چگونه بر ترس خود غلبه کنیم؟

فهرست مطالب:

تصویری: چگونه بر ترس خود غلبه کنیم؟

تصویری: چگونه بر ترس خود غلبه کنیم؟
تصویری: چگونه میتوانیم بر ترس خود غلبه کنیم 2024, ممکن است
چگونه بر ترس خود غلبه کنیم؟
چگونه بر ترس خود غلبه کنیم؟
Anonim

دو روانشناس و روان درمانگر معروف Z. فروید و G. Kaplan ، که مطالعه می کردند ، از جمله ترس های انسانی ، بر تقسیم ترس ها به دو گروه توافق کردند.

در اولی ، ترس هایی وجود دارد که برای نجات جان یک فرد طراحی شده است ، و در مرحله دوم ، ترس هایی که نشانه هرگونه تخلفی هستند و مانع از زندگی کامل فرد می شوند.

فروید فروید ترسها را به واقعی و روان رنجور تقسیم کرد.

G. Kaplan - در مورد سازنده و آسیب شناسی.

تقریباً هر یک از ترسها می توانند به یک آسیب شناسی روان رنجور تبدیل شوند یا در مقادیر واقعی واقعی ، به زنده ماندن در شرایط دشوار و سازنده تبدیل شوند.

بله ، و ما باید اعتراف کنیم که همه ما از چیزی می ترسیم. هیچ فرد کاملاً نترسی وجود ندارد و نباید هم باشد. به هر حال ، ترس به خودی خود یک ماموریت نسبتاً بزرگ را بر عهده دارد - ما را از چیزی مشخص نجات می دهد. اما این اتفاق می افتد که ما آگاه نیستیم و متوجه ترس های خود نمی شویم. چیزی روحیه و کیفیت زندگی ما را خراب می کند ، ما نمی فهمیم چه اشکالی دارد. من یک مشتری داشتم ، مرد جوانی که کارش را خوب پیش نمی برد ، او زندگی می کرد ، زندگی می کرد و حتی سعی نکرده است که شغل خوبی پیدا کند. او حداقل دو گزینه داشت. اولین مورد این است که چشمان خود را بر روی یک زندگی تنبل ببندید ، برای خود توضیحی پیدا کنید که چرا او پول ندارد و شغل کم سود جالبی ندارد و پس از مدتی به حالت افسردگی دچار می شوید. و گزینه دوم. اعتراف به اینکه می ترسید ، در این مورد ، ترس از خودنمایی ، ترس از مصاحبه بود. با این ترس زندگی کنید و در زندگی پیش بروید.

بنابراین ، چگونه بر ترس خود غلبه کنید:

  1. یک برگ بردارید و ترس های خود را بنویسید. صادقانه به درون خود نگاه کنید و به ترس های خود اعتراف کنید. اتفاق می افتد که حتی چنین آشنایی ساده ای با ترس برای رهایی از ترس کافی است.
  2. ترس را توضیح دهید ، چیست ، چه ویژگی هایی دارد ، وقتی خود را نشان می دهد ، تشدید می شود.

سپس ، گزینه های مختلفی وجود دارد:

- می توانید ترس را ترسیم کنید (این کمک زیادی می کند و نه تنها کودکان). بهتر است ترس رنگی را رنگ آمیزی کنید.

- می توانید او را کور کنید ؛

- می توانید آن را برقصید ؛

- می توانید آن را بازی کنید. این یک تکنیک بسیار قوی است ، من توصیه نمی کنم خودتان آن را انجام دهید ، بهتر است زیر نظر متخصص انجام شود. به عنوان مثال ، یکی از مشتریان من می ترسید که دیوانه شود. بعد از مقداری آمادگی ، وقتی او در کنار من احساس امنیت کرد ، از او خواستم که خود را به عنوان یک بیمار روانی تصور کند که در کلینیک روانپزشکی است. و 5 دقیقه برای زندگی طوری که انگار عقلش را از دست داده است.

اتفاق می افتد که این کافی است. شما ترس خود را در چشمان خود دیدید ، دیدید آنچه از آن می ترسید چندان ترسناک نیست. اگر این کافی نیست ، به مورد بعدی بروید.

تجزیه و تحلیل ترس. هر ترس داستان خود را دارد ، ریشه های خود را دارد. در اینجا یک مشتری است که از ارائه خود می ترسد ، در مدرسه ، برای او شرایط بسیار استرس زا و شرم آور را پشت سر گذاشته است. در حین اجرا در 8 مارس ، او روی صحنه رقصید و لباس را روی صحنه گرفت. این لباس روی صحنه ماند و مشتری در زیر شلوار جلوی کل مدرسه بود

مهم است که ریشه های ترس خود را بشناسید و بشناسید ، زیرا ممکن است ترس دیگر مربوط نباشد. شما در حال حاضر بزرگسال هستید و در حال حاضر نظر همکلاسی های شما در مورد شما دیگر چندان مهم نیست ، و شورت ها عالی بودند. شاید اکنون راه هایی برای کنار آمدن با این وضعیت دارید و ترس کاهش می یابد.

همچنین اتفاق می افتد که ترس واقعاً مال ما نیست ، به عنوان مثال توسط مادربزرگ یا عمه به ما القا شده است. یکی دیگر از مشتریان من از آسانسور می ترسید و همیشه از پله ها می رفت. هنگام تجزیه و تحلیل ترس ، معلوم شد که او نه تنها از آسانسور می ترسد ، بلکه اینکه کسی به آسانسور او برخورد کند. ما شروع به کاوش عمیق تر کردیم و معلوم شد که مادرش از کودکی هر روز صبح به او می گفت و او را در مدرسه همراهی می کرد: و به یاد داشته باش ، دختر ، با عموهای دیگران وارد آسانسور نشو ، آنها می توانند به شما تجاوز کنند یا به نوعی شما را آزرده کنند.. » معلوم شد که وضعیت آسیب زا نه برای خود ، بلکه برای مادرش اتفاق افتاده است. ترس به سادگی به او منتقل شد.

درک کنید که ترس شما را از چه چیزی محافظت می کند و راه دیگری برای محافظت از خود پیدا کنید.پاسخ به این س:ال نیز مفید است: من از این ترس چه فایده ای دارم؟ من از این ترس چه می گیرم؟ پس از درک مزایای خود ، همچنان از آن آگاهانه استفاده می کنید و ترس به تدریج کاهش می یابد

من طرفدار ترس از "برنده شدن" نیستم. بلکه شما باید او را بشناسید ، او را بپذیرید و بگذارید برود.

اگر ، با این وجود ، نمی توانید ترس خود را بفهمید و به تنهایی زندگی کنید ، تماس بگیرید و با شما راهی برای دوستی با او پیدا خواهیم کرد.

توصیه شده: