ترس در ابتدای کار: چگونه بر آن غلبه کنیم؟

تصویری: ترس در ابتدای کار: چگونه بر آن غلبه کنیم؟

تصویری: ترس در ابتدای کار: چگونه بر آن غلبه کنیم؟
تصویری: چگونه میتوانیم بر ترس خود غلبه کنیم 2024, ممکن است
ترس در ابتدای کار: چگونه بر آن غلبه کنیم؟
ترس در ابتدای کار: چگونه بر آن غلبه کنیم؟
Anonim

اگر نظر دیگران کاملاً "موازی" با شخص باشد ، به احتمال زیاد او قبلاً از طریق این ترس کار کرده است ، از شر آن خلاص شده است. او به گفته بسیاری از روانشناسان به سراغ ترس رفت و توانست به صورت او نگاه کند.

من 21 ساله بودم که به عنوان مدیرعامل مرکز خودرو منصوب شدم. من تابع 90 درصد مردان بزرگتر از خودم بودم. البته ، من ترس زیادی از شکست داشتم ، به نظر می رسید آنها به من می خندند و به سختی مرا جدی می گیرند. در ابتدا اینطور گذشت. آنچه از آن می ترسید ، آن را جذب می کنید. پشت سر او اغلب به نظر می رسید: "او جوان است ، تجربه کمی دارد ، در رویا است." سپس ، حتی بدون داشتن آموزش روانشناسی ، به طور شهودی ، متوجه شدم که برای به دست آوردن اقتدار ، ابتدا باید به آنچه انجام می دهید و به قدرت خود اعتقاد داشته باشید. چطور این کار را کردم؟

اول ، تأییدهای مثبت مفید هستند. در مورد من ، "من موفق ، باهوش ، عاقل هستم. من از قدرت و دانش کافی برای تبدیل شدن به بهترین در زمینه خود برخوردار هستم." و "اگر آنها مرا در این پست قرار دهند ، پس من لیاقت آن را دارم." در هر صورت ، این گزاره درست است: اگر مدیریت به شما اعتماد کرده است و می خواهد شما را به سمت بالا ببرد ، با ترس ها و تردیدهای خود در آن دخالت نکنید. یا اگر خودتان می خواهید بالا بروید ، خودتان را باور کنید.

دوم ، فهرستی از پیروزی های گذشته خود تهیه کنید. من در مزایای خود در چیزی که همیشه طبیعتاً در آن خوب بودم ، یک پشتیبانی عالی پیدا کردم. تصادفی نبود که من به این سمت منصوب شدم. بنابراین ، من موفق شدم خود را در مورد موفقیت احتمالی در موقعیت جدیدم متقاعد کنم. بنابراین ، من به خودم ، به درستی اعمالم اعتقاد داشتم و می دانستم که آنها قطعاً به نتایج منجر خواهند شد. تمرینات زیر نیز پشتیبانی خوبی را ارائه می دهد: شما باید سعی کنید موقعیتی را در زندگی به یاد داشته باشید که کار بزرگی انجام داده اید. همه چیز را تا کوچکترین جزئیات به یاد بیاورید: احساسات ، عواطف ، چهره افراد دیگر ، واکنش های آنها ، آنچه آنها گفتند و غیره. شما باید دوباره این وضعیت را تجربه کنید ، یا بهتر بگویم ، احساسات مثبت ناشی از آن را بازتولید کنید و سعی کنید آن را در موقعیت فعلی خود نشان دهید. این به شما کمک می کند وارد آن حالت شوید ، وقتی واقعاً آن را انجام دادید ، آن را به خاطر بسپارید. این به شما در سطح ناخودآگاه پشتیبانی می کند ، بدون توجه به آن ، شروع به حرکت در مسیر مناسب برای خود می کنید ، و مهمتر از همه ، با نگرش مناسب ، که ما در اینجا به آن نیاز داریم!

ثالثاً ، جلب حمایت عزیزان و دوستانی که به شما اعتقاد دارند بسیار عالی است. هر چه کسی می تواند بگوید ، اما یک جریان مثبت مثبت اضافی همیشه کار دوگانه ای انجام می دهد ، به طرز معجزه آسایی به شما کمک می کند تا بالاتر بروید و بر اولین مشکلات بدون مشکلات زیاد غلبه کنید.

چهارم ، خودتان را بپذیرید و نواقص را کنار بگذارید. هیچ کس کامل نیست - بد یا خوب نیست ، فقط هست. شما همان چیزی هستید که طبیعت و محیط شما را آفریده است. مطمئن باشید به خودتان اجازه می دهید اشتباه کنید! بنابراین ، نواقص شما یک ایراد نیست ، آنها بخشی از شخصیت شما در این مرحله از زندگی شما هستند. این که با آنها کار کنید یا نه بستگی به شما دارد. اما برای دستیابی به موفقیت ، بهتر است بر مزایای خود تمرکز کنید ، زیرا آنچه به آن توجه می کنید ، افزایش می یابد. کاملا یک واقعیت شناخته شده است. اگر نگران کمبودهای خود باشید ، آنها شروع به "برجستگی" می کنند و همکاران شما نیز ، ناخودآگاه ، آنها را در فضای اطرافتان شمارش می کنند. با اعتقاد به انحصاری بودن و کارآمدی خود ، شروع به پخش مایعات از نوع کاملاً متفاوت می کنید ، همچنین زیردستان شما به رهبر (اگر ناگهان تبدیل به یک رهبر شوید) و انگیزه برای دستیابی به نتایج مورد نیاز ، ایمان خواهند داشت. هر روانشناسی این حقایق را تأیید می کند.

در طول 14 سال ، تیم من بسیار قوی ، منسجم باقی مانده است و تغییری نکرده است. ما از طریق لوله های آتش ، آب و مس عبور کردیم ، به نتایج عالی دست یافتیم و هنوز روابط دوستانه ای برقرار می کنیم. بعداً زمینه فعالیت خود را تغییر دادم.اکنون من یک مربی و مربی هستم ، به مردم کمک می کنم تا اعتماد به نفس خود را کشف کنند و در تلاش های جدید خود را باور داشته باشند و با مسائل راحت تر و راحت تر از آنچه در نگاه اول به نظر می رسد رفتار کنند.

به طور کلی ، ترس از محکومیت به عنوان یک قاعده زمانی ایجاد می شود که شخص با چیز جدیدی روبرو شود. توصیه اصلی من: به دیدار ترس بروید. برای مثال ، اگر می ترسید مورد قضاوت قرار بگیرید ، قابل مشاهده و فعال تر شوید. نکته دوم ، شما باید به موقعیتی که برای شما اتفاق می افتد اعتماد کنید ، زیرا اگر شما در آن قرار گرفتید ، این فقط این نیست ، او می خواهد چیزی را به شما آموزش دهد. او می خواهد شما را در تجربه ای که در این زندگی به آن نیاز دارید راهنمایی کند.

بنابراین ، اگر به طور ناگهانی ترس از شکست ، فقدان قدرت ، مهارت یا تجربه دارید. شما شروع به فکر می کنید که باید بروید و بیشتر بیاموزید - این کار اصلاً ارزش ندارد ، زیرا این اغلب دلیل اصلی همه "ترمزها" است. می دانید ، شما به طور تصادفی در این یا آن موقعیت قرار گرفتید ، این بدان معناست که چیزی شما را به آنجا آورده است. اگر این موقعیت جدیدی است ، شما به آن منصوب شده اید ، پس مدیریت شما را شایسته می داند. در این مورد ، شما نیستید که قضاوت کنید که آیا لیاقت آن را دارید یا نه. هدف شما در اینجا این است که تمام تلاش خود را برای نشان دادن همه استعدادهای خود انجام دهید. همچنین ارزش تلاش برای خاموش کردن "ارزیابی" را دارد: سعی کنید در جستجوی پیشرفت های احتمالی در خودتان دست و پا نزنید ، خود و اقدامات خود را قضاوت یا محکوم نکنید.

توصیه شده: