرم ، در بهترین حالت ، از قبیله اخراج شد ، و فراتر از دروازه - مرگ حتمی. احساس شرم به ما یادآوری می کند که آنچه برای جامعه ناخوشایند و بد است می تواند به تکفیر ، و بر این اساس ، مرگ ، در زمان ما - اجتماعی ختم شود. و هر چه افراد جامعه قوی تر و وابسته تر باشند ، شرمندگی بیشتر را متصل می کند. مبانی کمونیستی از بسیاری جهات بر شرم و به ویژه بر اساس جمعی استوار بود. شرم آور است رفقا ، فردگرا بودن ، شرم آور است که بخواهید ثروتمند شوید. ما کمونیسم را به این شکل نمی سازیم - از حزب خارج شوید! و در نتیجه عدم دسترسی به کالا وجود دارد. اما این در حال حاضر انتقادی از استریومنی است.

بنابراین ، ما در مورد "شرمنده ، رفقا؟"

- مانند هیچ کس دیگری ، او از هنجارها و قوانین این جامعه حمایت می کند ، که می تواند برای دیگران و گاهی اوقات برای شما مفید باشد ، در صورتی که لازم است "مثال خوبی" باشید.

- به طور انتخابی رویدادها را تفسیر می کند - معتقد است که همه او را تماشا می کنند ، می بینند و می توانند تبرئه کنند ، مجازات کنند ، درک نکنند ، محکوم کنند. در نتیجه ، او از شکست و محکوم شدن می ترسد ، به همین دلیل است که هنگام شروع کار جدید ، اولین فکر این است - بنیامین چه خواهد گفت؟ (معمولاً بنیامین دیگر قابل توجه است).

- برای وجود آن ، هنجارهای اخلاقی مورد نیاز است ، که به طور قابل اعتماد در روان ساخته شده است ، یعنی نگرش های داخلی ، مانند - "من باید متواضع باشم ، در غیر این صورت fu."

چه باید کرد:

- در هر شرایط نامفهومی واقعیت را بررسی کنید. این برای همه منتقدان صدق می کند. هنگامی که یک فکر انتقادی در آدرس شما ایجاد می شود ، به عنوان مثال ، "من بر حماقت غلبه کردم" ، بنویسید:

  • حماقت چیست (توضیح مفهوم غیر خاص)
  • چرا گفتن زیرکی مهم است (قانون داخلی را روشن کنید)
  • چند درصد معمولاً زیرکی و حماقت توسط نماینده متوسط جامعه شما گفته می شود (بررسی کنید که آیا این قانون صحت دارد)
  • چه چیزی در انجماد حماقت خطرناک است (پیامدهای شکستن قانون را روشن کنید)
  • حقایق (فقط حقایق) در مورد وقوع این خطر در تجربه شما و دوستان شما ، به عنوان مثال ، آیا بعد از شوخی احمقانه وی در یک مهمانی شرکتی ، ارتباط و دوستی با واسیا را متوقف کردید. اگر چنین است، برای چه مدت؟ آیا مواقعی وجود داشت که یک شوخی احمقانه عصر را نجات دهد؟ چه کسی و چند بار آن را دارد؟ (بررسی واقعیت قانون)

حقایق خنک انتقاد "این شرم آور است ، رفقا" ، به ویژه بسیاری از حقایق. شاید نه برای همیشه ، اما وقت خواهید داشت که اولین قدم را بردارید.

- از منتقد بپرسید "شرم آور است ، رفقا" ، ما با چه قوانینی زندگی می کنیم؟ این قوانین را برای واقع گرایی و کاربردی بودن بررسی کنید (به پاراگراف قبلی مراجعه کنید).

- یک مهمانی از اشتباهات ، مزخرفات و غیره بردارید. مشاهده راهنمای عملی از ملکه این مورد "بریجت جونز". بسیار مفید است که اشتباهات خود را به اشتراک بگذارید و در مورد غریبه ها بشنوید ، با چشم خود مطمئن شوید که یک فرد زنده است و مورد پذیرش کامل جامعه قرار می گیرد ، و گاهی اوقات حتی (خدایا!) شادتر می شود.

- اگر منتقد برتری می یابد و به نظر می رسد که همه با شما مخالف هستند ، واقعیت را حداقل از نزدیکترین افراد خود بررسی کنید (به عنوان مثال ، ماشا ، شما یک هفته است که با من صحبت نکرده اید ، آیا اتفاقی افتاده است؟”) ، در صورت ترس از خطاهای عمومی ، از آنها حمایت بخواهید.

- با کسانی که از آنچه شما در حال گذراندن هستید عبور کرده اند ، صحبت کنید.به عنوان مثال ، وقتی شروع به ادعای خود به عنوان یک رواندرمان تمرین کننده کردم ، بسیار شرمنده شدم که از همکاران ارشد موفق خود پرسیدم که چگونه از ابتدا گذراندند. یکی از استادان آن دوره را "شرم لعنتی" توصیف کرد ، که این امر رنج مرا بسیار کاهش داد. همه آنجا بودند. (ببخشید ، اگر کسی خود را تشخیص داد).

منتقد "رفقا ، شرم آور است!" میوه های سخت - ترش و ترش. آرام تر و بلندتر است. و در حالی که ساکت است ، می توانید کاری انجام دهید ، بیشتر راحت تر خواهد بود. گاهی اوقات حتی یک برادر درنده تر پشت او پنهان می شود ، اما در نهایت درباره او در بخش ما). اگر غلبه بر شرمساری هنوز هم بسیار دشوار است ، سعی کنید این کار را دست در دست یک درمانگر انجام دهید - معمولاً کمک زیادی می کند.

الهام و بی شرمی در خلاقیت!

توصیه شده: