2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
به هر حال ، متجاوز همیشه مقصر خشونت است. هر کی چیزی میگه مهم نیست که چه استدلال های "سنگین" و "منطقی" برای شما مطرح می شود. در غیر این صورت ، زندگی یکی از زندگی دیگری مهم تر می شود. در غیر این صورت ، شخص دیگری از قدرت و قدرت برخوردار می شود - بی نهایت
سپس می توانید با خیال راحت و با وجدان راحت به یک زن تجاوز کنید ، زیرا "لازم نبود …". و در اینجا می توانید هرگونه جایگزینی را جایگزین کنید: با صدای بلند و "بی چون و چرا" بخندید ، "بیش از حد" قرمز بپوشید و با گیره مو "اشاره" کنید ، یک لیوان مارتینی را به عنوان هدیه بپذیرید و بنابراین "بفروشید" ، فقط یک بار "نه" بگویید ، زیرا این فقط "معاشقه و برچسب گذاری قیمت" است. یا شاید شما در ظاهر نمی توانید شبیه سابق کسی باشید. و هرگز نمی دانید دلایل "قانع کننده" دیگر چه دلایلی می تواند داشته باشد.
اگر تجاوزگر گناهکار نباشد ، می توان با آرامش یک مرد همجنسگرا را متهم کرد که پس از ضرب و شتم جمعیت غریبه در کما دراز کشیده است ، زیرا خود او "تحریک" کرده است. چون پیراهن پولک صورتی به تن داشت. زیرا او به نوعی "نه مثل یک مرد" صحبت می کند. چون دست یکی از عزیزان را در خیابان گرفت. چون خجالت نمی کشیدم.
سپس می توانید سمولین منفور را با توده در کودک بریزید ، جوانه های تلخ بروکسل ، پیاز سرخ شده ای که شبیه کرم های حلزونی است را در کودک بریزید و به رفلکس و اشک اشکال توجه نکنید ، زیرا "این ضروری است و لازم است مفید است. " شما می توانید او را شکست دهید زیرا او نمی داند که چگونه معادله را با دو مجهول حل می کند یا اینکه نمی تواند در پایان روز به یاد بیاورد که مربع هیپوتنوز برابر با مجموع مربع پاها است. می توانید "با بهترین نیت" به او زور وارد کنید ، زیرا "در غیر این صورت او نمی فهمد."
همچنین می توانید همسرتان را تا سرحد مرگ کتک بزنید ، زیرا غذا به موقع نیست ، شب به شدت کودک را آرام می کند و شوهر صبح به سر کار می رود و در خانه نمی نشیند و "کاری نمی کند". می توانید همسرتان را از پول مورد نیاز خود محروم کنید ، زیرا او "نمی داند چگونه صحبت کند" و همه بسیار گستاخ است.
هر بار که کسی چشم خود را بر روی خشونت می بندد ، این شکوه حتی شکوهمندتر می شود.
ویدئویی که در آن جورج فلوید می میرد یکی از ترسناک ترین فیلم هایی است که در چند وقت اخیر دیده ام. تا درد قفسه سینه و خشونت به این شکل است.
این به وضوح نشان می دهد که احساس قدرت نامحدود چیست. و عدم احترام به زندگی دیگران. و احساس برتری خود فرد چیست.
بله ، داستان جورج فلوید آگاهی عمومی را تکان داد. اما در مورد او مشخص نیست. نکته در صدها و هزاران داستان مشابه در جایی نزدیک است. اینها داستانهایی در مورد ضرب و شتم ، تجاوز ، قتل توسط افرادی است که "بالاتر" هستند و "می توانند". خشونت همیشه خشونت است. مهم نیست که چگونه کسی دوست دارد او را توجیه یا سفید کند.
شما می توانید در مورد این واقعیت که "این اتفاق برای افراد خوب و بی گناه نمی افتد" ، هر چقدر دوست دارید خیال پردازی کنید ، اما این خیال گرم در اولین برخورد با فردی که حقانیت او برای او مهمتر از زندگی یک نفر است ، متلاشی می شود. یکی دیگر. با شخصی که فکر می کند حق دارد. هر کس می تواند در چیزی مقصر باشد. مردی وجود داشت ، اما برای چه چیزی او را بکشم - وجود خواهد داشت ، به یاد داشته باشید؟
توصیه شده:
نمی خواهم رنج بکشم! داستان مشتری
این داستان دارای یک پیش داستان است. نامها تغییر کرده اند. مجوز مشاوره گرفته شده است. اول ، سوتلانا سرگئونا ، 58 ساله ، به من مراجعه کرد ، دو دختر بزرگ دارد که ازدواج نکرده اند و قصد تشکیل خانواده ندارند. بزرگترین ، 32 ساله ، زیبا و باهوش است.
چرا برخاستن و راه رفتن نکاتی جواب نمی دهد
در روانشناسی رایج مدرن ، که عمدتا از غرب به ما آمده است ، توجه زیادی به رشد شخصی ، افزایش عزت نفس ، تعیین و دستیابی به اهداف و سایر جهت های مثبت توجه می شود. با این حال ، بیشتر و بیشتر در نقدها می شنوم که "ابتدا کمک کرد ، اما بعد متوقف شد"
"می خواهی!" - "من نمی توانم!" یا "من نمی خواهم!"؟ آیا باید ضعف یا مسئولیت را انتخاب کنید؟
بسیاری از مردم در مورد چگونگی زندگی ، نوع رابطه ای که می خواهند ، کجا می خواهند و چگونه استراحت می کنند صحبت می کنند و این حداقل خواسته هایی است که بیان می شود. هرکسی "خواسته" و "نمی خواهد" خود را دارد. اما برای تحقق این خواسته ها ، همیشه چیزی کافی نیست:
ضربه نمی زند ، اما به شما اجازه زندگی نمی دهد: اشکال خشونت روانی در خانواده
ما اغلب به خشونت خانگی به عنوان ضرب و شتم معمولی فکر می کنیم ، اما سوءاستفاده روانی می تواند به همان اندازه ویرانگر باشد و اثرات آن بسیار بیشتر از کبودی باقی می ماند. رواندرمانگر آمریکایی لوندی بنکرافت که سالها با سوء استفاده کنندگان مرد کار کرده است ، کتابی نوشت که در آن سعی کرد به سوال شرکای همین شکنجه گران مرد پاسخ دهد "
"چه کسی را بیشتر می خواهم." نکاتی درباره اعتیاد احساسی
مدتهاست به مطالبی درباره روابط معتاد برخورد نکرده ام. و سپس یک معجزه - فیلم "چه کسی را بیشتر می خواهم" ، در ایتالیا و سوئیس در سال 2010 فیلمبرداری شد. از خود نام روشن می شود که موضوع فیلم شور و اشتیاق است ، به عبارت دقیق تر ، میل به تمایل و تملک ، و نه داشتن ، ایجاد ، عشق.