تو دختری! 50 سایه زنانه

فهرست مطالب:

تصویری: تو دختری! 50 سایه زنانه

تصویری: تو دختری! 50 سایه زنانه
تصویری: زنه با یه مردی حشری تو آسانسور گیر فتاده بود و این اتفاق براش افتاد 2024, ممکن است
تو دختری! 50 سایه زنانه
تو دختری! 50 سایه زنانه
Anonim

تو دختری

مادربزرگم وقتی فهمید که من برای تیراندازی نشان TRP برنزی دریافت کرده ام ، با سرزنش فریاد زد. "لطفاً این را به کسی نگویید!"

مادربزرگ جذاب من سارا ، که می توانست از همه چیز در جهان یک سالاد ، رسوایی و کلاه ایجاد کند ، یک زن واقعی بود و به هیچ وجه یک خانه دار نبود. او پزشک بود ، در طول جنگ با قطار آمبولانس مسافرت کرد ، با وجود سل دو طرفه ریوی ، در زمان استراحت سیب زمینی حفر کرد و در زمان صلح حرفه بسیار خوبی داشت. پدربزرگش در استالینگراد فوت کرد ، بنابراین حتی پس از جنگ برای او آسان نبود. و با همه اینها ، "شما یک دختر هستید ، بنابراین جرات نکنید قدرت خود را نشان دهید" محکم به او دوخته شد.

در 35 سال گذشته تغییر چندانی نکرده است. "مثل یک دختر" ، "منطق زن" ، "مانند یک زن" هنوز هم کلمات فحش هستند. اما دختران پنج ، هفت ، حتی 10 ساله هنوز این را احساس نمی کنند ، آنها می دوند ، می جنگند و با قدرت کامل زندگی می کنند. در چه مرحله ای دچار این عقیده می شویم که دختر بودن به معنای تلاش برای "کوتاه تر" شدن است؟ و قوی بودن یعنی مرد بودن.

شاید فکر کنید یکی از ما در حال انتخاب این است که زن باشد یا در عوض آتش نشان ، پزشک یا برنامه نویس. و برای زنان ، و برای آتش نشانان ، منشور خدمات نگهبانی به شدت مقرر شده است.

"آیا می توانید با تاکسی قدم بزنید؟ آیا موهای زائد خود را انجام می دهید؟ آیا می خواهید ازدواج کنید؟ چه زمانی قصد بچه دار شدن دارید؟ آیا شما یک فمینیست هستید؟ آیا فقط با این پسر معاشقه می کنید؟ چه می خواهید؟ شما کی هستید؟ ؟"

همه این س questionsالات مضحک صرفاً به دلیل این که مجبور بود سوتین بپوشد (از کتاب کیتلین موران "زن بودن") از یک کودک 13 ساله پرسیده می شود.

امروز خیلی سخت شده است. از یک سو ، ما هنوز در مورد همه چیز "ازلی زنانه" مورد آزار و اذیت قرار می گیریم - دامن های بلند ، پاهای کشیده روی پای خود ، نظر خود را برای خود نگه دارید ، بدون چشمک زدن پلک بزنید ، به طرز هیجان انگیز بخندید ، اشاره جنسی کنید و زیرک نباشید! می شنوی؟ باهوش نباش!

- آیا ایده ای دارید که چگونه هواپیماها می توانند از چنین ناو هواپیمابر کوچکی بلند شوند؟

- حدس می زنم با کمک منجنیق.

چنین نگاه وحشتناکی به سبک "اوه ، مادر ، تمساح صحبت می کند!" خیلی وقته ندیدمش. خوب ، بله ، من کاپیتان تیم قهرمان اسرائیل در "چی؟ کجا؟ کی؟" من از این کروموزوم X خارج شدم یا چی؟ یا سینه های شما ناگهان سه اندازه کوچکتر شدند؟

از سوی دیگر ، به شما گفته می شود که یک زن دقیقاً همان شخص است و به سادگی دارای ویژگی های جنسی ثانویه و اولیه است. گویی به نوعی کمک می کند ، وقتی واکنش های احساسی متفاوتی را در خود کشف می کنید ، رویکردی متفاوت برای حل مشکلات ، نیازهای کاملاً متفاوت بدن. میل ناگهانی به "لانه سازی" ، تسلیم شدن ، تعلق داشتن ، در عین حال فرماندهی و بودن همه چیز در جهان ، مانند هوا یا آب.

یا وقتی بارداری ، زایمان ، سقط جنین وارد زندگی شما می شود. ارتباطی که بین شما و کودک وجود دارد و هیچ پدری ، هرچقدر هم که فوق العاده باشد ، ندارد. او به نوزادش شیر نمی دهد و هرگز نمی تواند در این مکان احساس کند. تنها درست ، مطلق و غیر قابل تعویض.

این همه به طرز وحشتناکی گیج کننده است و ما را از یک افراط به افراط دیگر می اندازد.

خیلی از دوستانم دوست داشتند پسر باشند. فقط به این دلیل که می توانید شلوار بپوشید ، تپانچه شلیک کنید ، از درختان بالا بروید ، با ماشین بازی کنید و از آشپزی رنج نبرید. با افزایش سن ، معلوم شد که پسر شدن بسیار مشکل ساز است. شما باید دختر باشید و برای انتخاب تخصص های مربوط به فیزیک ، ریاضیات یا جراحی ، باید دختر باشید. برنامه ریزی ، اره ، مته ، مونتاژ و جداسازی آهن ، ماشین لباسشویی و فن. یا مثلاً کسب و کار خود را راه اندازی کنید ، حتی اگر سالن زیبایی نباشد.

من هرگز نمی خواستم پسر باشم. و من از نرده ها درست در خط گردن و در پاشنه پا بالا رفتم. اما این به هیچ وجه ناشی از درک نقش من به عنوان یک زن نیست ، بلکه به این دلیل است که معتقدم شلوار مانند زین گاو برای من مناسب است.

من زنانی را می شناسم که تا حد زیادی از سکسی بودن می ترسند ، زیرا "آنها را به عنوان یک شخص تحقیر می کند" و عمداً برای فرار از این "کثیفی" وارد یک تصویر غیرجنسی می شوند.

زنانی را می شناسم که جنسیت را منحصراً با روح مجلات براق درک می کنند - کاملا لیسیده ، لباس زیر زنانه توری هستند و آماده فروش هستند.

من زنانی را می شناسم که فقط با مردان دوست هستند ، زیرا آنها از "این همه زنانه" خسته شده اند ، هرچه که منظورشان از آن باشد.

من زنانی را می شناسم که رژ لب ، روفل و دیگر زنانگی مجله را می پوشند ، فقط به این دلیل که از زندگی تنها خسته شده اند و می خواهند رابطه جنسی داشته باشند.

من زنانی را می شناسم که تصمیم می گیرند به تنهایی زندگی کنند زیرا "آخرین مرد خوب در سال 68 توسط یک تراموا تصادف کرد".

من زنانی را می شناسم که وقتی آنها را می خواهند آزرده می شوند ، زیرا آنها واقعاً می خواهند "رویای توریست - بزرگ ، گرم و چسبناک" نداشته باشند و در جایی دیگر در داخل ، به نظر می رسد که اگر آنها "می خواهند" ، به این معنی است که آنها موظف به "دادن" است.

من زنانی را می شناسم که به خود اجازه نمی دهند قدرت کامل خود را به دست آورند ، زیرا "زنانه نیست" و مردان از زنان مستقل می ترسند.

من زنانی را می شناسم که در محل کار مجبور به پوشیدن "زره مردان" می شوند ، زیرا در غیر این صورت هیچ کس به طور جدی به الگوریتم جدیدی که فکر کرده اند گوش نمی دهد.

من زنانی را می شناسم که از عشق به غذاها و آشپزی خجالت می کشند ، زیرا آنها "مرغ خانگی" نیستند و همسر استپفورد نیستند.

من زنانی را می شناسم که نگران "غیرجنسی بودن" خود هستند زیرا یک زن واقعی باید پرشور باشد.

من زنانی را می شناسم که اشتیاق و اشتیاق خود را پنهان می کنند ، زیرا این برای هیستریک های احمقانه است …

من بسیاری از زنان مختلف را می شناسم که آگاهانه یا ناخودآگاه سعی می کنند خود را به این یا آن تصویر از "زن مناسب" فشار دهند یا هر کاری را انجام می دهند تا در این تصویر قرار نگیرند. و من خودم موفق به دیدار بسیاری از آنها شدم ، درست همانطور که از تناقضات عذاب می کشیدم و مطلقاً نمی فهمیدم که جهان از من چه می خواهد.

احتمالاً مهمترین درک و کشف برای من این بود که روشهای زیادی برای زن بودن وجود دارد ، علاوه بر این ، شما می توانید نقشها را به دفعات و با سرعت مناسب تغییر دهید. و هیچ ویژگی "مردانه" با زن بودن شما منافات ندارد ، زیرا درون هر یک از ما هر دو وجود دارد. مرد و زن. آنها در مراحل مختلف زندگی متفاوت رشد می کنند. و ترکیب هر دو در ما بی نهایت فردی و زیبا در غیاب تناسبات "صحیح" است.

تبدیل شدن به یک زن کامل غیرممکن و غیر ضروری است ، همانطور که رسیدن به افق و سقوط در حاشیه جهان غیر قابل تصور است. اما می توانید تمام آن تصاویری را که دوست دارید تجسم کنید. یک ایده جالب و کاملاً سال نو برای این که در مورد کدام یک از قهرمانان یا الهه های مورد علاقه خود دوست دارید و در چه موقعیت هایی قرار بگیرید فکر کنید. یا چه نوع قهرمانی. احتمالاً مهمترین چیز این است که در چه شرایطی کدام یک از آنها می تواند به شما کمک کند. این نشان می دهد که چرا ما به این یا آن نقش ، این یا آن تصویر نیاز داریم.

تلاش در نقش های مختلف حداقل از نظر ذهنی مفید است. و حتی تجسم بهتر است. من کلمه "تجسم" را بسیار دوست دارم. بگذار توهمات گوشت به خود بگیرند. تخیلات را به واقعیت تبدیل کنید. برای بزرگسالان چیز بدی نیست.

توصیه شده: