حملات پانیک و اختلالات همراه

تصویری: حملات پانیک و اختلالات همراه

تصویری: حملات پانیک و اختلالات همراه
تصویری: حملات پانیک و اختلال هراس 2024, آوریل
حملات پانیک و اختلالات همراه
حملات پانیک و اختلالات همراه
Anonim

شروع درباره "خوددرمانی" حملات پانیک. مشکل روان تنی بخشی از فیزیولوژیکی است

بنابراین … فرض کنید ما معاینه را پشت سر گذاشتیم و معلوم شد که همه چیز در بدن ما مرتب است و PA همان علامت روانی است که همه درباره آن صحبت می کنند. آیا واقعا داروها در درمان PA اینقدر بی فایده هستند؟ آیا آن توصیه های خودیاری که اینترنت از آنها پر شده است واقعاً کمک کننده است ، یا برعکس ، اوضاع را تشدید می کند؟ آیا واقعاً می توان با همکاری با یک روانشناس-روان درمانگر یکبار برای همیشه از شر PA خلاص شد؟

با نزدیک شدن به بخش روانشناختی این س ،ال ، می توان با این تصور غلط رایج شروع کرد که درمان دارویی PA کمکی نمی کند. علیرغم این واقعیت که من هیچ دارویی تجویز نمی کنم ، من با سایر متخصصان همکاری نزدیک دارم ، بنابراین می توانم تفاوت بین مراجعه کنندگان تحت درمان دارویی و غیر درمانی را به وضوح مشاهده کنم. نیازی به ایجاد شکاف مصنوعی بین پزشکی و روانشناسی نیست ، به ویژه در مسائل روان تنی ، و حتی بیشتر از آن ، امروزه که داروهای زیادی وجود دارد که اعتیادآور نیستند و عوارض جانبی قبلی را دارند.

از قضا ، بیماران مبتلا به PA ، تا زمانی که به یک روان درمانگر مراجعه نکنند ، برای مدت طولانی "خودیاری" را انجام می دهند ، و تنها زمانی که PA شروع به رشد فوبیاها و سایر اختلالات روانی می کند ، می فهمند که به نظر می رسد چیزی در حال اشتباه است. در عین حال ، آنها باید به مدرسه / محل کار بروند ، سوار مترو و آسانسور شوند ، سخنرانی کنند یا با مردم ارتباط برقرار کنند ، و سپس هر خروجی از خانه به یک شاهکار آیینی تبدیل می شود … روان درمانی یک فرایند طولانی است که شتابزدگی را تحمل نمی کند و نوید درمان جادویی را در اینجا و اکنون نمی دهد … بنابراین در مرحله اولیه ، درمان دارویی به حفظ فعالیت اجتماعی کمک می کند و همچنین به مراجعه کننده کمک می کند تا به یک روان درمانگر برسد (علاوه بر این ، همانطور که در مقاله قبلی نوشتم ، درمان دارویی در مورد PA ناشی از نظر فیزیولوژیکی (به عنوان مثال ، با هورمون طوفان ، سندرم ترک ، و غیره). PA تشخیص داده شده و اصلاح شده به موقع می تواند به همان سرعتی که در آن ظاهر شد از زندگی ما ناپدید شود.

اگر ما در مورد به اصطلاح اختلالات همزمان صحبت نمی کنیم - اختلالات روان رنجور مرتبط با وحشت. از این گذشته ، واقعیت این است که انواع فوبیاها و سایر "ماهواره ها" به هیچ عنوان علائم PA نیستند ، بلکه اختلالات جداگانه ای هستند که فقط نشان دهنده پیشرفت تشدید بیماری است. آنها می توانند مستقل باشند یا به PA ملحق شوند ، اغلب این موارد عبارتند از:

- اختلالات اضطرابی عمومی ؛

- فوبیا ؛

- اختلال وسواس جبری (OCD) ؛

- اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) ؛

- افسردگی؛

- الکلیسم و اختلالات جسمانی (به سوال "قلب" ، "زخم" و غیره).

اضافه شدن این اختلالات است که مردم را می ترساند و نشان می دهد که اختلال هراس در شنای رایگان آزاد شده است. اما مهمتر از همه ، این توصیه بسیار خودیاری است که ما در مقاله های مربوط به PA می خوانیم که به آنها کمک می کند تا توسعه یابند. بنابراین در ابتدا مشتری به منظور حواس پرتی خود از حمله احتمالی PA ، فقط ستون ها را شمارش کرد و پس از مدتی متوجه شد که تا همه ستون ها را شمارش نکند ، اضطراب به هیچ وجه کاهش نمی یابد (OCD). ابتدا ، PA در خانه ، در یک محیط کاملاً راحت و آرام اتفاق افتاد و سپس آنها سعی کردند حملات را تشدید کنند ، تا اینکه مترو و مینی بوس ها ناگهان به مکانی بالقوه خطرناک تبدیل شدند (هراس). در ابتدا ، 100 گرم در وعده شام به خوابیدن بدون ترس از بحران رویشی کمک کرد و سپس شروع به خوردن و غیره (الکلیسم) کرد. من در اولین مقاله در مورد چگونگی تحریک PA های نادیده گرفته شده باعث ایجاد اختلالات و بیماریهای روان تنی نوشتم. آیا این بدان معناست که PA یک بیماری وحشتناک است؟ نهاین نشان می دهد که هرگونه اختلال نیاز به ارزیابی صحیح و به موقع و اصلاح مناسب دارد و نه حواس پرتی یا برعکس تقویت.

حتی یک رواندرمانگر بر اساس شرح حال مشتری خود ، مدل مشابهی را برای اصلاح PA ارائه نمی دهد. اگر بدیهی است که PA فقط یک PA است ، به اصطلاح. درمان استراتژیک ، که ممکن است تحت کنترل ، "تجربه و تشدید حمله" را پیشنهاد دهد ، اما اگر بیمار سابقه بیماری قلبی عروقی ، از جمله جراحی قلب را داشته باشد ، من فکر می کنم همه از رویکرد تحلیلی آرام تر خواهند بود. شما می توانید با یک جزء فوبیک ، به اصطلاح کار کنید. "با روش سیل" ، اما اگر مشکوک به بیماریهای سیستم عصبی مرکزی وجود داشته باشد لازم نیست با "روش سیل" کار کرد. به یک معنا ، رویکرد نه چندان انتخاب شده در درمان PA موثر است ، زیرا داده های اولیه ای که مراجعه کننده دارد (استعداد فیزیولوژیکی ، ویژگی های شخصیتی ، ساختار شخصیت و خود سابقه) و تمایل او برای رهایی از طیف اکتسابی اختلالات

در اینجا می توانید بلافاصله یک سوال ساده بپرسید: "آیا روان درمانی به خلاص شدن از شر PA برای یکبار و برای همیشه کمک می کند؟" و بلافاصله صادقانه پاسخ دهید: "نه". اما برای درک این پاسخ ، هنوز هم منطقی است که به دلایل روانشناختی بپردازیم که می تواند باعث ایجاد اختلال هراس شود. و باز هم ، دلایل زیادی برای این موارد در شبکه خواهید یافت ، و اغلب آنها آنقدر جهانی هستند که در صورت تمایل ، هر مشتری-بیمار می تواند آنها را در خود تأیید کند. در واقع ، دلیل می تواند هر چیزی باشد ، چیزی که حتی به آن مشکوک هم نبود (.

یکی از مراجعین من ، متأهل و متأهل ، مادر سه فرزند ، از بیماری PA با اختلال هراسی رنج می برد. دلیل آن روانگردان کودک سرکوب شده بود - تلاشی برای تجاوز ، که او آن را کاملاً فراموش کرده بود. این اطلاعات تقریباً در همان 10 سالگی از حافظه او خارج شد و تنها 20 سال بعد در چنین انگیزه هایی احساس شد.

یک مشتری دیگر ، بدون اینکه متوجه باشد ، "قربانی" تماشای "نبرد روانکاو" شد. او آنقدر تحت تأثیر قرار گرفت که ناخودآگاه خود را با قهرمانان معرفی کرد و با تمام این صحنه های تاریک مخالفت کرد و پس از مدتی دیگر نمی تواند بدون مراسم و دعاهایی که اضطراب انتظار برای PA را کاهش می دهد ، زندگی کند.

طلاق ، بیماری یا از دست دادن یکی از عزیزان ، خشونت ، استرس و خستگی مستمر در مادران جوان در مرخصی زایمان ، درگیری بین همسر و معشوق / کار و خانواده و هر انتخاب دشوار دیگر ، همه اینها به یک اندازه می تواند باعث حمله شود. اضطرابی که به PA تبدیل می شود و پس از یک فوبیا ، می تواند به سادگی نتیجه آن اعتماد به نفس بسیار پایین و اعتماد به نفس ، سندرم یا موفقیت یک دانش آموز عالی باشد ، یا می تواند به سادگی نتیجه نقض تعاملات اجتماعی باشد. سن جوانی.

به هر حال ، اختلالات عصبی دارای دو ویژگی بسیار ظریف هستند.

1. در ابتدا ، این اختلالات سلامت جسمانی و ظاهر بیمار را بدون تغییر حفظ می کند. در عین حال ، اختلالات روانی ، که به طور خاص برای هیچ کس قابل توجه نیست و نمی تواند احساس شود ، باعث می شود که خود را از مسئولیت خلاص کنید. به طور عینی ، معلوم می شود که مشتری سالم به نظر می رسد ، اما هیچ تقاضایی از او وجود ندارد. این به مردان کمک می کند از هرگونه تصمیم گیری مهم اجتناب کنند و برعکس ، زنان توجه را جلب می کنند (نه معمولاً ، شاید برعکس ، بلکه بیشتر اوقات). به همین دلیل است که چنین اختلالات دارای عملکرد مفید ثانویه هستند. و در صورتی که مراجعه کننده به طور ناخودآگاه آمادگی استفاده از مزایایی را که این اختلال به او می دهد ، نداشته باشد ، به هر طریق ممکن شروع به خرابکاری در درمان می کند. از انجام تکالیف خودداری می کند زیرا "آنها او را بدتر می کنند" ، از بحث در مورد موضوعات "این" و غیره اجتناب می کند. بنابراین ، این "ضعف" بسیار روانی است که به شما امکان می دهد حملات وحشت را تجربه کنید - استفاده ناخودآگاه از این اختلال به عنوان دستیار در حل برخی مشکلات روانی.

2ویژگی دوم این است که چنین اختلالاتی را می توان با هیولای درونی خاصی مقایسه کرد که از مبارزه با خودش تغذیه می کند. به این معنا که هرچه توجه مشتری بیشتر به رهایی از نماینده کاربر (و شرکت) باشد ، قوی تر و بیشتر اوقات تبدیل می شوند. و وقتی کار ، برعکس ، به طور غیرمستقیم انجام می شود ، همه به همان دلیل از مزایای ثانویه ، بیمار نیز شروع به خرابکاری در این کار می کند و به طور طبیعی ناخودآگاه به تظاهرات عمدی علائم متوسل می شود.

این حلقه معیوب تنها در صورتی می تواند شکسته شود که مشتری واقعاً بخواهد از مزایای ثانویه ای که این اختلال به او می دهد ، رهایی یابد. از این رو ، چنین آمارهای دو طرفه ، برخی از مراجعان سریع و کارآمد از شر "PA and Co" خلاص می شوند ، برخی دیگر ، برعکس ، سالها "تحت درمان" قرار می گیرند و هیچ روان درمانی نمی تواند به آنها کمک کند.

اما با مورد دوم ، همه چیز به این سادگی نیست ، و ما دوباره در مورد همین روان پریشی صحبت می کنیم. هنگامی که آن دسته از مراجعانی که یاد می گیرند با PA و اختلالات همراه زندگی کنند (عمدتا افرادی که از روان درمانی خودداری می کنند و علائم اختلالات توسط داروهای ضدافسردگی و آرامبخش خفه می شوند ، به طور متناوب ، از حمله به حمله) استفاده می کنند و از مزایای ثانویه ای که این اختلالات به آنها می دهد استفاده می کنند. فراهم می کند ، خیلی زود اتفاق می افتد که نماینده کاربر از کار می افتد. به این معنا که دیگران به چنین اختلال کاملاً بی ضرری عادت می کنند و خودشان آن را نادیده می گیرند و به هر طریق ممکن است شریک هشدار دهنده را نادیده می گیرد. PA ها عملکردهای ثانویه را از دست می دهند و فرد مشکلات انباشته را درک نکرده و یاد نگرفته است که آنها را به اندازه کافی حل کند ، چه باید بکند؟ و ضمیر ناخودآگاه به استفاده از هورمون هایی که در تمام این مدت در اندامها تجمع کرده اند و به هیچ وجه کار نکرده اند کمک می کند. آنها "مجوز" دریافت می کنند تا اختلالات روانی - روانی را فعال کنند. و PA بتدریج "محو می شود" (دیگر به آنها نیازی نیست) ، و مشتری در حال حاضر دارای اختلالات و بیماریهای جسمی واقعی است. اگر به خاطر دارید ، این احتمالاً 55 تا 67 درصد از بیماران مبتلا به PA در سابقه است که در مقاله اول مورد بحث قرار گرفت.

از آنجا که بحران های رویشی برای هر یک از ما اتفاق می افتد ، و ما نمی توانیم خود را در برابر آن بیمه کنیم ، من معتقدم که در درمان حملات پانیک ، چه از نظر فیزیولوژیکی و چه از نظر روانی ، مهمترین چیز تشخیص به موقع است. بنابراین ، دستور من برای کسی که با PA روبرو شده است این است: مشورت حداقل با یک درمانگر و یک متخصص اعصاب و روان (و PA اولیه ناشی از دلایل فیزیولوژیکی می تواند بلافاصله متوقف شود) ، در صورت لزوم ، فردی ، متناسب با مورد ، انتخاب دارو. درمان روانگردان و مشاوره با رواندرمانگر (روانشناس بالینی / پزشکی ، متخصص واجد شرایط روانگردان). و سپس همه چیز در دست شخص وحشت زده است؛)

توصیه شده: