2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
یک درمانگر متمرکز بر احساسات مربی ای نیست که مهارت های ارتباطی جدید یا روشهای بهتر مذاکره را آموزش دهد. درمانگر متمرکز بر احساسات خالق عاقلی برای بینش در مورد تأثیر گذشته نیست - چگونه شرکای روابط والدین می توانند بر وضعیت فعلی ازدواج تأثیر بگذارند. درمانگر همچنین یک استراتژیست نیست که از پارادوکس ها و تجویز علائم استفاده کند. او همچنین معلمی نیست که به اصلاح انتظارات و باورهای غیر منطقی در مورد ازدواج و روابط کمک کند.
درمانگر متمرکز بر احساسات بیشتر یک مشاور فرایند است که به شرکا در پردازش تجربیات خود ، به ویژه تجربیات احساسی خود در یک رابطه کمک می کند و رقص جدیدی را در روابط خود هدایت می کند.
در طول جلسه ، درمانگر موضع همکاری می گیرد ، گاهی اوقات از شرکا پیروی می کند ، و گاهی اوقات رهبر می شود ، اما نه متخصص ، که به همسران می گوید رابطه آنها باید چگونه باشد
هدف EFT تجدید تجربیات و سازماندهی مجدد تعاملات برای ایجاد ارتباط قابل اعتماد بین شرکا و ایجاد احساس امنیت در کنار هم بودن است. تمرکز بر مسائل دلبستگی است: ایمنی ، اعتماد و تماس ، و هر چیزی که مانع آن می شود از آنجا که روابط عمدتا به عنوان یک رابطه عاطفی تلقی می شود تا یک ترتیب منطقی ، درمانگر به دنبال کمک به زوج برای یافتن راه حل های عملی برای مشکلات موجود از طریق راه حل جدید نیست. موافقت نامه ها یا شرایط هنگامی که رابطه در یک زوج امن تر می شود ، همسران می توانند از مهارتهای موجود خود برای مذاکره با یکدیگر استفاده کنند. شفافیت بیشتر و بار سنگینی در مسائلی وجود دارد که باید حل شوند وقتی مسائل با تجارب و تجربیات دلبستگی ناایمن همراه نباشند.
تمرکز جوهر هرگونه درمان کوتاه مدت است. EFT معتقد است که احساسات نقش مهمی در نمایشنامه روابط ناکارآمد و تغییر آنها ایفا می کنند. این احساسات هستند که رفتار دلبستگی را سازماندهی می کنند ، که نیروی محرکی است که ما را به سوی افراد دیگر هدایت می کند و نیازها و خواسته های ما را به آنها منتقل می کند. در EFT ، احساسات به حداقل نمی رسند ، تحت کنترل قرار نمی گیرند و به سادگی نامگذاری نمی شوند ، اما اجازه رشد و تمایز به آنها داده می شود. EFT این را به عنوان بازکردن واقعیت احساسی مشتری توصیف می کند. تجربیات احساسی و بیان احساسات به عنوان هدف و نیروی فعال تغییر تلقی می شوند. باز کردن احساسات کلیدی و استفاده از آنها به عنوان پایه ای برای واکنش های جدید نسبت به شریک ، "هسته" تغییر است.
EFT برای 8 تا 20 جلسه با یک زوج طراحی شده است. پیش شرط موفقیت درمان ، اتحاد درمانی مثبت با هر یک از شرکا است. در فرآیند درمانی ، سه مرحله متمایز می شوند که به 9 مرحله تقسیم می شوند.
مرحله 1. افزایش چرخه های تعامل منفی
- ایجاد اتحاد و ترسیم حلقه ای از موضوعات مشکل ساز که در قلب آنها مبارزه برای محبت قرار دارد
- شناسایی چرخه های تعامل منفی مربوط به این موضوعات.
- پرداختن به احساسات ناشناخته که زیربنای موضع گیری های متقابل است.
- بازتعریف مشکل از نظر چرخه منفی ، احساسات اساسی و نیازهای دلبستگی. این چرخه به عنوان یک دشمن مشترک ، عامل محرومیت احساسی و ناراحتی برای هر دو طرف تعریف می شود.
مرحله 2. تغییر موقعیت در تعامل
شناسایی احساسات ، نیازها و جنبه های خود که قبلاً ناشناخته بود در زمینه دلبستگی و ادغام آنها در تعامل شرکا.
ایجاد شرایط مطلوب برای پذیرش تجربیات شریک و واکنشهای جدید او در تعامل.
کمک و حمایت در بیان نیازها و خواسته ها ، ایجاد مشارکت عاطفی و لحظات صمیمیت بین شرکا که رابطه دلبستگی آنها را دوباره تعریف می کند.
مرحله 3. تثبیت و ادغام
کمک و پشتیبانی در یافتن راه حل های جدید برای مشکلات روابط قدیمی.
ادغام نگرش های جدید و چرخه های جدید رفتار دلبستگی.
منابع: جانسون ام. تمرین ازدواج متمرکز بر احساسات
توصیه شده:
اقدامات و مداخلات نوعي در تراپي اسپويل متمرکز بر احساسات
در یک جلسه معمولی ، یک درمانگر متمرکز بر احساسات مشغول موارد زیر است: - سطح اتحاد درمانی را دنبال می کند . "من احساس می کنم که این یک روند دشوار برای شما است ، آیا می توانم به نحوی بیشتر از شما حمایت کنم؟" - احساسات ثانویه را منعکس می کند .
کار با زخم های متصل در تراپی تراپی با تمرکز احساسی
زخم های دلبستگی به عنوان جرمی علیه پیوندهای انسانی تعریف می شوند و در این واقعیت بیان می شود که فرد در لحظه حساس نیاز رها شده یا خیانت می شود. این جنایات سپس احساس ناامنی را در رابطه دلبستگی ایجاد یا تقویت می کند. آنها به عنوان آسیب زا تلقی می شوند زیرا باعث ترس بی حد و مرز و احساس درماندگی می شوند ، اگر به آنها توجه نشود محدودیت های شدیدی را بر اعتماد و صمیمیت اعمال می کنند.
زن - با تمرکز بر هدف: "من هدف را می بینم - هیچ مانعی نمی بینم"
اگر من از خودم دفاع نکنم ، چه کسی از من دفاع خواهد کرد؟ اگر حالا نه، پس کی؟ گفتن از تلمود "پیکان آرتمیس" "من هدف را می بینم - و هیچ مانعی نمی بینم" آرتمیس می گوید: من مانند یک کپس سریع هستم ، مانند یک شیر زن قوی هستم ، مانند یک شاهین تیز بین هستم.
مداخلات در تراپی متمرکز بر احساسات
مداخلات عمده در EFST بازتاب . درمانگر به احساسی که در حال حاضر مشهود است توجه کرده و آن را منعکس می کند. درمانگر درک خود را از تجربه بیان می کند و توجه مراجعه کننده را به این تجربه معطوف می کند. تأمل فقط تکرار یا تغییر شکل کلمات مراجعه کننده نیست ، بلکه نیازمند تمرکز قابل توجهی از طرف درمانگر و غوطه ور شدن همدلانه در دنیای درونی مراجعه کننده است.
روان درمانی یک روان درمانگر ، یا اینکه چرا روان درمانی طولانی مدت با یک درمانگر همیشه م Moreثرتر است
مقاله ای در مورد اینکه اگر هرکسی روانشناس خاص خود را داشته باشد چه عالی خواهد بود! من فقط می خواهم افکار خود را به اشتراک بگذارم. من فکر می کنم که جهان آرام تر خواهد بود ، اگر هرکسی روانشناس خود را داشته باشد ، اضطراب در ما کمتر خواهد بود.