2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
مداخلات عمده در EFST
بازتاب. درمانگر به احساسی که در حال حاضر مشهود است توجه کرده و آن را منعکس می کند. درمانگر درک خود را از تجربه بیان می کند و توجه مراجعه کننده را به این تجربه معطوف می کند. تأمل فقط تکرار یا تغییر شکل کلمات مراجعه کننده نیست ، بلکه نیازمند تمرکز قابل توجهی از طرف درمانگر و غوطه ور شدن همدلانه در دنیای درونی مراجعه کننده است. درمانگر تجربیات مراجعه کننده را ردیابی می کند ، آنها را با او پردازش می کند و متوجه می شود که چگونه این شخص گام به گام تجربیات خود را ایجاد می کند. درمانگر تغییرات جریان تجربه را یادآوری و بیان می کند ، برای مثال ، اگر تغییری ناگهانی در سطح مشارکت عاطفی مراجعه کننده ایجاد شود یا "گیر کرده باشد" و قادر به یافتن کلمات نباشد.
بازتاب دقیق به مشتری این امکان را می دهد که احساس کند شنیده شده و حساب شده است. به این ترتیب ، جلسه درمان به یک فضای امن تبدیل می شود و درمانگر به عنوان یک متحد درک می شود. بازتاب توجه مشتری را به داخل معطوف می کند ، درک تجربیات خود را تیز می کند و همچنین روند ارتباطات بین فردی در جلسه را کند می کند. تأمل بر اهمیت برخی اظهارات تأکید می کند و فرآیند درمانی را متمرکز می کند. بازتاب ، تجربه را به سمت نور معطوف می کند ، به طوری که جنبه های آن قابل مشاهده است. بازتاب رسانه ای است که به مشتریان کمک می کند چیزی را از تجربه خود که مبهم به نظر می رسید ، درک کرده و تجربه کنند. بسته به نحوه استفاده از آن ، می تواند تجربه را صاف کند و شاید بر تجربه تأکید کند. بازتاب خوب اولین قدم در زنده جلوه دادن تجربه مشتری ، ملموس ، خاص ، دقیق و فعال است.
اعتراف درمانگر به مراجع می گوید که هر یک از آنها حق تجربه و واکنش های احساسی خود را دارند. در صورت لزوم ، درمانگر بین تجربیات یک شریک زندگی و قصد طرف دیگر تمایز قائل می شود. تأیید توسط درمانگر احساس امنیت ایجاد می کند ، سطح کلی اضطراب را کاهش می دهد و با کاهش ارزش و دفاع از خود مقابله می کند. به رسمیت شناختن مقابله با ادراک و ارائه خود محدود بر اساس انتقاد از خود یا انتظار قضاوت از دیگران است.
بازتاب های بیداری پاسخ های بیداری در درجه اول بر جنبه های درک شده ، نامشخص یا در حال ظهور تجربه شریک تمرکز می کند و اکتشاف و مشارکت را تشویق می کند. درمانگر از موضوعات و مکالمات سطحی اجتناب می کند و به احساسات مراجعه کننده می پردازد. او سعی می کند "زنده" بماند تا کیفیت تجربه را ثبت کند ، اغلب از تصاویر بیدار کننده استفاده می کند. این به مشتری کمک می کند تا تجربیات خود را به شیوه ای زنده تر و متمایزتر بسازد. بازتاب ها می توانند بر نحوه درک و تجربه سیگنال های شریک تمرکز کنند. درمانگر مراجعان را در خط مقدم تجربیات خود قرار می دهد و پیشنهاد می کند قدم بعدی را در بیان و بیان نمادین آن تجربه بردارید.
کسب کردن. همانطور که درمانگر فرآیندهای داخلی و بین فردی را که در هر یک از شرکا و در دو زوج در حال شکل گیری است ، زیر نظر دارد ، همچنین می تواند واکنش ها و تعاملات خاصی را برجسته و تقویت کند. معمولاً اینها واکنشها و تعاملاتی هستند که نقش عمده ای در حفظ جنبه های مخرب رابطه دارند ، در صورت بروز تعاملات مثبت جدید ، درمانگر به شیوه ای مشابه عمل می کند. تقویت تجربه عاطفی زیربنایی را متمرکز می کند تا اکنون بتواند برای تغییر تجربیات و تعاملات مورد استفاده قرار گیرد. چندین راه برای انجامش وجود دارد:
- یک عبارت را برای افزایش معنی آن تکرار کنید.
