درمان افسردگی. چگونه از شر افسردگی خلاص شویم؟

فهرست مطالب:

تصویری: درمان افسردگی. چگونه از شر افسردگی خلاص شویم؟

تصویری: درمان افسردگی. چگونه از شر افسردگی خلاص شویم؟
تصویری: چگونه افسردگی را درمان کنیم بدون دارو تنها در سه روز - Depression Cure Without Medication - EN RU 4K 2024, آوریل
درمان افسردگی. چگونه از شر افسردگی خلاص شویم؟
درمان افسردگی. چگونه از شر افسردگی خلاص شویم؟
Anonim

هیچ چیز در زندگی شما را خوشحال نمی کند؟ آیا با خانواده و دوستان خارج از دکوراسیون ارتباط برقرار می کنید؟ آیا بی تفاوتی ، خستگی و بی معنی بودن زندگی را دائماً احساس می کنید؟ آیا حرکات و اعمال غیر ضروری بدن باعث طوفان تحریک در شما یا خستگی جنون آمیز می شود؟ این افسردگی است - بلای شهرهای بزرگ.

اما همیشه راهی برای رهایی از افسردگی وجود دارد! در اصل ، افسردگی یک کپسول برای سایر احساسات ما است که ما آنها را سرکوب می کنیم. این کلان شهر جدا شدن مردم ، روابط رسمی و سرکوب احساسات واقعی را فرض می کند. اما ما اینگونه زندگی خود را می سازیم. چگونه؟ برای چی؟ برای چی؟ چرا اینطور است؟ بیایید ، و در فرایند روان درمانی روانکاوی ما سعی می کنیم این را درک کرده و پاسخ این و بسیاری از س questionsالات دیگر شما را بیابیم.

افسردگی ملکه احساسات منفی است. از یک سو ، این یک حالت احساسی بسیار ناخوشایند است که با خلق افسرده ، بی علاقگی ، کاهش فعالیت ، اختلال در خواب و کسل کننده احساسات مشخص می شود. از سوی دیگر ، افسردگی ما را از دنیای خارج منحرف می کند و ما را مجبور می کند به خودمان بازگردیم ، به این فکر کنیم که واقعاً از زندگی چه می خواهیم و چه اشتباهی می کنیم. این اصلی ترین عملکرد مثبت افسردگی است - جلوگیری از فردی که سعی می کند از خود فرار کند و در یک دور باطل می دود. در زندگی ما ، اغلب نمی دانیم که واقعاً چه می خواهیم. اغلب ما از برنامه ای که توسط والدین یا جامعه برای ما تجویز شده است پیروی می کنیم. به عنوان مثال ، برای تبدیل شدن به یک وکیل ، ازدواج در 25 سالگی ، داشتن 2 فرزند حداکثر تا 30 سال ، درآمد یک میلیون در ماه ، استراحت فقط در خارج از کشور …

اما آیا برای خوشبختی به این نیاز داریم؟ آیا این همان چیزی است که ما واقعاً می خواهیم؟! به طور معمول ، افسردگی به طور ناگهانی شروع نمی شود. معمولاً قبل از آن دوره ای از تجمع نارضایتی از زندگی پیش می آید. و این در حال حاضر دلیلی برای توقف و تصور این است که ما اشتباه می کنیم. اما در عوض چه می کنیم؟ درست!!! ما با عصبانیت و سرسختی بیشتر سعی می کنیم به سرابهایی برسیم که از خارج برای ما تجویز شده است.

