ویژگی های عشق وابسته

تصویری: ویژگی های عشق وابسته

تصویری: ویژگی های عشق وابسته
تصویری: ۱۰ چیزی که زنان رو دیوونه میکنه و عاشق شنیدنش هستند 2024, ممکن است
ویژگی های عشق وابسته
ویژگی های عشق وابسته
Anonim

در یک سایت دوستیابی ، او را دیدم! لامپ هایی در سرم می درخشید ، پروانه هایی در شکمم تکان خوردند … می خواستم بلافاصله بنویسم و خود را به دستان ایده آل او بسپارم. نگران ، متوقف شد. اما خودش برایم نامه نوشت. باورم نمی شد!

"البته ، این سرنوشت است! وقتی عکسش را دیدم ، نگاهش را فوراً احساس کردم … می خواستم از سرنوشت فرار کنم! اما نه ، او خودش (خودش!) مرا انتخاب کرد!"

او به نظر من کامل بود. سرگرمی ها ، شیوه زندگی ، کار ، سر طاس … همه چیز "مال من" به نظر می رسید. در عین حال ، بسیاری از چیزها "چشم را بریده" - س questionsالات و گیجی را به وجود آورد. برای برخی از من ، که هنوز عقل خود را حفظ کرده بودند ، واضح بود که این اصلاً "مال من" نیست و با برخی از ویژگی های یک شخص ممکن است در زندگی خانوادگی مشکلاتی ایجاد شود.

چگونه می توان با این "نه مال من" برخورد کرد؟ طبق عادت قدیمی ، ممکن است امید داشته باشد که "من می توانم آن را در او تغییر دهم." اما در آن زمان من آنقدر "روانشناس" شده بودم که به تغییر او امیدوار نباشم. و من با ایده همه پذیرش غرق شدم: از آنجا که من نسبت به چیزی واکنش تندی نشان می دهم ، به این معنی است که شما باید با سوسک های خود برخورد کنید تا بتوانید آرام واکنش نشان دهید. به نحوی یک فکر معقول از طریق الگوی وابسته به هم شکست و به این ترتیب در نهایت به معروف "این چیزی برای من اشتباه است ، من باید بهتر شوم و با آن سازگار شوم" خلاصه شد.

با گذشت زمان ، من با سوسک هایم برخورد می کردم. کاملاً آشکار شد - "نه مال من". تصمیم گرفتم این داستان را ببندم. اما ناگهان آن مرد گفت که می خواهد ارتباط ما را به یک رابطه طولانی مدت جدی تبدیل کند. چراغها و پروانه های من دوباره جرقه زدند و ایده پذیرش همه جانبه با نیروی تازه ای شعله ور شد.

در همین حال ، مرد دور شد و کمتر و کمتر نوشت. و من نشستم و فکر کردم که این احتمالاً یک طرح حیله گری است و نه از دست دادن علاقه به من ، زیرا من یک قصد "جدی" را ابراز کرده بودم. مشتاقانه هر کلمه کمیاب او را گرفتم و برای خودم تأیید کردم که او هنوز به من نیاز دارد.

ارتباطات مجازی به ابتکار من ادامه یافت. از یک طرف ، من نفهمیدم چه اتفاقی می افتد ، از سوی دیگر ، مطمئن بودم که این خوشبختی است.

و سپس ، گویی تاریکی از بین رفته است ، مه از بین رفت و من الگوهای عشق وابسته را دیدم.

