با تشکر از حملات پانیک من

فهرست مطالب:

تصویری: با تشکر از حملات پانیک من

تصویری: با تشکر از حملات پانیک من
تصویری: با تشکر از شما 2024, ممکن است
با تشکر از حملات پانیک من
با تشکر از حملات پانیک من
Anonim
  • به نظر می رسد هیچ چیز بد نیست ، فقط استرس است ، فقط خواب کافی ندارید ، مشکلات در روابط و محل کار با رئیس خود ، مانند اسب شخم می زنید ، گذشته سنگین می شود و آینده حتی بیشتر می ترساند ، رویاهای جوانان دچار یک فیاسکو کامل شد شاید شما از زندگی خود استرس دارید ، ناامید شده اید. و در یک روز خاص ، زندگی شما به قبل و بعد تقسیم می شود.
  • دیگر مثل سابق نخواهید بود ، زیرا قلب خود را با چنان قدرت و سرعتی می شنوید که قبلاً نمی دانستید. پاهای شما تسلیم می شوند ، تعادل خود را از دست می دهید ، سر شما شروع به چرخش می کند ، دستان شما عرق می کند ، تنفس برای شما دشوار می شود. من می خواهم تا آنجا که می توانند بدوم تا فقط از شر آن خلاص شوم. ترس حیوانات شما را فرا گرفته است - من در شرف مرگ هستم! این فکر درست در معابد با چنین نیرویی برخورد می کند و تا زمانی که حمله تمام نشود ، رها نمی شود.
  • شما از تکرار این وحشت می ترسید ، که به سادگی تمام زندگی آینده شما را فلج می کند. شما از بیرون رفتن اجتناب می کنید زیرا متوجه شده اید که هر لحظه می توانید کنترل خود را از دست داده و بیهوش شوید و به دلایلی این امر شرم آور به نظر می رسد. وقتی این اتفاق برای من در مقابل چشمانشان بیفتد ، مردم چه خواهند گفت یا چه فکر خواهند کرد؟
  • شما نمی فهمید چه اتفاقی برای شما می افتد ، شاید مشکلات قلبی یا حمله قلبی ، زیرا حتی در جوانان نیز اتفاق می افتد. اگر الان قلبم بشکند و بشکند چه؟ شما دائماً به صدای قلب بیقرار خود گوش می دهید ، که ضربان آن چنان در بدن شما می تپد که هیچ چیز دیگری در جهان به سادگی وجود ندارد.
  • سوار شدن در مترو به یک چالش واقعی و یک مسابقه بقا تبدیل می شود و حتی در این صورت اگر بتوانید تا ایستگاه پیاده روی کنید. به یاد می آورم که بارها به خانه برگشتم ، زیرا جرات نکردم وارد آن شوم. در تخیلات من ، مرگ قطعاً در آنجا منتظر من بود ، یا حداقل تماس آمبولانس. رانندگی در وسایل نقلیه عمومی ، تاکسی ها و حتی ماشین شخصی شما یک مانع غیرقابل حل به نظر می رسید ، که باید برای مدت طولانی از نظر ذهنی آماده شوید.
  • رفتن به فروشگاه به شکنجه تبدیل می شود ، ایستادن در صف ترسناک است. به نظر می رسد که کمی بیشتر و شما سقوط می کنید و شما باید در اسرع وقت فرار کنید ، برای شکستن.
  • شما از نوشیدن الکل ضعیف ، قهوه و حتی چای می ترسید تا حمله دیگری را تحریک نکنید.
  • شما به خواب می افتید و از خواب بیدار می شوید و به ضربان قلب خود گوش می دهید و فکر می کنید چگونه می توانید یک روز ترسناک دیگر را پشت سر بگذارید. تمام زندگی شما بر ترس و تپش قلب شما متمرکز است.
  • همکاران شما متوجه می شوند که چیزی برای شما اتفاق می افتد ، شما غمگین ، مضطرب ، در وضعیت خود بسته می شوید ، اغلب مرخصی استعلاجی می گیرید و چیزی به آنها نمی گویید ، زیرا نمی دانید چگونه به مردم توضیح دهید که به شدت ترسیده اید برای زندگی ، و شما در خانه از هر جای دیگری امن تر هستید.
  • شما صادقانه نمی فهمید که چگونه قبلاً موفق شده اید ، با آرامش زندگی کنید بدون اینکه به هیچ چیز بدون ترس فکر کنید ، در خیابان قدم بزنید ، با دوستان ملاقات کنید ، سرگرم شوید و به هیچ چیز بد فکر نکنید.
  • شما به پزشک بروید ، آزمایش بدهید ، و او می گوید حال شما خوب است ، عملکردها مختل نمی شود ، به احتمال زیاد دیستونی رویشی-عروقی. فقط باید نگران نباشید و همه چیز خود به خود از بین می رود. گفتن آسان است ، آرام باشید و نگران نباشید.
  • در برخی لحظات به نظر می رسد آنچه در اطراف شما اتفاق می افتد برای شما اتفاق نمی افتد. احساسات شما غریبه تلقی می شوند ، اگرچه می دانید که چنین نیستند. این فرآیند شخصی سازی است.
  • تمام زندگی شما به بقای بی پایان و مبارزه با دشمن نامرئی - به اصطلاح "بیماری" شما تبدیل می شود. تمام وجود توسط یک خواسته واحد - برای زنده ماندن و زنده ماندن ، نفس عمیق کشیدن - گرفته شده است تا همه چیز بازگردد و مانند گذشته شود. شما آنقدر از این ترس مداوم خسته شده اید که می فهمید دیگر نمی توان به این شکل زندگی کرد. من باید چیزی را تغییر دهم ، وگرنه نمی توانم تحمل کنم ، کارم را رها می کنم و دیوانه می شوم.

وقتی اولین حمله برای من اتفاق افتاد ، من در مسکو کار کردم و حتی نمی دانستم حملات پانیک چیست.مگر اینکه در فیلم های آمریکایی دیدم چگونه آنها در یک کیسه کاغذی نفس می کشند. این بسیار خنده دار به نظر می رسید ، اما من نمی دانستم مردم واقعاً در هنگام حمله چه احساسی دارند. درست بعد از سال جدید در محل کار احساس بدی داشتم ، مجبور شدم به فرش نزد رئیس خشن خود بروم. در ساختمان ما در طبقه همکف یک کلینیک خصوصی وجود داشت و من بلافاصله به آنجا منتقل شدم.

من نفهمیدم چه اتفاقی برای من می افتد ، یک ترس وحشتناک را به یاد می آورم و چگونه کاملاً تنها روی کاناپه دراز کشیده بودم ، قلبم تند تند می زد و به نظر می رسید که سرعت آن فقط در حال افزایش است. به سقف سفید نگاه کردم و دو فکر در ذهنم وجود داشت - آیا این واقعاً تمام زندگی من است و آیا اکنون اینقدر احمقانه به پایان می رسد؟

و فکر دوم این است که من چگونه می خواهم والدینم اکنون آنجا باشند. اگر من بمیرم ، و آنها حتی نمی دانند و چه بر سرشان می آید؟ سپس ، از اعماق ناخودآگاه ، آهنگ قدیمی "در اتاقی با سقف سفید با حق امید" ظاهر شد …

کسانی که از تجربه خود می دانند حملات پانیک چیست ، این شرایط را به خوبی درک می کنند. علائمی مانند درد جسمانی در قلب ، احساس تنگی نفس ، لرزش ، تعریق ، بی حسی دست ها و پاها به همراهان ترسناک زندگی روزمره تبدیل می شوند. متوجه می شوید که از فضاهای باز و شلوغی ترسیده اید (آگورافوبیا). و هیچ چیز مانند ترس از مرگ و ترس از دیوانه شدن شما را نمی ترساند.

اما اکنون ، سالها بعد ، می توانم با اطمینان بگویم که حملات پانیک بود که زندگی من را نجات داد و تغییر داد ، که به سمت سرازیری پیش می رفت. در آن لحظه ، من کاملاً راه خود را گم کردم و ندیدم که چگونه آرام آرام خود را می کشم ، در چه استرس روزانه ای زندگی می کنم.

من در کار با رئیس خود مشکلات بزرگی داشتم ، در یک شهر خارجی در یک آپارتمان اجاره ای زندگی می کردم ، حقوق به سختی کافی بود. داستان نحوه پرداخت خوب مردم در مسکو به سرعت پایان یافت. من نتوانستم با مردم ملاقات کنم ، من از این بابت بسیار رنج می بردم ، به طور نامحسوس به مشروب و سیگار معتاد بودم ، سعی می کردم دردی را که از درون عبور نمی کرد غرق کنم و همه اینها با هم من را به ورطه ای کشاند.

بدن و ذهن من نمی تواند استرس را تحمل کند. در این دوره بود که فهمیدم حملات پانیک چیست. خوب است که من این خرد را داشتم که از خود بپرسم - در زندگی من چه مشکلی وجود دارد ، کجا می روم و همه اینها برای چیست؟ و سپس مجبور شدم شیوه زندگی ، اولویت ها ، اهدافم را به طور کامل تغییر دهم ، روی خودم کار کنم. من به مینسک بازگشتم تا زخم هایم را لیس بزنم و این تصمیم بسیار درستی بود ، زیرا از آن لحظه همه چیز به تدریج شروع به بهبود کرد.

حملات پانیک فقط از هیچ جا اتفاق نمی افتد ، آنها دلایل خاص خود را دارند. حملات پانیک معمولاً سطح فوق العاده ای از اضطراب هستند! پزشکان آنها را درمان نمی کنند ، اما به تسکین علائم کمک می کنند ، زیرا این یک واکنش روان تنی بدن در برابر استرس مداوم و شدید است.

هنگامی که سیستم عصبی بسیار سنگین است ، نیاز به تخلیه دارد. اگر ما خودمان قادر به انجام این کار نیستیم ، بدن ما با رسیدن به یک توده بحرانی ، تصمیم می گیرد که این استرس را به شکل حمله وحشت از بین ببرد. بنابراین ، به یک معنا ، حمله وحشت نشانه یک بدن سالم است که با موفقیت با استرس انباشته مقابله می کند.

خوب است اگر ما این را درک کنیم و بگذاریم حمله وحشت فقط اتفاق بیفتد. اما معمولاً ، ما آنقدر می ترسیم که خود را بیشتر خراب کرده و وحشت شدیدتر می شود.

به عنوان مثال ، در طبیعت ، اگر یک آنتلوپ از یک شیر فرار کرد ، و او آن را نگرفت ، پس حیوان تحت فشار قرار گرفت. به محض پایان تعقیب و گریز ، آنتلوپ برای مدتی شروع به تکان خوردن می کند ، استرس انباشته شده را کنار گذاشته و آدرنالین را استنباط می کند. بعد از آن ، انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده است ، به کار خود می پردازد تا علف بخورد یا آب بنوشد.

پاسخ استرس با موفقیت به پایان رسید. غرایز کار خود را کردند. اگر آنتلوپ ، به دلایلی ، استرس را از بین نبرد ، ضعیف می شود ، غرایز آن مات می شود و به سرعت قربانی یک شکارچی می شود.

بدن ما نیز بخشی از قلمرو حیوانات است و به سه طریق به استرس واکنش نشان می دهد - یخ زدن ، دعوا یا فرار. معمولاً ما به کسی ضربه نمی زنیم یا فرار نمی کنیم ، بلکه یخ می زنیم.ما از هر آنچه در زندگی اتفاق می افتد یخ می زنیم ، این واکنش همیشگی ما است و استرس در بدن باقی نمی ماند.

اگر در حال گذراندن این دوره دشوار در زندگی خود هستید ، به صورت دوره ای دچار حملات پانیک می شوید و برای اولین بار با این مشکل روبرو می شوید ، ابتدا باید با پزشک عمومی مشورت کنید و بیماریهای جدی جسمی قلب و سیستم غدد درون ریز را رد کنید.

اگر پزشک این بیماریها را حذف کرده و شما دچار اختلال هراس هستید ، توصیه می شود با یک متخصص بهداشت روانی - یک روان درمانگر تماس بگیرید.

