2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
امروز صبح برای او تمام شده بود. جهنمی که او دو سال در آن زندگی کرد و نتوانست نیرویی برای خروج از آن پیدا کند ، به پایان رسیده است. او برای اولین بار در سالهای طولانی نفس عمیقی کشید ، پر از قدرت و میل به زندگی و شاد بودن بدون ترس ، باز به روی همه چیز جدید و مهمتر از همه ، از نظر داخلی آزاد ، و وابسته نیست. او موفق شد ، موفق شد با وابستگی وابستگی مقابله کند. مبارزه نه برای زندگی ، بلکه برای مرگ بود. او برای نجات خود و عدم تبدیل شدن به یک زن هیستریک و نه چندان مناسب ، رابطه با او را پایان داد.
وابستگی به وابستگی به الکل و اعتیاد به مواد مخدر مشابه است. به نظر می رسد شما معتاد هستید ، اما نه به چنین چیزهایی ، بلکه به احساسات و نه دلپذیرترین آنها. این وابستگی به شخص خاصی است که با او احساس خوشبختی نمی کنید ، اما در رابطه ای که شما را نابود می کند ، ادامه می دهید. اغلب این مردان از الکل یا مواد مخدر سوء استفاده می کنند. او معتاد به مواد است و شما نیز به او معتاد هستید.
بله ، من وابسته به همدم!
او یکبار به خودش اعتراف کرد و شروع به بازی کرد. تقریباً دو سال با یک دستکاری کننده ، فرد الکلی و متجاوز ذهنی رابطه داشت ، به این معنی که او ماه ها با او صحبت نمی کرد و تلاش های او برای برقراری ارتباط به نحوی با صدای بوق تلفن پایان یافت.
قبل از آن ، یک رابطه شش ماهه با یک معتاد به مواد مخدر ، دستکاری های او و تمایل او برای نجات او وجود داشت. در ابتدا ، هنگامی که شروع به دادن پول به او کرد ، متوجه شد که چیزی اشتباه است. و او آنها را نه پول او بلکه پول مشترک آنها می دانست.
اما برگردیم به آخرین رابطه. او شروع به شرکت در آموزشهای مربوط به عشق به خود ، غلبه بر وابستگی ، افزایش عزت نفس و رفتن به صورت های فلکی کرد.
او شروع به نجات شدید خود کرد.
و بنابراین ، برنامه او این بود:
1) اعتراف کنید که وابسته به هم هستید و خودتان نمی توانید با آن کنار بیایید!
2) یک روانشناس پیدا کنید که مغز شما را "بشوید".
3) انجام دهید ، فقط تمام تکنیک هایی را که روانشناس توصیه می کند نخوانید.
4) کل فرایند "درمان" از وابستگی متقابل را به عنوان آزمایشی ارائه دهید که در آن می توانید سعی کنید به شیوه ای جدید رفتار کنید. سعی کنید و تماشا کنید ، اما من در این مورد چگونه رفتار می کنم و وقتی چنین هستم چگونه رفتار می کنم.
بله ، در ابتدا بسیار دشوار خواهد بود ، فقط بسیار دشوار است. از این گذشته ، برای زنانی که برای همیشه پایدار هستند ، همه چیز را درک می کنند و زنان را می بخشند ، دشوار است حتی به یک مرد بگویند که او حق ندارد با او چنین رفتار کند. بنابراین ، باید فقط در مواقعی که برای او مناسب است بیاید ، مسئولیت وعده های خود را نپذیرد ، تلاش برای صحبت را نادیده بگیرد و برای همیشه وانمود کند که هیچ اتفاقی نیفتاده است ، به علایق و خواسته های او توجه نکند.
5) عشق به خود
همانطور که می دانید ، زنانی که عزت نفس پایینی دارند در روابط وابسته به یکدیگر هستند ، که به دلایلی تصمیم گرفتند یا کسی آن را به ذهن خود رساند ، که شایسته نگرش خوبی نسبت به خود نیستند. شخصی نیمی از عمر خود را ، معمولاً مادران ، به آنها گفت که شما باید همه چیز را تحمل کنید ، همه چیز را درک کنید و همه چیز را ببخشید. اما واقعیت این است که عشق به خود بر اساس این قوانین نیست. زنان وابسته به خود عشق کافی ندارند ، در غیر این صورت آنها به راحتی وارد چنین رابطه ای نمی شوند ، زیرا اجازه نمی دادند با آنها چنین رفتاری شود.
و بنابراین ، اصول عشق به خود:
1. همیشه برای خود در وهله اول باشید. پاسخ دادن به س questionsالات خود به چه معناست: اکنون چه می خواهم؟ برای من مهم است؟ آیا می خواهم این رفتار یک مرد را نسبت به خودم تغییر دهم؟
2. من مسئول نحوه شنیده شدن من نیستم. من مسئول آنچه گفتم هستم.
3. من مسئول احساسات دیگران نیستم. من مسئول احساساتم هستم. و اگر کسی تصمیم گرفت که آزرده شود ، این به این معنی نیست که من می خواستم به او توهین کنم ، و برعکس.
4. من خودم تصمیم می گیرم که چگونه و به چه چیزی واکنش نشان دهم. من مسئول واکنش هایم هستم.
5. من حق دارم به طور مستقل تعیین کنم که چه چیزی برای من بد است و چه چیزی خوب است.
6. عزت نفس خود را درگیر کنید. شما می توانید با انتخاب دقیق متخصص برای خود ، آموزش ببینید.
7. معیارهای خود را برای نگرش خوب و بد مرد نسبت به خود تنظیم کنید. و در روابط بعدی با آن هدایت شود.با دیدن یک رابطه ، بلافاصله با نگرش خوب یا نگرش بد برای شما هدایت می شوید.. خوب ، پس همه چیز آنطور که باید پیش می رود. بد ، پس مشکلی پیش آمد!
به طور خلاصه ، من می گویم که به نظر من ، تنها یک فرمول برای خروج از وابستگی وجود دارد - تغییر نگرش نسبت به خود و در نتیجه ، تغییر رفتار. و در جهت مخالف ، رفتار خود را تغییر می دهید ، سپس نگرش شما نسبت به خود تغییر می کند. زیرا وقتی به شریک خود می گویید چه چیزی را دوست ندارید ، چه چیزی باعث درد می شود ، چه چیزی باعث ناراحتی شما می شود ، اشکالی ندارد. اشکالی ندارد وقتی نظر و علایق شما توسط یک شریک در نظر گرفته شود. در این لحظه ، شما از خیانت به خود دست می کشید ، و هنگامی که چیزهایی را که دوست ندارید تحمل می کنید ، بسیاری از آن وجود داشت!
این یک گشت مقدماتی در تاریخچه "چگونه من" با "وابستگی خودم" رفتار کردم. در نشریات بعدی همه موارد را جداگانه با مثالها و توصیه ها فاش خواهم کرد. امیدوارم تجربه من به عنوان مثال یا انگیزه ای برای کسی یا اولین قدم برای خوشبختی شخصی او باشد.
با آرزوی موفقیت برای همه ، و به زودی می بینمت!
نویسنده: دارژینا ایرینا میخایلوونا
توصیه شده:
وابستگی به هم و وابستگی متقابل. وابستگی متقابل در روابط
چرا یک فرد وابسته در ابتدای رابطه مانند یک فرد وابسته به رفتار رفتار می کند و ویژگی های مشخص خود را نشان می دهد؟ ماهیت این وضعیت چیست؟ شما با شخصی ملاقات می کنید ، او کاملاً در رابطه شما دخیل است و تمام وقت آزاد خود را به او می دهد و خود را کاملاً به او می دهد - جلسات و پیاده روی های مداوم ، مکاتبات شدید در پیام رسان های فوری ، برنامه های مشترک.
نزدیکی و وابستگی به هم. نحوه تشخیص وابستگی متقابل از وابستگی مشترک
اگر من از خودم دفاع نکنم ، چه کسی از من دفاع خواهد کرد؟ اگر من فقط برای خودم هستم ، پس من کی هستم؟ اگر حالا نه، پس کی؟ فرار از آزادی (اریش فروم) وقتی درباره روابط وابسته به هم صحبت می کنند ، تصویری از یک الکلی که همسرش را کتک می زند بلافاصله در سرم ظاهر می شود.
سکته نکرده؟ چرا من اینقدر زود ازدواج کردم (ازدواج کردم)؟ دلایل اندیشه برای مردان و زنان در ازدواج
راه نرفتی بالا؟ چرا من زود ازدواج کردم (ازدواج کردم)؟ داستانهای واقعی (حروف): پیتر ، 30 ساله ، سن پترزبورگ. من پنج سال است ازدواج کرده ام. همسرم از من کاملاً راضی است ، من حتی روابط بسیار خوبی با والدینش دارم. من فکر می کنم مشکل من این است که در دو سال گذشته درآمد زیادی را شروع کرده ام.
از سناریوی والدین خارج شوید و خودتان شوید. چگونه حرفه رویایی خود را پیدا کردم
وقتی به یاد 17 سالگی ام می افتم ، دیوار خاکستری خانه ای قدیمی را می بینم. ژاکت پشمی مرطوب پوست را گاز می گیرد و "خواسته" من - "رویای" من قطره های ابری از موها روی گونه هایم می چکد. سال 1993 بود. زمان تاجران "خوب"
چگونه از تحقیر و توهین افراد به خود جلوگیری کنیم؟ چگونه عزت نفس خود را بالا ببریم بدون اینکه اجازه دهیم خود را تحقیر کنیم؟
پاسخ این سوال بسیار ساده و کوتاه است - فقط اجازه ندهید! حداقل به نحوی به حملات دیگران واکنش نشان دهید - یک کلمه یا نصف کلمه ، اما یک عبارت پاسخ باید اجباری باشد! عدم وجود هرگونه واکنش در برابر تلاش برای تحقیر شما ، به عنوان یک شخص ، برای توهین به شما چیست؟ اول از همه ، این کاهش سطح عزت نفس است.