2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
این شرح یک مورد حضوری و شامل نظارت است که در طول یکی از گروه های نظارتی به عنوان بخشی از یک برنامه طولانی مدت آموزش حرفه ای برای درمانگران گشتالت انجام شده است. درمانگر J. ، دختر جوان 32 ساله ، با مشتری Z. ، هم سن و سال خود کار می کرد. برنامه فرموله شده توسط Z. مربوط به شکایات وی از هراس اجتماعی بود ، که باعث ناراحتی های زیادی برای وی شد
Z. هر زمان که خود را در جمع بیش از یک نفر می دید ، یک اضطراب وحشتناک ، تقریباً وحشتناک را تجربه می کرد. به نظر می رسید که اطرافیان او دائماً او را مشاهده می کنند و در عین حال او را بسیار منفی ارزیابی می کنند ، و ارزیابی منفی تقریباً به همه زمینه های زندگی Z. مربوط می شود - از ظاهر تا عقل.
از همان ابتدای جلسه ، J. نسبتاً گیج به نظر می رسید ، س questionsالات زیادی می پرسید و طوری رفتار می کرد که گویی پاسخ به آنها برای او جالب نیست. بعد از اینکه مشتری به او اطلاع داد که هرگز به خواسته هایش حق ندارد ، درمانگر سرش را تکان داد و سکوت کرد. پس از چند دقیقه مکث ، J. از مشتری خواست تا جلسه را به منظور دریافت نظارت متوقف کند.
در حین نظارت ، J. افسرده به نظر می رسید و می گفت که قادر به ادامه درمان نیست. در پاسخ به س myال من در مورد دلایل وضعیت او ، او پاسخ داد که داستان مشتری دقیقاً در محدوده مشکلات روانی خود قرار می گیرد: J. ، درست مانند مشتری خود ، هر بار که خود را در میان افرادی که نمی شناخت ، پیدا می کرد ، تجربه قابل توجهی داشت ، تقریباً غیرقابل تحمل ، شرمسار ، در حالی که او می خواست "در زمین فرو رود".
نظرات اطرافیان او فقط به عنوان محکومیت یا تمسخر تفسیر می شد. او حتی در حال حاضر احساس خجالت می کند ، زیرا جلسه فعلی را یک شکست و شکست حرفه ای می داند. به سوال من در مورد اینکه آیا او در اشتباهات و خواسته های خود در روابط با دیگران حق دارد یا نه ، البته جی پاسخ منفی داد.
من تعجب کردم که شباهت خاصی بین Z. و J. حق دومی را از حفظ موقعیت درمانی محروم کرد. از درمانگر پرسیدم آیا منابع درمانی در این شباهت ها می بیند؟ J. پاسخ داد که او فقط می تواند اظهارات خود را در مورد شباهت مشکلات روانی با Z در تماس با او قرار دهد ، اگرچه چشم انداز خاصی در این مورد نمی بیند. از جی پرسیدم آیا او فرصتی می بیند تا به خود اجازه دهد احساساتی را که در حال حاضر در موردش صحبت می کند در حضور مراجعه کننده تجربه کند و مکالمه خود را با او ادامه دهد و به Z. این فرصت را بدهد که آنچه در حال رخ دادن است را تجربه کند.
به نظر می رسد که این ایده جی را الهام بخشیده است و او با احتیاط پرسید: "آیا ممکن است؟" با دریافت "مجوز برای نقص خود" مناسب ، J. به جلسه بازگشت.
J. پس از ابراز احساسات خود در مورد شباهت ویژگی های روانشناختی که هر دو شرکت کننده را در روند درمانی مختل می کند ، Z. را دعوت کرد تا در مورد احساسات خود در این مورد صحبت کند. درمانگر و مراجعه کننده به زودی وارد حوزه تجربیات خود در ارتباط با احساسات ، تخیلات و غیره می شوند که در تماس با افراد دیگر ایجاد می شود. این وضعیت زمینه مساعدی برای بحث در مورد خواسته های آنها بود که در برخی از مهمترین موقعیت های اجتماعی بوجود آمد. علاوه بر این ، مراجعه کننده با گزارش تصویر پدیده شناسی مشابه از درمانگر خود تشویق شد.
بنابراین ، روند تجربه ، و نه تنها برای درمانگر ، بلکه برای مراجعه کننده نیز بازسازی شد. شرمنده متوقف می شود خود را به روش سمی نشان می دهد و می تواند در تماس درمانی قرار گیرد. خواسته های ظهور زیر شرم - پذیرش ، تشخیص و مراقبت - اکنون می توانند نه در حالت "اوتیسم" ، بلکه در فرایند تجربه در تماس با شخص دیگر وجود داشته باشند.
علاوه بر این ، با دریافت این نوع حمایت متقابل ، درمانگر و مراجعه کننده حتی توانستند فضایی را برای آزمایش گروهی ایجاد کنند که در آن خواسته های شفاف راهی برای ارضاء پیدا کنند.
توصیه شده:
در مورد خطر ناقص بودن در فرایند روان درمانی: موردی از تمرین
G. ، زن 47 ساله ، مطلقه ، به دلیل مشکلات در روابط با کودکانی که "یک سبک زندگی اجتماعی" را دنبال می کنند ، به روان درمانی آورده شد. G. نسبت به "فرزندان" خود بسیار تحمل ناپذیر است و در هر فرصتی با عصبانیت آنها را مورد انتقاد قرار می دهد.
"شما باید او را ترک کنید! هیچ کاری نمی توانید برای کمک به او انجام دهید! " آیا درمانگر حق دارد روان درمانی را ادامه ندهد. موردی از تمرین
با تأمل در مسمومیت حرفه ما به طور کلی و ارتباط عمومی به طور خاص ، یک حادثه آموزنده را به یاد می آورم. او یک مشکل حرفه ای را توصیف نمی کند ، که مربوط به همان راه حل غیر معمول است. هم مشکل توصیف شده و هم راه حل آن در این مورد در زمینه نظریه و روش روان درمانی نیست ، بلکه در زمینه اخلاق حرفه ای و شخصی است.
سابقه خشونت محجبه و مرزهای شکسته شده در روان درمانی. موردی از تمرین
موردی که می خواهم توصیف کنم وضعیت نظارت بر مکاتبات را نشان می دهد. درمانگر-ورونیکا ، زنی 32 ساله که در دوره روان درمانی با وضعیت نقض مرزهای خود روبرو شد. مشتری روبرت است ، مرد قدیمی ، موفق ، خوش تیپ ، خوش ساخت ، مجرد ، دارای موقعیت اجتماعی بالایی است.
موردی از تمرین روان درمانی: آیا درمانگر باید در طول روان درمانی به زندگی خود توجه کند؟
در حال حاضر ، او سه فرزند را به تنهایی بزرگ می کند و سعی می کند با یک مرد جدید روابط برقرار کند ، که به نظر می رسد چندان ساده و شبیه همه بچه های قبلی نیست. در حقیقت ، این پیچیدگی های واقعی این روابط بود که آخرین قطره ای بود که وی را به دنبال روان درمانی کشاند .
روان درمانی یک روان درمانگر ، یا اینکه چرا روان درمانی طولانی مدت با یک درمانگر همیشه م Moreثرتر است
مقاله ای در مورد اینکه اگر هرکسی روانشناس خاص خود را داشته باشد چه عالی خواهد بود! من فقط می خواهم افکار خود را به اشتراک بگذارم. من فکر می کنم که جهان آرام تر خواهد بود ، اگر هرکسی روانشناس خود را داشته باشد ، اضطراب در ما کمتر خواهد بود.