  • یک انتخاب کورکورانه ، "عاشق شدن" فوری بدون شناختن شخص. در این مورد - حتی بدون اینکه هرگز آن را در واقعیت ببینید. جاذبه در نگاه اول ، از جمله نگاه کردن به یک عکس ، ممکن است رخ دهد ، و این اشکالی ندارد. اما این یک انگیزه و علاقه جنسی برای شناختن یکدیگر است و نه "اعتقاد راسخ" که این سرنوشت است و اکنون "قرنها با هم".
  • اعتقاد به این که این سرنوشت است. برای اثبات این امر ، شواهد مختلفی جمع آوری می شود. تا حدی که سگ پسر عموی پسر عمویش موتی به نام گربه من مورزیک نامیده می شد. ممکن است فقط تصادفی باشد - شما هرگز ژوچک و مورزیکوف را نمی شناسید. این واقعاً می تواند انتخاب یک شریک برای سیستم خانواده باشد. اما این بدان معنا نیست که اولاً انتخاب سالم است و ثانیاً این انتخاب مادام العمر است.
  • توقع متقابل فوری از طرف شریک. این واقعیت که او نیز قبلاً من را انتخاب کرده است. در شورش احساسات احساس شده. با اطمینان کامل به "سرنوشت" و برنامه های گسترده.
  • ایده آل سازی کامل فوری با کاهش ارزش تمام تجربه های قبلی. هر چیز دلپذیری که با شرکای قبلی در ارتباط باشد در مقایسه با انتخاب جدید جدید به شدت "هیچ" می شود. در کنار این ، سیستم ارزشهای خود آنها می تواند توسعه یابد ، تمایل به رها کردن چیزی که مهم بود ، و با اشتیاق برای پذیرفتن آنچه قبلاً بی تفاوت یا غیرقابل قبول بود ، وجود دارد.
  • اگر با این وجود چیزی ناقص و به سادگی ناسازگار ، نامناسب کشف شود ، اطمینان حاصل می شود که یا شریک تغییر می کند ، یا من تغییر می کنم ، من خود را تنظیم می کنم.
  • به این ترتیب ، آشنایی و انتخاب آگاهانه شریک اتفاق نمی افتد - شریک ، همانطور که گفته شد ، از قبل آگاهانه انتخاب شده و ایده آل است. آن هاهیچ علاقه واقعی به اینکه شریک واقعی چیست وجود ندارد. نکته اصلی که نگران کننده است این است که "آیا او من را دوست دارد ، آیا به من نیاز دارد ، یا نیت جدی دارد".
  • حتی اگر به طور عینی قابل توجه باشد که از طرف طرف مقابل هیچگونه رفتار متقابل ، "مقاصد جدی" وجود ندارد یا او به سادگی متناسب نیست ، در عین حال ، شواهد مختلف از آنچه "عشق" و "سرنوشت" استفاده می شود. تا فالگیری.
  • اعتماد کورکورانه به عشق شریک را می توان با انگیزه های مخالف جایگزین کرد - "او به من نیاز ندارد ، من او را ترک می کنم." با وجود این واقعیت که شریک هنوز در مرحله آشنایی و انتخاب است ، او هنوز به عشق و برنامه های دور فکر نمی کند ، او به سادگی شخص جدیدی را مطالعه می کند و به حرف خود گوش می دهد ، همانطور که با این شخص است.
  • بیگانگی شریک حمایت را از زیر پای خود بیرون می آورد ، به نظر می رسد جهان در حال فروپاشی است ، تنفس سخت می شود.

عاشق شدن مستقل مانند پریدن ناگهانی و چسبیدن به یک شی است. درست همانطور که لارو "بیگانه" فیلم روی صورت قهرمان پرید و با او آمیخته شد. به نظر می رسد فردی دارای زخم دردناک و خلا در ناحیه قفسه سینه است ، بدنبال بستن زخم خود است و مانند یک مکنده خلاء ، به شی انتخاب شده می چسبد. لایه برداری پس از آن بسیار دشوار است و هرگونه تلاش برای قطع ارتباط با درد حاد همراه است. مانند اعتیاد ، اقدامات نیز ضعیف کنترل می شوند. انتخاب یک شی تقریباً بدون انتخاب صورت می گیرد ، اقدامات بعدی نیز مانند مه انجام می شود.

هنگامی که از وابستگی متقابل بهبود می یابد ، فرد این فرصت را دارد که شریک زندگی خود را انتخاب کند و به راحتی وارد رابطه شود ، به تدریج به هم نزدیک شود و صمیمیت ، محبت ایجاد شود. همه اینها با مشارکت همه مراکز - با انتخاب بدن (بر اساس انگیزه جنسی) ، قلب (با توجه به همدلی ، ایجاد محبت) ، ذهن (بر اساس ارزیابی هوشیار سازگاری و همزمانی مسیرهای زندگی) اگر چیزی مطابقت ندارد ، این فرصت وجود دارد که هوشیارانه وزن کنید ، با شریک خود بحث کنید و از رابطه خارج شوید.

برشی از مجموعه "وابستگی به هم در آب میوه خود". همچنین ممکن است به کتاب "ما عشق را با چه چیزی اشتباه می گیریم ، یا عشق این است" علاقه مند باشید - در مورد توهمات و تله های وابستگی به هم و مدل روابط سالم. کتابها در Liters و MyBook در دسترس هستند.

توصیه شده: