2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
در کودکی دوست داشتید کارهای زیادی انجام دهید ، همه چیز کجا ناپدید شد؟
استعدادهای شما زمانی است که از این فرایند لذت می برید و این لذت و مزایایی را برای اطرافیان شما به ارمغان می آورد. این لزوماً همان چیزی نیست که از قبل با آن درآمد کسب می کنید. شاید شما حتی مهارت خاصی نخوانده اید ، اما به دلایلی دوستان شما از شما می پرسند: "همان را به من دوخت" یا "چقدر خوب است ، اما آیا می توانید برای من نقاشی کنید؟".
استعدادهایمان را کجا دفن می کنیم؟
شما اطلاعات کمی در مورد استعدادهای خود و منحصر به فرد بودن آنچه ایجاد می کنید دارید. و حتی اگر حدس بزنید ، آنها را عمیقاً در مکانی مخفی دفن می کنید. و شب ، به طوری که هیچ کس نبیند ، شما استعداد خود را برداشته ، گرد و غبار را از بین می برید و برای یک دقیقه تحسین می کنید.
اما ناگهان احساس می کنید که کسی پشت سر شما ایستاده است و این امر باعث می شود که شما غبغب کنید. برمی گردی - و چنین پسر کوچک و ضعیفی را می بینی.
و با صدایی نفرت انگیز و خش دار زمزمه می کند: "اوف ، این چیزی است که شما به آن استعداد می گویید؟ بله ، همه می توانند این کار را انجام دهند ، اما لنکا بسیار سردتر است! کجا میری؟ پنهان شوید تا کسی نبیند! آیا شما حتی برای این کار مطالعه کرده اید؟ فقط 15 سال دارید و جرات دارید خودتان را متخصص بنامید؟ " می بینید ، این لذت را به او می دهد ، مزخرف! بهتر است بروید کفها را بشویید ، خانه کثیف است!"
و در ابتدا مقاومت می کنید ، اما گوش دادن را متوقف نمی کنید ، و هرچه بیشتر به او گوش دهید ، این مرد کوچک و ضعیف بیشتر به یک مرد بزرگ و عصبانی تبدیل می شود.
و وقتی دیگر قدرتی برای مقاومت در برابر او وجود ندارد ، شما شروع به باور این کلمات می کنید. شما از خود عصبانی هستید که جرات کردید فکر کنید نوعی استعداد در آنجا دارید. شما آن را در عمق زمین دفن کرده و برای شستن کفها می روید ، خانه واقعاً کثیف است.
آشنا بنظر رسیدن؟ من خیلی زیادم این منتقد درونی ماست که وقتی مکان خود را نمی شناسد به این شکل عمل می کند.
منتقد از کجا آمده است
او مدتها پیش در ما ظاهر شد و بیشتر اوقات با صدای بزرگسالان برجسته ای که "بهترین را می خواستند" صحبت می کرد ، فکر می کرد به این ترتیب آنها به ما حکمت می آموزند. یا شاید آنها دوست دخترهای حسود یا عشق اول بودند ، که حتی آسیب زا تر شد.
و سپس تصمیم گرفته شد که به کسی نشان ندهم که من می توانم چه کاری انجام دهم ، به طوری که به کسی صدمه ای نرسد که تصمیم بگیرد ارزش آن را زیر پا بگذارد و آن را زیر پا بگذارد.
با منتقد چه باید کرد
من پیشنهاد می کنم متفاوت عمل کنم. وقتی صندوق گنج خود را بیرون می آورید و استعداد خود را از بین می برید ، با احتیاط با آن رفتار می کنید. تحسین کنید که چگونه در خورشید به زیبایی می درخشد یا در تاریکی می درخشد.
آن را بو کنید ، بافت آن را بچشید. طوری رفتار کنید که انگار یک گلدان کریستالی گران قیمت در دست دارید.
و به محض شنیدن صدای آشنا منتقد ، فقط به او بگویید "شما اینجا بنشینید ، دخالت نکنید ، بگذارید ببینیم چه اتفاقی می افتد. و اگر می خواهید ، می توانید پیشنهاد دهید که چگونه کار من را حتی بهتر انجام دهم."
ممکن است واقعاً ارزش گذراندن تحصیل یا یافتن دوره ای را داشته باشد که مهارت های شما را بهبود بخشد. به هر حال ، حتی اگر واقعاً می خواهید پزشک شوید ، تنها آرزو کافی نیست. اما می توانید به تحصیل بپردازید و رویای خود را محقق کنید.
سپس متوجه خواهید شد که پسر چقدر شیطانی و نفرت انگیز است - منتقد به یک دستیار ماهر و قابل اعتماد تبدیل می شود. و اگر او همچنان زندگی شما را خراب می کند ، فقط به کار خود ادامه دهید. سرانجام او خسته می شود و کار ارزشمندی برای انجامش پیدا می کند.
من به شما توصیه می کنم یک لیست کامل از کارهایی که قبلاً دوست داشتید انجام دهید بنویسید ، اما با گوش دادن به صدای منتقد خود را انکار کردید. هنگام نوشتن لیست ، منتقد را برای پیاده روی بفرستید و کفها را خودشان تمیز کنند.
و سپس ، نقطه به نقطه ، کاری از این لیست انجام دهید.
آیا در کودکی دوست داشتید نقاشی کنید ، اما نحوه انجام آن را کاملاً فراموش کرده اید؟ فقط یک تکه کاغذ و مداد بردارید و شروع به طراحی کنید. حتی اگر به نظر شما می رسد که شما به صورت غیرحرفه ای این کار را انجام می دهید و هیچ کس از کار شما قدردانی نمی کند.
سعی نکنید به نتایج برسید و بلافاصله یک شاهکار خلق کنید.در این فرآیند به احساسات خود گوش دهید ، مشاهده کنید وقتی مداد روی کاغذ علامت می گذارد چه اتفاقی برای شما می افتد. تصور کنید که شما یک کودک هستید و برای اولین بار این جادو را مشاهده کردید ، وقتی مدادی روی کاغذ آثار می گذارد ، چگونه از حرکات شما اطاعت می کند.
همین اصل را برای هر خلاقیت دیگری اعمال کنید. "طوری برقص که انگار کسی تو را نمی بیند!"
به یاد داشته باشید ، چگونه می دانید چگونه این کار را انجام دهید ، هیچ کس آن را انجام نمی دهد! این بدان معنا نیست که کسی بهتر یا بدتر عمل می کند - به این معنی است که او این کار را متفاوت انجام می دهد. شاید مشتری شما سبک شما را دوست داشته باشد.
امیدوارم موفق باشید!
توصیه شده:
وقتی تعیین هدف کار نمی کند ، یا چرا من کاری برای تغییر انجام نمی دهم
آیا با وضعیت آشنا هستید: به وضوح متوجه می شوید که در زندگی خود به تغییر نیاز دارید ، طبق همه قوانین هدفی تعیین می کنید ، اما نمی توانید برنامه را انجام دهید؟ یک جوان حرفه ای را تصور کنید ، اکاترینا ، که اخیراً ارتقا یافته است. موقعیت جدید رضایت مورد انتظار را به همراه نداشت.
من می توانم همه کارها را انجام دهم ، همه کارها را می توانم انجام دهم
هر کس می تواند کار خود را انجام داده و احساس رضایت کند و تنها چیزی که لازم است دانستن کلیدهای افزایش بهره وری خود است. مطمئناً شما چند توصیه را می دانید. من مطمئن هستم که شما مطالب زیادی در زمینه اثربخشی شخصی مطالعه کرده اید و حتی از چیزی استفاده کرده اید.
با چه کسی و کجا می توانم همراه باشم یا چه کار خاصی می توانم انجام دهم؟
به عنوان یک روانشناس حرفه ای ، من برای هر مشتری نیستم. و سپس برای کدام یک؟ و چرا برای همه نیست؟ من نمی دانم چگونه با همه کار کنم ، من چند ایستگاهی نیستم. درون من یک چنگال کوک وجود دارد که فقط برای کسانی تنظیم می شود که روح آنها در جستجوی دانش است ، در تلاش برای درک سرنوشت خود.
از کجا می توان نیروی لازم برای انجام کار را بدست آورد؟
موقعیتی که برای بسیاری آشنا است: کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد ، اما نیرویی وجود ندارد. یا دشوارتر: به نظر می رسد که شما باید آن را انجام دهید ، اما هیچ تمایلی وجود ندارد یا اصلا چیزی نمی خواهید. یا حتی دشوارتر: من نمی دانم چه می خواهم
"من واقعاً می خواهم این کار را انجام دهم ، اما " و چگونه دیگر تعلل را منطقی می کنیم
"من واقعا "آن را می خواهم! این زندگی من را بهتر می کند! چرا من مدام آن را به بعد موکول می کنم؟ " - هر یک از ما تا به حال چنین سوالی را پرسیده ایم. پاسخ های خودکار می تواند به شرح زیر باشد: اکنون در برنامه من زمانی برای این کار وجود ندارد من هنوز از نظر جسمی / روحی آماده نیستم من انگیزه ای برای این کار احساس نمی کنم ، بهتر است منتظر لحظه "