روش های روان درمانی ، از یک سو ، به شما می آموزد که چگونه وضعیت خود را تنظیم کنید و چگونه در هنگام حمله به خودتان کمک کنید. از طرف دیگر ، می تواند به کاهش استرس و اضطراب در زندگی کمک کند.

در حال حاضر چه چیزی می تواند به شما کمک کند؟ من بسیار متاسفم که وقتی دچار حملات پانیک شدم این را نمی دانستم

اول ، مهم است بدانید که هیچ موردی در جهان وجود ندارد که فردی بر اثر حملات پانیک جان خود را از دست داده باشد. این پاسخ طبیعی بدن به استرس مزمن است. علاوه بر این ، نشان می دهد که سیستم قلبی عروقی شما از نظر جسمی سالم است.

ثانیاً ، باید به وضوح درک کرد که حمله شروع و پایان دارد. شما باید خودتان توجه داشته باشید که من در حال حمله هستم ، سیستم عصبی من تنش را از بین می برد ، این خوب است. من می خواهم به این کمک کنم.

سوم ، هر تکنیک تنفسی را که به شما در مقابله با حمله کمک می کند تسلط و تمرین کنید. در حین حمله ، سر از طریق بیش از حد تهویه شروع به چرخش می کند. شما اکسیژن مازاد و کمبود دی اکسید کربن دارید ، از طریق دهان خود به سرعت و کم عمق تنفس می کنید ، بنابراین به نظر می رسد در حال غش شدن هستید.

تنفس باید کند شود ، عمیق و آهسته انجام شود ، تنفس از طریق بینی انجام می شود نه دهان. تمرینات تنفسی زیادی برای این منظور وجود دارد ، مانند تنفس شکمی ، تنفس مربعی. همچنین می توانید در آغاز حمله به کره چشم ها فشار بیاورید ، تمرین دانه برفی را انجام دهید ، روی یک جسم تمرکز کنید. همه این تمرینات برای کمک به شما برای زنده ماندن از حمله وحشت بسیار عالی است.

چهارم ، درک این نکته مهم است که حملات پانیک مادام العمر نیستند ، آنها می گذرند ، حتی اگر باور کردن آن تا اینجا دشوار باشد.

پنجم ، تجربه من نشان می دهد که اگر حملات وحشت به زندگی شما وارد شود ، این فریاد از جان و جسم شما برای کمک است. وقتی مهم است که صادقانه به مهمترین س questionsالات خود پاسخ دهید: آیا من به آنجا می روم و چرا؟ این اتفاق نمی افتد که فردی در همه زمینه های زندگی خوب باشد و حملات وحشت داشته باشد ، البته با توجه به سلامت جسمی.

این بهترین زمان برای تجدیدنظر اساسی در زندگی شما و فهمیدن اینکه چه چیزی من را به این وضعیت کشانده است است؟ من واقعاً چه می خواهم ، چگونه می خوابم ، چگونه غذا می خورم ، آیا زیاد می نوشم و سیگار می کشم ، از چه چیزی فرار می کنم ، آیا رابطه و صمیمیت وجود دارد ، آیا احساس امنیت ، حمایت ، اعتماد ، پذیرش از سوی عزیزان دارم ، پول ، مسکن و به طور کلی ، نحوه زندگی من در این دنیا ، آیا کاری را که انجام می دهم دوست دارم یا دائماً خود را در یک مسابقه بی پایان برای "خوشبختی" یا فرار از خودم مجبور می کنم؟ آیا همه چیز در زندگی برای من مناسب است یا می خواهید تغییرات زیادی انجام دهید؟

همه این مسائل با موفقیت با یک روان درمانگر در درمان شخصی حل می شود ، جایی که روان تخلیه می شود ، شما صحبت می کنید ، شروع به مشاهده شکافی در جلو می کنید. وقتی آرامش ، شادی و رضایت از زندگی وجود داشته باشد ، حملات وحشت به هیچ عنوان از بین نمی روند و دیگر بر نمی گردند.

اگر در توصیف علائم خود را می شناسید ، وقت آن است که با علل حملات پانیک مقابله کنید ، آنچه را که بدن شما در حال فریاد است بشنوید و به یک زندگی عادی و کامل بازگردید.

روانشناس ایرینا استتسنکو

توصیه شده: