کودکان را به عنوان سرپرست تعیین کنید

فهرست مطالب:

تصویری: کودکان را به عنوان سرپرست تعیین کنید

تصویری: کودکان را به عنوان سرپرست تعیین کنید
تصویری: مکتب تبسم و آموزش رایگان برای کودکان بی سرپرست؛ آنان را یاری کنید 2024, ممکن است
کودکان را به عنوان سرپرست تعیین کنید
کودکان را به عنوان سرپرست تعیین کنید
Anonim

نویسنده: زاکورنکو سوتلانا

من این نظریه را دوست دارم که کودکان اهداف کاذب تعیین می کنند و برای آنها مبارزه می کنند و در نتیجه باعث ایجاد احساسات منفی در والدین خود می شوند. چهار هدف از این دست وجود دارد که دو مورد رایج ترین آنها مبارزه برای کسب قدرت و توجه است. بیایید در مورد آنها صحبت کنیم

داوطلبانه توجه کنید

یک مثال کلاسیک. شما با تلفن صحبت می کنید و کودک فوراً باید بازی کند ، بکشد ، بدست آورد ، کمک کند. بدون تو نمیتونم کنار بیام شما عصبانی می شوید زیرا مکالمه فوری یا مهم است.

تحریک پذیری معیاری است که به وسیله آن می توانید هدف کاذب کودک را تعیین کنید ، در این مورد ما در مورد مبارزه برای توجه صحبت می کنیم.

در این مورد ، باید به اقدامات پیشگیرانه متوسل شد - به طور منظم ، متنوع و صمیمانه توجه کنید. به هر حال ، ما در مورد فرزند شما صحبت می کنیم ، بنابراین شما باید درگیر بازی ها ، ارتباطات شوید. به هر حال ، بازی با کودک راهی عالی برای پرورش کودکانه خود است.

اما اهداف کاذب مانند "من منتظر می مانم تا بازی هایی را که برایم جالب هستند شروع کنم و سپس بازی خواهم کرد" را تعیین نکنید. بنابراین ، به اصطلاح ، تحقیر آمیز به مهد کودک ، باید در سطح کودکان بازی کرد. در واقع سرگرم کننده است. بیهوده نیست که والدین در انتخاب اسباب بازی بسیار مشتاق هستند ، اغلب آنچه را که در دوران کودکی خود دوست داشتند یا آنچه در آنجا نبود خریداری می کردند. این همیشه چیزی نیست که فرزند شما دوست دارد ، اما فرصتی برای همزمانی وجود دارد.

اگر کودک به طور منظم مورد توجه قرار گیرد ، نیازی به جنگیدن برای او نیست. به راحتی می توان با او به توافق رسید تا در حین مکالمه تلفنی به تنهایی بازی کند ، و حتی بدون توافق ، چنین کودکانی اغلب می توانند حداقل برای مدتی خود را مشغول کنند.

با دادن زمان داوطلبانه به فرزند خود ، نیاز او به توجه ، محبت و عشق را برطرف می کنید. بر این اساس ، او فردی مقاوم تر می شود که نیازی به چسبیدن به دیگران ندارد ، از احساس طرد شدن رنج می برد یا از ترس رد شدن از برقراری ارتباط جلوگیری می کند. جهان به طور کلی برای چنین کودکی مکانی بسیار دلپذیر است.

آنها را اصلی کنید

به نظر می رسد مشکوک است ، اما در واقع کار می کند. این چیزی از سری "انتخاب بدون انتخاب" است ، هنگامی که شما دو کلاه را انتخاب می کنید ، به نظر می رسد که کودک خودش را انتخاب می کند ، اما در واقع او از کلاهی که شما ارائه می دهید انتخاب می کند.

بنابراین "مسئول بودن" می تواند مشروط باشد ، دقیقتر در چارچوب مورد خاصی که شما انتخاب می کنید. برای یک کودک مهم است که اهمیت داشته باشد ، در مورد چیزی تصمیم بگیرد ، صحبت کند ، شرکت کند. اما بیشتر اوقات والدین منع می کنند ، آنها قطع می کنند تا مکان خود را بدانند ، در مکالمات بزرگسالان شرکت نکنند و در ابتدا بزرگ شوند.

و این همه درست است ، اما می توان نیاز کودک را به گونه ای برطرف کرد که بر روابط با بزرگسالان تأثیر منفی نگذارد. بنابراین ، به نوعی از تجارت بپردازید که در آن کودک اصلی ترین کار خواهد بود. شما می توانید به طور مصنوعی اهمیت این مورد را بیش از حد برآورد کنید ، و سپس به کودک بیاموزید که در نقش اصلی در این مورد شرکت کند ، او را با تحسین تشویق کنید ، و دامنه اقتدار را گسترش دهید.

به عنوان مثال ، کودک سه ساله ما به عنوان مسئول آب میوه های تازه فشرده شده در خانه منصوب شده است. او خودش این روش را آغاز می کند ، یا اگر فقط خواسته ای را بیان می کند ، فوراً با فریاد "آب میوه ، آب میوه ، آب میوه" وارد آشپزخانه می شود. سپس مونتاژ آبمیوه گیری ، انتخاب و برش میوه ها آغاز می شود. اصلی او است. اگر در فروشگاه باشد ، او میوه ها را برای آب میوه انتخاب می کند.

به همین ترتیب ، او در تهیه برش و پیتزا شرکت می کند. به نوعی معلوم شد که او رئیس ما در آشپزخانه است.

به هر حال ، اکنون ما در مورد دومین هدف کاذب صحبت می کنیم - مبارزه برای قدرت. و اگر کودک وظایف خاصی را دارد ، جایی که اصلی ترین وظیفه است ، جایی که او با آن حساب می شود ، نیازی به جنگ برای قدرت نیست.

علاوه بر یک موضوع بسیار مهم مانند "فشردن آب میوه" ، لازم است اغلب از کودک دعوت شود که خودش انتخاب کند: آنچه می خواهد یا چه چیزی بپزد برای خوردن ، به او اجازه دهید تا هدیه ای را انتخاب کند. ملاقات کنید ، چه لباسی باید بپوشد این باعث می شود احساس او در مسئولیت او تقویت شود ، اما به او یاد می دهد که انتخاب کند ، تصمیم بگیرد.

البته شما کنترل فرایند انتخاب را در دست دارید. به عنوان مثال ، هنگام یخ زدن بیرون اجازه ندهید لغزش کند.تضاد منافع وجود خواهد داشت ، جایی که او با این واقعیت روبرو می شود که نه تنها او و نه در همه چیز اصلی است.

تعیین اینکه نبرد قدرت آغاز شده است خشم آور است. اگر عصبانی هستید ، پس کودک با شما وارد جنگ قدرت شده است.

اقدامات ذکر شده پیشگیرانه است. اگر به کودک این احساس را بدهید که او در حال تصمیم گیری در مورد چیزی است ، این درگیری ها برای قدرت کافی نخواهد بود. البته اگرچه مستثنی نیست. و در اینجا باید بتوان از مبارزه خارج شد و آن را ادامه نداد.

توصیه شده: