رویاهای کودکی

تصویری: رویاهای کودکی

تصویری: رویاهای کودکی
تصویری: ARY - Childhood Dreams (کاور توسط سرافین) ♪ 2024, آوریل
رویاهای کودکی
رویاهای کودکی
Anonim

امروز می خواهم کمی از رویاهای کودکی ام برای شما بگویم.

از دوران کودکی من یک دختر باز و معاشرتی بودم ، دوستان زیادی داشتم ، یک شرکت بزرگ دوستانه و انواع بازی های جالب. در اینجا ، غذا در مورد آن است و من لبخند می زنم - آن زمانها عالی بودند! خوب ، اردک اینجا! من اجتماعی بودم و همیشه با همه بچه ها یک زبان مشترک پیدا می کردم. آن زمان فراموش نشدنی بود!

حتی در مهد کودک ، متوجه شدم که واقعاً می خواهم در یک مدرسه موسیقی درس بخوانم و پیانو بزنم ، اما متأسفانه ، تنها پس از 8 سال می توانم وارد آنجا شوم. من بی صبرانه منتظر این لحظه بودم و مدام در مورد آن به طرق مختلف آرزو می کردم. آیا در کودکی آرزو می کردید؟ بنابراین ، من ، تا زمانی که وارد شدم ، فقط در مورد آن خواب دیدم! همه جا و همیشه می خواندم! به یاد دارم که ما در خانه یک نوسان داشتیم و من و خواهرم دوست داشتیم با آهنگ های "Electronica" به سوابق برویم. و بعداً ، هنگامی که ضبط صوت ظاهر شد ، در آن زمان آهنگهای مختلف معاصر را گوش داد و خواند. من حتی وقتی مشغول انجام تکالیف بودم ، موفق به گوش دادن و آواز خواندن شدم و این به هیچ وجه در تکالیف من دخالت نداشت و شاید حتی کمک کرد. از بچگی چه رویایی داشتید؟

به طور کلی ، من می خواستم خواننده شوم ، اما پس از فارغ التحصیلی از مدرسه موسیقی ، مایل به ادامه تحصیل در این زمینه نبودم. البته حیف است … شاید من در این کار موفق بودم. اما ، در مقطعی ، او رویای خود را رها کرد. و مدتها بود که فقط برای خودش می خواند ، در حالی که هیچ کس من را نمی شنود. اکنون به یاد می آورم که حتی دخترم در کودکی عملا آهنگ نمی خواند. و در داخل نیاز باقی ماند ، اما من با دقت سعی کردم متوجه آن نشوم.

و بنابراین ، سال گذشته دوست من شروع به مطالعه آواز کرد ، و من با خوشحالی از موفقیت او ، مخفیانه از رویای تحقق نیافته ام آه کشیدم. به ذهنم خطور نمی کرد که من هم می توانم برای تحصیل بروم. به لطف یکی از دوستان ، من برای یک استودیو آواز تست دادم و اکنون مشغول انجام وکال هستم. شما حتی نمی توانید تصور کنید که چقدر خوشحال بودم پس از ممیزی ، وقتی استخدام شدم و شروع به رفتن به کلاس های آواز و خوانندگی کردم! بعداً به من پیشنهاد شد که در یک گروه بخوانم و در مسابقات و در کنسرت های گزارشگری اجرا کنم. اکنون ، این تحقق رویای دوران کودکی است! آواز خواندن چقدر به من انرژی می دهد و از طریق آهنگ های مختلف احساسات متفاوتی را تجربه می کنم. قبلاً ، این ساز نیز در این امر کمک می کرد ، هنگامی که من نواختم ، با تمام احساساتم به طور کامل وارد این فرایند شدم. برای من بسیار مهم است. این یکی از راه های بیان خود و احساسات شماست.

17 سال پیش ، من به روانشناسی علاقه مند شدم و اکنون آن را کار خودم در زندگی می دانم! همانطور که به مردم در حل مسائل دشوار کمک می کنم ، از نتایج آن احساس رضایت درونی می کنم. من همیشه دوست داشتم به مردم کمک کنم ، دوستان و آشنایان از دوران کودکی برای مشاوره به من مراجعه کردند ، درونی ترین آنها را به اشتراک گذاشتند. هنگامی که با شماره شناسی رو به رو شدم و بر اساس تاریخ تولد برای خودم محاسبه کردم ، متوجه شدم که به طور شهودی من قبلاً سرنوشت خود را یافته ام! از چیزی که من فوق العاده خوشحالم!

بنابراین ، به طور خلاصه ، درباره رویاها و برنامه های دوران کودکی ام برای آینده.

به نظر شما این چقدر مهم است؟ خوشحال می شوم نظر شما را در مورد این مسائل بشنوم.

توصیه شده: