2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
دو روانشناس و روان درمانگر معروف Z. فروید و G. Kaplan ، که مطالعه می کردند ، از جمله ترس های انسانی ، بر تقسیم ترس ها به دو گروه توافق کردند.
در اولی ، ترس هایی وجود دارد که برای نجات جان یک فرد طراحی شده است ، و در مرحله دوم ، ترس هایی که نشانه هرگونه تخلفی هستند و مانع از زندگی کامل فرد می شوند.
فروید فروید ترسها را به واقعی و روان رنجور تقسیم کرد.
G. Kaplan - در مورد سازنده و آسیب شناسی.
تقریباً هر یک از ترسها می توانند به یک آسیب شناسی روان رنجور تبدیل شوند یا در مقادیر واقعی واقعی ، به زنده ماندن در شرایط دشوار و سازنده تبدیل شوند.
بله ، و ما باید اعتراف کنیم که همه ما از چیزی می ترسیم. هیچ فرد کاملاً نترسی وجود ندارد و نباید هم باشد. به هر حال ، ترس به خودی خود یک ماموریت نسبتاً بزرگ را بر عهده دارد - ما را از چیزی مشخص نجات می دهد. اما این اتفاق می افتد که ما آگاه نیستیم و متوجه ترس های خود نمی شویم. چیزی روحیه و کیفیت زندگی ما را خراب می کند ، ما نمی فهمیم چه اشکالی دارد. من یک مشتری داشتم ، مرد جوانی که کارش را خوب پیش نمی برد ، او زندگی می کرد ، زندگی می کرد و حتی سعی نکرده است که شغل خوبی پیدا کند. او حداقل دو گزینه داشت. اولین مورد این است که چشمان خود را بر روی یک زندگی تنبل ببندید ، برای خود توضیحی پیدا کنید که چرا او پول ندارد و شغل کم سود جالبی ندارد و پس از مدتی به حالت افسردگی دچار می شوید. و گزینه دوم. اعتراف به اینکه می ترسید ، در این مورد ، ترس از خودنمایی ، ترس از مصاحبه بود. با این ترس زندگی کنید و در زندگی پیش بروید.
بنابراین ، چگونه بر ترس خود غلبه کنید:
- یک برگ بردارید و ترس های خود را بنویسید. صادقانه به درون خود نگاه کنید و به ترس های خود اعتراف کنید. اتفاق می افتد که حتی چنین آشنایی ساده ای با ترس برای رهایی از ترس کافی است.
- ترس را توضیح دهید ، چیست ، چه ویژگی هایی دارد ، وقتی خود را نشان می دهد ، تشدید می شود.
سپس ، گزینه های مختلفی وجود دارد:
- می توانید ترس را ترسیم کنید (این کمک زیادی می کند و نه تنها کودکان). بهتر است ترس رنگی را رنگ آمیزی کنید.
- می توانید او را کور کنید ؛
- می توانید آن را برقصید ؛
- می توانید آن را بازی کنید. این یک تکنیک بسیار قوی است ، من توصیه نمی کنم خودتان آن را انجام دهید ، بهتر است زیر نظر متخصص انجام شود. به عنوان مثال ، یکی از مشتریان من می ترسید که دیوانه شود. بعد از مقداری آمادگی ، وقتی او در کنار من احساس امنیت کرد ، از او خواستم که خود را به عنوان یک بیمار روانی تصور کند که در کلینیک روانپزشکی است. و 5 دقیقه برای زندگی طوری که انگار عقلش را از دست داده است.
اتفاق می افتد که این کافی است. شما ترس خود را در چشمان خود دیدید ، دیدید آنچه از آن می ترسید چندان ترسناک نیست. اگر این کافی نیست ، به مورد بعدی بروید.
تجزیه و تحلیل ترس. هر ترس داستان خود را دارد ، ریشه های خود را دارد. در اینجا یک مشتری است که از ارائه خود می ترسد ، در مدرسه ، برای او شرایط بسیار استرس زا و شرم آور را پشت سر گذاشته است. در حین اجرا در 8 مارس ، او روی صحنه رقصید و لباس را روی صحنه گرفت. این لباس روی صحنه ماند و مشتری در زیر شلوار جلوی کل مدرسه بود
مهم است که ریشه های ترس خود را بشناسید و بشناسید ، زیرا ممکن است ترس دیگر مربوط نباشد. شما در حال حاضر بزرگسال هستید و در حال حاضر نظر همکلاسی های شما در مورد شما دیگر چندان مهم نیست ، و شورت ها عالی بودند. شاید اکنون راه هایی برای کنار آمدن با این وضعیت دارید و ترس کاهش می یابد.
