تغذیه منتقد درونی با دستاوردها بی فایده است

فهرست مطالب:

تصویری: تغذیه منتقد درونی با دستاوردها بی فایده است

تصویری: تغذیه منتقد درونی با دستاوردها بی فایده است
تصویری: کارن هورنای 2024, ممکن است
تغذیه منتقد درونی با دستاوردها بی فایده است
تغذیه منتقد درونی با دستاوردها بی فایده است
Anonim

روانشناس ، روانشناس بالینی - سن پترزبورگ

یکی از رایج ترین اشتباهات در رام کردن منتقد درونی ، تلاش برای تغذیه او با موفقیت است. انجام بسیاری از کارها به طوری که او بالاخره موافقت کرد - اکنون همه چیز خوب است. و با انتقادات بی پایان خود عقب ماند.

این رویکرد ممکن است منطقی به نظر برسد. در واقع ، چه چیزی طبیعی تر از تلاش برای رفع مشکل مورد انتقاد است؟ اما منتقد موجودی خاص است. او با افزایش دستاوردهای ما ضعیف تر یا تحمل پذیرتر نمی شود.

هربار می گوید: "اگر این و آن کار را بکنی ، پس ما صحبت می کنیم." و ما معتقدیم که باید این را برطرف کنیم و سپس همه چیز خوب خواهد بود. و ما آن را برطرف می کنیم. اما اکنون ما با نقص وحشتناک دیگری روبرو هستیم که باید برطرف شود. و غیره بی نهایت.

این می تواند در هر زمینه ای از زندگی صدق کند.

به عنوان مثال ، شما فکر می کنید: "اینجا من وزن کم می کنم و زندگی می کنم!". کاهش وزن. اما با قسمت دوم به نحوی جمع نمی شود. اکنون منتقد می گوید مشکلاتی در پوست وجود دارد. دندانها به اندازه کافی سفید نیستند. و وقت آن است که توجه کنید بینی کج است …

خوشبختی در آینده در جایی چشمک می زند ، اما فقرا دوباره امروز چیزی به دست نمی آورند.

در اینجا ، البته ، در مورد این واقعیت نیست که شما نیازی به تعیین اهداف و دستیابی به چیزی ندارید. در اینجا توجه به منبع درونی این اهداف اهمیت دارد. بار عاطفی در نهایت به این بستگی دارد. اگر کاری را از محل انجام دهم تا ثابت کنم که من ناقص ترین موجود نیستم ، در خروجی به سختی یک دوز شادی به دست خواهم آورد. اما این امر هزینه خطا و تنش در این فرآیند را تا حد زیادی افزایش می دهد.

انجام کاری برای اثبات چیزی به کسی همیشه خطرناک است. اما انجام کاری برای اثبات شایستگی شما به منتقد صددرصد شکست است. به هر حال ، منتقد از دریچه انتقادی خاص خود به جهان می نگرد. حرفه او ، طبیعت او انتقاد است. به دنبال اشکالات باشید و به آنها اشاره کنید.

وقتی دستاوردی را به او ارائه می دهیم ، هیچ وظیفه ای وجود ندارد که بگوییم: "خوب!". کار او این است که چیزهای دیگری را که می توان برطرف کرد ، پیدا کند. برای این او متولد شد. او عیب یاب ما است. گاهی اوقات بیش از حد حساس است. و در جستجوی ابدی خود برای کاستی ها ، می تواند با فاصله بسیار مناسب از واقعیت دور شود.

او دستاورد ما را معقولانه بررسی نخواهد کرد ، خواه ستایش کنیم یا نکنیم. انتقاد خواهد کرد. به هر حال. و او ترفندهای خاص خود را برای انتقاد حتی از یک چیز واقعاً جالب دارد.

به عنوان مثال ، می تواند ارزش ذرت را کاهش دهد. یا او کسی را پیدا خواهد کرد که ما را با او مقایسه کند ، البته نه به نفع ما. منتقد دیگر در تغییر تأکید ویژه استاد است. بگذار 99 درصد عالی باشد. او چشم خود را بر روی آن خواهد بست. اما قسمت کوچکی که ایده آل نیست برای او بزرگ خواهد بود …

منتقد به نفع هر یک از تجربیات ما است: منفی و مثبت. اگر چیزی برای ما خوب نشد ، او می گوید: "شما دوباره اشتباه خواهید کرد ، درست مثل آن زمان." اگر قبلاً کاری را خوب انجام داده بودیم ، او می گوید: "این یک تصادف بود. دیگر نمی توانید این کار را انجام دهید و کسانی را که احمقانه به شما اعتقاد داشتند ناامید می کنید. " و در مورد دوم ، می تواند حتی بدتر شود.

به هر حال ، "تصادفات" زیادی می تواند رخ دهد ، انتقاد به خصوص خجالت آور نیست. و اگر مدتی پس از موفقیت بگذرد ، منتقد می تواند بگوید: "خوب ، بله ، قبلاً کار می کرد. آخرین شما. فعلی کار نمی کند! شما قبلاً نحوه انجام آن را فراموش کرده اید.

بله ، غیر منطقی است اما منتقد در مورد منطق نیست و هست. به همین دلیل است که تغذیه او با دستاوردها بی معنی است.

موجودی که برای انتقاد متولد شده است مورد ستایش قرار نمی گیرد. وظیفه آن این است که به دنبال نقص باشد. و ما باید آن را بپذیریم و از این دیدگاه استفاده کنیم. شما نباید از کسی بخواهید چیزی را بدهد که او قادر به دادن آن نیست. این امر در مورد افراد و افراد زیر شخص نیز صدق می کند.

و بعد با او چکار کنیم؟ یاد بگیرید که بین صدای خود و صدای منتقد تفاوت قائل شوید.

تمرین اول - تصحیح تصویر منتقد

مهم است که یاد بگیریم به حرف های او شک کنیم. برای تصحیح هر چیزی که منتقد از آن ناراضی است عجله نکنید. بررسی کنید که آیا واقعاً ارزش توجه شما را دارد یا خیر. شاید واقعاً باید این مشکل برطرف شود.یا شاید فقط مزخرف باشد.

بسیار مهم است که یاد بگیرید که به قسمت های دیگر خود ، از جمله قسمت های حمایتی ، توجه کنید. و آگاهانه انتخاب کنید که در هر موقعیت خاص به چه کسی گوش دهد.

به عنوان مثال ، برای من ، انتقاد حتی توسط یک وکیل و عدم پذیرش زیر شخصیت نرم به خوبی متعادل است. برای من ، این امر با یک شخص غیرمتعارف متعادل می شود ، شعار آن این است: "شما نباید چیزی را خیلی جدی بگیرید".

وظیفه منتقد این است که جهان را از دریچه ای ببیند که عیوب را بزرگ می کند. اما ما نیازی نداریم فقط از این دریچه نگاه کنیم. و نیازی به رفع آن ندارید. ما باید بتوانیم موارد مختلف را بررسی کنیم.

توصیه شده: