2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
بر اساس کتاب "چگونه با پرخاشگری کلامی کنار بیاییم". این کتاب به مشکل خشونت خانگی اختصاص داده شده است
پیامدهای تجاوز کلامی همچنین بر حوزه فکری یک زن تأثیر می گذارد. یک زن در مورد خود و رابطه خود با یک شریک پرخاشگر شروع به اشتباه می کند. زنان همیشه نمی توانند هذیان هایی را که بر آنها تحمیل شده است به وضوح بیان کنند ، اما این ایده ها آنقدر در آگاهی آنها نهفته است که به نظر آنها حقیقت ، واقعیت است و اصلاً ایده ای در مورد واقعیت نیست
1. یک زن معتقد است که اگر بتواند افکار خود را بهتر بیان کند و بتواند چیزی را بهتر توضیح دهد ، شوهر (یا شریک زندگی) او از دست او عصبانی و عصبانی نخواهد شد. 2. یک زن معتقد است که برخی مشکلات غیرقابل توضیح در درک او وجود دارد ، او همه چیز را "نه آنطور که هست" درک می کند (دائماً در این مورد به او گفته می شود!)
3. یک زن معتقد است که اگر به اندازه کافی رفتار کند ، "از مگس فیل نمی سازد و از ابتدا رسوایی نمی کند" (دائماً در این مورد به او گفته می شود!) ، او احساس رنجش نمی کند و نمی شود. خیلی صدمه دیده
4. یک زن معتقد است از آنجا که خودش سعی می کند صادق باشد و سعی می کند از همسر (شریک) خود مراقبت کند ، او ، به او می گوید که او را دوست دارد ، همچنین به او اهمیت می دهد.
5- یک زن معتقد است که شوهر (شریک) او با دوستان و همکارانش به همان شیوه رفتار می کند. اما در عین حال او را عصبانی نمی کنند ، او را عصبانی نمی کنند و شکایت نمی کنند ، به این معنی که چیزی در مورد او اشتباه است ، و نه در مورد او.
6. یک زن معتقد است که به اشتباه دچار سوء تفاهم ، فقدان چیزی شده است. او نمی تواند بفهمد این اشتباه چیست و چه چیزی فاقد آن است ، اما در عوض به عدم کفایت و نادرستی خود ، که از اتهامات مداوم ناشی می شود ، اطمینان زیادی می یابد.
7. یک زن معتقد است که وقتی شوهرش (همسر) او را سرزنش می کند ، متهم می کند یا نام او را صدا می زند ، در ارزیابی ها و اتهامات خود منصف است.
۸- یک زن معتقد است به محض اینکه شوهر (شریک) او بفهمد که چقدر با عصبانیت یا سخنان طعنه آمیز خود به او وارد می کند ، این کار را متوقف می کند. او معتقد است که او راهی پیدا نکرده است که بتواند به او توضیح دهد که تحمل بدبختی هایش چقدر به او آسیب می رساند.
9. یک زن معتقد است که همه مردان اینگونه رفتار می کنند و او ، بر خلاف دیگر زنانی که با شوهران خود تفاهم پیدا کرده اند ، هنوز نتوانسته روشی برای خود پیدا کند.
10. یک زن معتقد است که با وجود حملات تجاوزکارانه مکرر شوهرش (شریک زندگی) ، روزی قادر خواهد بود روابط خود را با او بهبود بخشد
واقعیت: با وجود تلاشهای بیشمار این زن برای توضیح دادن خود به شوهر متجاوز و یافتن "کلمات و استدلالهای مناسب" ، تجاوز از طرف وی ادامه می یابد. ادراک و حوزه عاطفی یک زن به طور معمول برای مدت طولانی عمل می کند ، احساسات او - درد ، ترس ، ناامیدی ، اضطراب و غیره. - نشان می دهد که پرخاشگری نسبت به او اعمال می شود ، اما در مرحله خاصی زن دیگر به خود اعتماد نمی کند. بسیاری از زنان سعی می کنند روابط خود را با متجاوز بهبود بخشند ، اما هر تلاشی برای بهبود روابط ، یادگیری درک متجاوز ، شادتر شدن - منجر به عوارض می شود.
هرچه یک زن امیدها و ترسهای خود را با متجاوز به اشتراک بگذارد و بر درک و نزدیکی حساب کند ، متجاوز بیشتر می فهمد که چقدر در برابر او باز است ، چقدر بی دفاع و ضعیف است. او به شدت احساس برتری بر او می کند ، حتی نسبت به او سردتر می شود ، به دنبال اعمال قدرت بیشتر بر او است.
هرچه قربانی بیشتر علایق و برنامه های خود را با متجاوز در میان بگذارد ، متجاوز بیشتر او را مورد انتقاد یا محکوم قرار می دهد ، که باعث عدم تعادل ، حواس او از این برنامه ها و علایق می شود و کنترل خود را از بین می برد.
هرچه بیشتر قربانی سعی می کند موضوعات مشترکی را برای گفتگو برای برقراری ارتباط با متجاوز بیابد ، بیشتر متجاوز سکوت می کند ، از تمایل او برای گوش دادن به او لذت می برد ، از تمایل خود برای گرفتن هر کلمه نادر او و قدرتی که در انجام آن احساس می کند لذت می برد. بنابراین.
هرچه قربانی بیشتر در زندگی دست یابد ، در حالی که معتقد است متجاوز نیز برای او خوشحال خواهد شد ، بیشتر متجاوز سعی می کند تلاش ها و دستاوردهای خود را مبتذل و تحقیر کند ، تا موقعیت خود را تقویت کرده و دوباره خود را برتر از خود احساس کند.
هرچه کمتر قربانی معتقد باشد که متجاوز او را می پذیرد و به او نزدیک می شود ، هر چه بیشتر از او دور می شود و بیشتر اوقات دوستان خود را می بیند که به او نیاز می دهند ، متجاوز خصمانه تر و عصبانی تر می شود.
این پارادوکسها نشان می دهد که چگونه همه آرزوهای یک زن برای رشد درونی ، صداقت و روابط بهتر با همسر متجاوز او را می ترساند ، او را ناراحت می کند ، باعث درد و ناامیدی می شود.
جالب اینجاست که وقتی متجاوز زنی را سرزنش می کند ، معمولاً خودش را دقیقاً در اتهاماتی که به او وارد می کند ، توصیف می کند
مثلا:
- شما همه چیز را خیلی جدی می گیرید! (در واقع ، زنان عمق تجربیات و رنج های خود را دست کم می گیرند و اغلب چشم به پرخاشگری نسبت به آنها می بندند)
شما خیلی سریع نتیجه می گیرید! (در واقع ، یک زن اغلب در نتیجه گیری مردد است)
- شما همه چیز را در نور سیاه می بینید! (در واقع ، زنان در بهترین حالت هستند و آماده اند تا همه چیز را در مطلوب ترین حالت برای متجاوز ببینند).
توصیه شده:
پورنو یا رابطه؟ چرا مردم خود را از لذت روابط محروم می کنند؟ مشکلات روابط
"البته ، پورنو! پورن بدون مشکل است و به راحتی در دسترس است. " اما آیا می دانید روان شما دقیقاً چه می خواهد؟ اگر روح شما از عمیق ترین آسیب وابستگی شکسته نشود ، او عشق ، درک احساسی عمیق ، عاشقانه و تبادل انرژی عمیق ، از جمله تماس جنسی می خواهد.
تصورات غلط معمولی از زنان در معرض تجاوز (خشونت خانگی)
پیامدهای تجاوز کلامی همچنین بر حوزه فکری یک زن تأثیر می گذارد. یک زن در مورد خود و رابطه خود با یک شریک پرخاشگر شروع به اشتباه می کند. زنان همیشه نمی توانند هذیان هایی را که بر آنها تحمیل شده است به روشنی بیان کنند ، اما این ایده ها آنقدر در آگاهی آنها ریشه دارد که به نظر آنها حقیقت ، واقعیت است و اصلاً ایده ای در مورد واقعیت نیست.
کیم سعید. "خودشیفته یک فرد آسیب دیده است" و تصورات غلط دیگر
در سالهای اخیر ، مقالات و کتابهای مربوط به خودشیفتگی اینترنت را فرا گرفته است. من اغلب تعجب می کنم که آیا اینترنت ما را به یک جامعه ترک اعتیاد تبدیل کرده است؟ همه چیز به اندازه کافی بی گناه شروع می شود. شریک زندگی (یا دوست ، همکار ، عضو خانواده) شما به گونه ای رفتار می کند که احساس می کنید مانند Quasimodo از نوتردام دو پاریس هستید.
تصورات غلط اساسی در مورد مردم
اولین تصور غلط این باور است که یک فرد بالغ بیولوژیکی از نظر روانی یک فرد بالغ است . این مطلقا چنین نیست. سن روانی اکثر بزرگسالان از نظر زیست شناسی نوجوانی و نوجوانی است. این امر با وجود واکنش های دوران کودکی مانند کینه ، گناه ، بی مسئولیتی ، تعارض و غیره تأیید می شود.
چیزی که همه درباره آن سکوت می کنند ، یا سعی می کنند وانمود کنند که هیچ اتفاقی نمی افتد
امروز ، گروهی از روان درمانگران موضوع عملیات نظامی در خاک اوکراین را مورد بحث قرار دادند. موضوع پیچیده ، غم انگیز ، غم انگیز و دردناک است. به خصوص برای افرادی که بستگان آنها در منطقه ATO زندگی می کنند. یکی از همکارانش می گوید که او خویشاوندان خود را به اودسا فرا می خواند ، سپس منتظر بمانید ، و سپس ، مانند آن ، خواهیم دید که چه اتفاقی می افتد.