2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
این داستان دارای یک پیش داستان است. نامها تغییر کرده اند. مجوز مشاوره گرفته شده است.
اول ، سوتلانا سرگئونا ، 58 ساله ، به من مراجعه کرد ، دو دختر بزرگ دارد که ازدواج نکرده اند و قصد تشکیل خانواده ندارند. بزرگترین ، 32 ساله ، زیبا و باهوش است. کوچکترین ، 28 ساله ، زیبا و باهوش است. دختران جدا از مادر و پدر زندگی می کنند. آنها برای خود مکانی برای زندگی خریداری کردند و والدین خود را ترک کردند. بزرگتر سه اتاق دارد آپارتمان در یک منطقه کوچک جدید ، و کوچکترین تا به حال فقط یک قطعه کوپک خریداری کرده است.
سوتلانا سرگئونا مدتهاست که زنگ خطر را می زند که "دختران به طور کامل جنس مخالف را نادیده می گیرند."
من گفتم: "اگر دختران شما به تنهایی به من مراجعه کنند ، من با آنها کار خواهم کرد. اما کار من با یک مشتری کار شخصی مشتری است ، من حق ندارم شما را در مورد نتایج آن به شما اطلاع دهم."
زمان گذشت و ایرینا ، دختر بزرگ سوتلانا سرگئونا ، اسکایپ من را زد.
"من به اصرار مادرم به شما مراجعه کردم. او ما را کاملاً خسته کرد. او ثابت می کند که من و خواهرم عادی نیستیم. ما به دنبال همسر نیستیم. من نمی خواهم به دنبال کسی باشم. من به این نگاه کردم ایرینا گفت: "خوشبختی خانوادگی" ، و اکنون من فقط در حال استراحت هستم!.که هیچ اعصاب ساز در این نزدیکی وجود ندارد. مامان فقط از ازدواج ما عصبانی است. کف زدن در دهان ، اثبات این که ازدواج شادی است. اما من فکر نمی کنم. " به من
پرسیدم: "والدین چه نوع روابط خانوادگی داشتند؟"
"وحشتناک است! پدر بسیار زیبا است و پول زیادی به دست می آورد. او شاد است و عاشق شرکت است. و مادر دائما از از دست دادن او می ترسد. او به همه حسادت می کند. او قبلاً از رفتن به سالن های زیبایی اجتناب کرده است ، همه چیز در تلاش برای جذابیت پدر است. و او را می خنداند. و حالا او یک معشوقه جوان دارد و مامان این را می داند ، اما او همه چیز را تحمل می کند. اما من نمی خواهم و نخواهم. و خواهرم نیز همینطور فکر می کند. شما می گویید ازدواج کنید چرا؟ چرا؟ رنج کشیدن بسیار شبیه یک مادر؟ برای دور زدن فالگیرها و روانپزشکان؟ و برای چه؟ این چیست که یک مرد به من چه خواهد داد؟ رنج می برم؟ به خود شک ندارم؟ من به آن احتیاج ندارم! من می خواهم در آرامش زندگی کنم. من نمی خواهید نگران باشید و رنج ببرید. من به این علاقه ندارم ، من قبلاً آن را دیده ام. "- مشتری پاسخ داد.
گفتم: "من شما را درک کردم."
"آیا می فهمی؟ و به من چه می گویی؟" - ایرینا متعجب گفت.
"من می گویم که این زندگی شماست و شما حق دارید به طور مستقل آن را کنار بگذارید." - من پاسخ دادم.
ایرینا شروع به آرام شدن کرد و جلسه به پایان رسید.
پس از مدتی ، سوتلانا سرگئیونا تماس گرفت.
او پرسید: "ایرینا آنجا بود؟"
جواب دادم: "بله"
"و چگونه؟ آیا او بالاخره ازدواج می کند؟" - سوتلانا سرگئونا همچنان علاقه مند بود.
گفتم: "این فقط به میل او بستگی دارد ،" اما من می خواستم ادامه دهم.
شادی خانوادگی باید خوشبختی باشد-شادی برای همه اعضای خانواده ، و سپس همه چیز در این خانواده خوب خواهد بود.
می توانید برای مشاوره در وب سایت ثبت نام کنید.
توصیه شده:
تمرین "نمی خواهم-نمی خواهم"
من یک تکنیک عالی به شما می دهم که به شما کمک می کند خواسته های واقعی خود را بهتر بشناسید و کسانی را که ارتباط خود را با خواسته های خود قطع کرده اند ، جهت دهی کنید. 1. 2 برگ کاغذ و یک قلم تهیه کنید. 2. مورد اول "100 آرزوهای من"
من دیگر او را نمی خواهم. و من اصلاً کسی را نمی خواهم چرخه تماس جنسی و خرابی های آن
حوزه صمیمیت و جنسیت مملو از اسطوره ها ، جزم ها و تابوهای بسیار است که از یک سو ، در ظاهر علمی ، از سوی دیگر ، در ظاهر انسان و بزرگسالان تداخل ایجاد نمی کند. زنان اغلب در جلسات با سوالات مربوط به روابط به من مراجعه می کنند و در روند کار ، به هر طریقی ، س questionsالات نارضایتی از زندگی جنسی آنها ایجاد می شود.
"من دیگر او را نمی خواهم. و من اصلاً کسی را نمی خواهم. " چرخه تماس جنسی و خرابی های آن
حوزه صمیمیت و جنسیت مملو از اسطوره ها ، جزم ها و تابوهای بسیار است که از یک سو ، در ظاهر علمی ، از سوی دیگر ، در ظاهر انسان و بزرگسالان تداخل ایجاد نمی کند. زنان اغلب در جلسات با پرس و جو در مورد روابط ، به من مراجعه می کنند و در روند کار ، به هر طریقی ، س questionsالات نارضایتی از زندگی جنسی آنها ایجاد می شود.
چنین درمان متفاوتی: مشتری "من می خواهم" و مشتری "من باید"
درمانگری بسیار متفاوت: مشتری "می خواهم" و مشتری "NADO" در روان یک فرد بالغ من می خواهم و باید هماهنگ باشم ، خواسته ها و تعهدات من موضوع مطرح شده در مقالات "بین نیاز و خواسته و دام مضاعف روابط را ادامه می دهم من حامی نوع شناسی مراجعه کنندگان و درخواست های آنها نیستم و در درمان بر فردیت شخصیت مراجعه کننده و منحصر به فرد بودن درخواست وی تأکید می کنم.
من نمی خواهم ازدواج کنم ، و داستان مرموز میلیونر روسی الیسف
ازدواج به عنوان تعیین خانواده از نظر اجتماعی رسمی ، نوعی زمینه برای ویژگی های فرهنگ آن زمان است ، از این رو فوق منیت جامعه است ، و چارچوبی است که انگیزه های ناخودآگاه در آن بیداد می کند. بدیهی-باورنکردنی از تاریخ روابط خانوادگی. 1. ازدواج کارکنان نظامی و دولتی در قرن 19 تنها با رضایت مقامات مجاز بود.