همچنین اتفاق می افتد که ترس واقعاً مال ما نیست ، به عنوان مثال توسط مادربزرگ یا عمه به ما القا شده است. یکی دیگر از مشتریان من از آسانسور می ترسید و همیشه از پله ها می رفت. هنگام تجزیه و تحلیل ترس ، معلوم شد که او نه تنها از آسانسور می ترسد ، بلکه اینکه کسی به آسانسور او برخورد کند. ما شروع به کاوش عمیق تر کردیم و معلوم شد که مادرش از کودکی هر روز صبح به او می گفت و او را در مدرسه همراهی می کرد: و به یاد داشته باش ، دختر ، با عموهای دیگران وارد آسانسور نشو ، آنها می توانند به شما تجاوز کنند یا به نوعی شما را آزرده کنند.. » معلوم شد که وضعیت آسیب زا نه برای خود ، بلکه برای مادرش اتفاق افتاده است. ترس به سادگی به او منتقل شد.
درک کنید که ترس شما را از چه چیزی محافظت می کند و راه دیگری برای محافظت از خود پیدا کنید.پاسخ به این س:ال نیز مفید است: من از این ترس چه فایده ای دارم؟ من از این ترس چه می گیرم؟ پس از درک مزایای خود ، همچنان از آن آگاهانه استفاده می کنید و ترس به تدریج کاهش می یابد
من طرفدار ترس از "برنده شدن" نیستم. بلکه شما باید او را بشناسید ، او را بپذیرید و بگذارید برود.
اگر ، با این وجود ، نمی توانید ترس خود را بفهمید و به تنهایی زندگی کنید ، تماس بگیرید و با شما راهی برای دوستی با او پیدا خواهیم کرد.
توصیه شده:
چگونه بر شرم غلبه کنیم؟ چگونه می توان شرم را از بین برد
ترس از شرم … چرا ما از تجربه این احساس می ترسیم و به هر طریق ممکن از آن دوری می کنیم؟ و این در نهایت به چه چیزی می تواند منجر شود؟ تا حدودی ، این فرار از همه موقعیت هایی است که می تواند باعث شرمساری شود - ترس از تحقیر شدن ، ترس از دریافت انتقاد در جهت شما.
چگونه بر تنبلی غلبه کنیم. چگونه می توان تنبلی را برای همیشه از بین برد. اقدامات ساده
دلایل تنبلی چیست؟ چگونه با این بی تحرکی آسیب شناختی مقابله کنیم؟ در واقع تنبلی را می توان به دو مشکل تقسیم کرد - مشکل انگیزه و مشکل اراده. بنابراین دلایل اصلی تنبلی در رابطه با انگیزه چه می تواند باشد؟ انگیزه کافی نیست به طور نسبی ، اگر عصر برای بدست آوردن حدود 100 روبل باید از مبل خارج شوم ، که مطلقا هیچ نوع آب و هوایی در خانه ایجاد نمی کند ، بعید است که از روی نیمکت بلند شوم.
ترس در ابتدای کار: چگونه بر آن غلبه کنیم؟
اگر نظر دیگران کاملاً "موازی" با شخص باشد ، به احتمال زیاد او قبلاً از طریق این ترس کار کرده است ، از شر آن خلاص شده است. او به گفته بسیاری از روانشناسان به سراغ ترس رفت و توانست به صورت او نگاه کند. من 21 ساله بودم که به عنوان مدیرعامل مرکز خودرو منصوب شدم.
چگونه می توان با تفکر متفاوت بر خود غلبه کرد و بر خود شک کرد
یکبار روباه کوچکی از جنگل می دوید و با یافتن خود در مکانی ناآشنا به دره سقوط کرد. او در انتها بود. و بدترین چیز این است که او به یک مشت گند زد. شمع بوی بدی می داد. چسبناک و تند بود. می خواستم هر چه زودتر از آن خارج شوم و در آب غسل کنم. اما روباه مردد شد.
چگونه از تحقیر و توهین افراد به خود جلوگیری کنیم؟ چگونه عزت نفس خود را بالا ببریم بدون اینکه اجازه دهیم خود را تحقیر کنیم؟
پاسخ این سوال بسیار ساده و کوتاه است - فقط اجازه ندهید! حداقل به نحوی به حملات دیگران واکنش نشان دهید - یک کلمه یا نصف کلمه ، اما یک عبارت پاسخ باید اجباری باشد! عدم وجود هرگونه واکنش در برابر تلاش برای تحقیر شما ، به عنوان یک شخص ، برای توهین به شما چیست؟ اول از همه ، این کاهش سطح عزت نفس است.