- نحوه صحبت کردن در مورد چیزی می تواند تجربه را افزایش دهد. درمانگر به جلو متمایل می شود ، هنگامی که می خواهد آسیب پذیری و ناامنی تجربه شده را افزایش دهد ، سرعت صدا را کاهش می دهد و صدا را کاهش می دهد ، و صدای خود را بالا می برد ، و تجلی قاطعیت را افزایش می دهد.
- از تصاویر واضح و بزرگ استفاده کنید ، استعاره هایی که ویژگی تجربه را توصیف می کند.
- مدیریت اجراها در تعامل ، ترجمه تجربه درون روانی به سطح ارتباط بین شرکا ؛
- نگه داشتن ، گاهی اوقات بسیار سرسختانه ، تمرکز خاصی از توجه. درمانگر تلاش برای ترک یا تغییر جهت تجربه را متوقف می کند و اجازه نمی دهد تنش احساسی آن لحظه آرام شود.
ادبیات:
جانسون ام. تمرین ازدواج متمرکز بر احساسات
توصیه شده:
نقش درمانگر ، هدف ، تمرکز ، مراحل در تراپی درمانی متمرکز بر احساسات
یک درمانگر متمرکز بر احساسات مربی ای نیست که مهارت های ارتباطی جدید یا روشهای بهتر مذاکره را آموزش دهد. درمانگر متمرکز بر احساسات خالق عاقلی برای بینش در مورد تأثیر گذشته نیست - چگونه شرکای روابط والدین می توانند بر وضعیت فعلی ازدواج تأثیر بگذارند.
اقدامات و مداخلات نوعي در تراپي اسپويل متمرکز بر احساسات
در یک جلسه معمولی ، یک درمانگر متمرکز بر احساسات مشغول موارد زیر است: - سطح اتحاد درمانی را دنبال می کند . "من احساس می کنم که این یک روند دشوار برای شما است ، آیا می توانم به نحوی بیشتر از شما حمایت کنم؟" - احساسات ثانویه را منعکس می کند .
کار با زخم های متصل در تراپی تراپی با تمرکز احساسی
زخم های دلبستگی به عنوان جرمی علیه پیوندهای انسانی تعریف می شوند و در این واقعیت بیان می شود که فرد در لحظه حساس نیاز رها شده یا خیانت می شود. این جنایات سپس احساس ناامنی را در رابطه دلبستگی ایجاد یا تقویت می کند. آنها به عنوان آسیب زا تلقی می شوند زیرا باعث ترس بی حد و مرز و احساس درماندگی می شوند ، اگر به آنها توجه نشود محدودیت های شدیدی را بر اعتماد و صمیمیت اعمال می کنند.
یک مفهوم پویا از شخصیت و درمان متمرکز بر احساسات: تجزیه و تحلیل مقایسه ای
مفهوم دینامیک شخصی و درمان احساسی متمرکز: تجزیه و تحلیل مقایسه ای N.I. Olifirovich D.N. Khlomov رویکرد گشتالت به عنوان یک جهت روان درمانی در اواسط قرن بیستم شروع به توسعه کرد. گشتالت در سال 1951 ظاهر شد و امروزه به یک رویکرد جامع و اثبات شده علمی تبدیل شده است که شامل نظریه توسعه انسانی ، نظریه آسیب شناسی / بیماری / روان رنجوری و تمرین درمان / درمان است [5].
مداخلات موثر روان درمانی. چگونه می توان زندگی مشتری را برای بهتر تغییر داد
مداخله خوب همیشه از تماس بین درمانگر و مراجعه کننده ناشی می شود. او همیشه غیر منتظره است. اگر مداخله مبتنی بر نوعی پیش آگهی است ، به عنوان مثال ، برای کمک به مراجعه کننده به آگاهی از خشم نسبت به پدر ، و به منظور خاصی انجام می شود ، این مداخله ضعیف است.