و سپس افسردگی در حال حاضر در انتظار ما است. در هر صورت شروع می شود: یا وقتی به همه چیز که بسیار مشتاق و مشتاق آن بودیم برسیم و بفهمیم که این اصلاً آن چیزی نیست که ما می خواستیم و آنچه به دست آورده ایم رضایت ما را به همراه ندارد. یا زمانی که به دلیل برخی شرایط نمی توانیم به این هدف برسیم و احساس شکست می کنیم که امیدهای ما را برآورده نکرده است. افسردگی ما را متوقف می کند و ما را وادار می کند تا درباره خود و معنای وجودمان فکر کنیم. گاهی اوقات به طرز غیرقابل تحملی دردناک است و ما شروع به مبارزه با آن می کنیم ، سعی می کنیم حواسمان را پرت کنیم یا داروهای ضد افسردگی بنوشیم. اما آیا قرص ها می توانند به ما در تجدید نظر در اهداف و ارزش های ما ، یافتن پاسخ به سوالات درونی ، یافتن مسیر و هدف ما کمک کنند؟ البته که نه! آنها فقط حالت افسردگی را به طور موقت سرکوب می کنند و آن را به شکل نهفته یا مزمن تبدیل می کنند. بنابراین ، درمان دارویی افسردگی مثر نیست.

از کجا راهی برای خروج پیدا کنیم؟ چه چیزی برای افسردگی مناسب است؟

اولین مورد این است که این واقعیت را بپذیریم که هر اتفاقی برای ما می افتد کاملاً طبیعی است و مبارزه با افسردگی را متوقف کنیم. بیخیالش شو! دومین چیزی که تلاش برای آن مهم است ، درک آنچه منجر به این وضعیت شده است ، تجزیه و تحلیل زمان و چگونگی شروع آن و کارهایی است که من مرتکب یا اشتباه کرده ام. اگر اولی هنوز یک کار شدنی است ، پس دومی برای فردی که افسرده است ممکن است چیزی از حوزه خیال به نظر برسد. مانند راهی که بارون مونچوزن خود را از موج موهایش از باتلاق بیرون کشید. تجزیه و تحلیل عینی - چه ، و مهمتر از همه ، چرا این در زندگی اتفاق می افتد ، منشا همه اینها را بیابید ، دریابید که واقعاً کدام خواسته ها و آرزوها متعلق به شما است و کدامها از بیرون تحمیل شده اند ، واقعاً چه چیزی برای خوشبختی و خوب مهم است - بودن و در کدام جهت باید بروید - گاهی اوقات بسیار دشوار و گاهی حتی غیرممکن می شود.

راز این است که روان ما مرتب شده است ، به طوری که مغز ما ، یا بهتر بگویم ، آگاهی ما به این س questionsالات ، که عقلانیت نامیده می شود ، پاسخ های غلط می دهد. پاسخهای واقعی بسیار عمیق تر است - در ناخودآگاه ، و شما فقط با کمک مشاوره روانشناس می توانید به آنها برسید. با کمک روان درمانی روانکاوانه ، می توانید علل بیماری خود را بفهمید ، بفهمید از مسیر خود کجا رفته اید ، چه اشتباهی کرده اید و واقعاً چه می خواهید. هنگامی که به این سالات پاسخ داده شود ، افسردگی تمایل به فروکش دارد. اگرچه موارد جداگانه ای وجود دارد که علل افسردگی بسیار عمیق تر هستند.

گاهی اوقات علت افسردگی می تواند در دوران کودکی ما نهفته باشد. اگر مادر در ماههای اول پس از زایمان دچار افسردگی پس از زایمان شده باشد یا نوزاد به دلیل اضطراب یا جدا شدن مادر از نظر احساسی رضایت بخش نباشد ، می تواند موقعیت افسردگی ایجاد کند. در چنین مواردی ، افسردگی بسیار شدیدتر است و با افکار خودکشی ، یأس ، احساس تنهایی ، رها شدن و ناامیدی همراه است.

در اینجا ، درمان افسردگی کمی بیشتر طول می کشد و ممکن است بیش از یک سال طول بکشد. اگر افسردگی ناشی از بحران زندگی ، از بین رفتن معنای زندگی و نارضایتی باشد ، با مراجعه به موقع به روانشناس ، تسکین شرایط و بازگشت به زندگی عادی بسیار سریعتر اتفاق می افتد.

مهمترین چیز این نیست که سعی کنید افسردگی را سرکوب کنید ، بلکه بلافاصله از روانشناس کمک بگیرید تا علل آن را بشناسید و راههای خروج از این حالت را بیابید.

توصیه شده: