2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
او همیشه می ترسد. دستها را می گیرد ، دهانش را می بندد ، پای خود را به رادیاتور می بندد ، سرش را روی شانه هایش فشار می دهد. او می گوید "اوه ، مااااموچکی ، ما آن را نمی کشیم" ، "آرام باش برو - ادامه خواهی داد" ، "خدا صبر کرد و به ما برکت داد" ، "دور از گناه" ، "هر اتفاقی بیفتد."
منتقد استرومپی موجودی باستانی است که در طول قرن ها به ارث رسیده است و در حرکات و تکانه ها محدود می شود. و نه فقط اینطور. من ابتدا این انتقاد را شرح می دهم ، زیرا نسبتاً مضر نیست ، و در برخی نقاط حتی بسیار مفید است.
ترس طبیعی است ، نجات دهنده است ، فوراً در بدن منعکس می شود. اجداد ما باید با تقلید به یکدیگر می گفتند - "بشنو ، یک دایناسور پشت سرت هست". شما وقت ندارید بگویید ، اما صورت شما فوراً نشان داده می شود. خوب ، منتقد در داخل ادغام شد. برای محافظت.
فقط ترسها متفاوت هستند. علاوه بر موارد حیاتی ، مانند نگاه نکردن به نحوه چیدمان دندانهای یک کوسه زنده ، هر نسل پیامهای اضافی را برای محافظت از فرزندان در برابر خطر ارسال می کند. به یاد داشته باشید ، "سوت نزنید ، هیچ پولی وجود نخواهد داشت"؟ من تعجب کردم که چگونه بسیاری از مردم در اروپا سوت می زنند. همه چیز در سرم می چرخید "چه سوت می زند ، هیچ پولی وجود نخواهد داشت ، چه چیزی قابل درک نیست؟" با نگاهی دقیق به سوت کش ها ، دیدم که آنها لباس خوبی پوشیده بودند (برای کاگبه پول وجود دارد) ، اما سوت می زنند زیرا احساس خوب و بی دغدغه دارند. نسخه ای وجود دارد که در دوران سرکوب دشوار بزرگان ما … نشان دادن رفاه و بی احتیاطی (با سوت زدن ، لباس ، صحبت کردن) خطرناک بود. کسی نیز حسادت می کند و در جایی که لازم است می چرخد. و هیچ پولی وجود ندارد ، هیچ چیز نخواهد بود … خوب ، این یک کلمه در مورد ترس های نسل به نسل است.
بنابراین ، مهم است که منتقد استرمنی را از بازو بگیریم ، روی یک مبل نرم بنشینیم و بپرسیم - از چه می ترسیم؟ به معنای واقعی کلمه ، هر چیزی را که نگران کننده و ترسناک است بنویسید. و سپس لیست این ترس ها را برای واقعیت امروز بررسی کنید.
اصلی ترین چیزی که باید در مورد ترس به خاطر بسپارید این است که وظیفه آن ترساندن ارعاب نیست ، بلکه ایجاد مسیری امن تر است. و منتقد "Stretny" به یافتن این مسیر کمک می کند. در واقع ، ترک یک شغل طولانی مدت بدون گزینه و بیمه می تواند یک رویداد بسیار ناامن باشد. بنابراین ، می توانید از طریق روش زیر با این منتقد ارتباط برقرار کنید - برای شناسایی مکانهای ناامن واقعی ، کاشتن "کیسه هوا" ایمنی:
- یک متحد پیدا کنید که وقتی ترسناک است از شما حمایت کند یا فقط آنجا باشد.
- اولین قدم آزمایشی را بردارید ، نسبتاً ایمن. سپس دوم ، هر بار افزایش میزان خطر ، اما ماندن در منطقه ای که ترس چیزی بیشتر از میل به تلاش نیست. و غیره. به آن حساسیت زدایی می گویند.
- به دنبال جایگزین ها باشید.
- از موقعیتهای مشابه سایر افراد مطلع شوید ، بررسی کنید که آیا این بسیار ترسناک است یا فاجعه در سر بسیار اغراق آمیز است.
منتقد معمول زیرگونه "گنگ" ، در این مورد آرام می شود. اما اگر ترس ناشی از رد احتمالی افراد دیگر باشد ، این منتقد است - "رفقا ، شرم آور است!" دفعه بعد درباره او
سلام به منتقد خنگ! الهام بخش برای شما!
توصیه شده:
اضطراب و منتقد درونی
نویسنده: آناستازیا روبسوا من یک مقاله روانشناسی خواندم ، آنها دوباره پیشنهاد کردند "منتقد درونی را خاموش کنید" و قول این سعادت ابدی را دادند. در چنین مواردی ، من نگران منتقد درونی و کمی سرنوشت بشریت هستم. زیرا مانند خاموش کردن تلویزیون برای شکست پوتین و حماقت انسانی است.
استعدادهایم را کجا انجام می دهم؟ یا کار منتقد درونی
در کودکی دوست داشتید کارهای زیادی انجام دهید ، همه چیز کجا ناپدید شد؟ استعدادهای شما زمانی است که از این فرایند لذت می برید و این لذت و مزایایی را برای اطرافیان شما به ارمغان می آورد. این لزوماً همان چیزی نیست که از قبل با آن درآمد کسب می کنید.
تغذیه منتقد درونی با دستاوردها بی فایده است
روانشناس ، روانشناس بالینی - سن پترزبورگ یکی از رایج ترین اشتباهات در رام کردن منتقد درونی ، تلاش برای تغذیه او با موفقیت است. انجام بسیاری از کارها به طوری که او بالاخره موافقت کرد - اکنون همه چیز خوب است. و با انتقادات بی پایان خود عقب ماند.
منتقد درونی نوع فرعی "شرمنده رفقا!"
این جانور کمی سخت تر از حیوان قبلی است. او شما را سرخ می کند و چشمانتان را پایین می آورد ، زیر لب غر می زند و عذرخواهی می کند. "شرم آور است رفقا" در مشاهده حالات چهره و واکنش افراد دیگر یک نابغه است. درست است ، او این واکنش ها را به گونه ای متفاوت تفسیر می کند:
منتقد درونی زیرگونه "رذیله"
منتقد زلیوک یا همانطور که من او را ژیرینوسکی داخلی می نامم همیشه ناراضی است. معمولاً بیشتر در مورد دیگران قابل توجه است - همه فقط عصبانی می شوند ، ناراحت می شوند - این عمه با چکمه های سفید یا واسیا دوباره مزخرف صحبت می کند یا روزاموند ، رزاموند چه نامی است؟ همه آنها چه فکر می کنند؟ و من خودم خیلی عصبانی هستم ، و روز کسل کننده است ، و باد در جهت اشتباه می وزد ، و برف اصلاً آنطور نیست ، و خشمگین می شود