2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
احساسات - از خشم شدید گرفته تا عاشق شدن ساده لوحانه - یک واکنش فیزیکی فوری بدن به سیگنال های مهم از خارج است. هنگامی که حواس ما اطلاعات دریافت می کنند - نشانه های خطر ، نشانه ای از علاقه به عشق و غیره - ما از نظر فیزیکی با پیامهایی که دریافت می کنیم سازگار می شویم. ضربان قلب ما تندتر یا کندتر می شود ، ماهیچه ها شل می شوند یا تنش می کنند ، مغز روی خطر تمرکز می کند یا از احساس امنیت آرام می شود.
این واکنش های فیزیکی حالت درونی و رفتار بیرونی ما را با وضعیت فعلی هماهنگ می کند و می تواند به ما کمک کند نه تنها زنده بمانیم ، بلکه در فراوانی زندگی کنیم. سیستم ناوبری طبیعی ما ، که طی میلیون ها سال تکامل یافته است ، هنگامی که در تلاش برای مبارزه با آن نیستیم ، بسیار مفیدتر است.
اما انجام این کار همیشه آسان نیست ، زیرا احساسات ما همیشه قابل اعتماد نیستند. گاهی اوقات آنها به تشخیص فریب یا تظاهر کمک می کنند ، به عنوان یک رادار داخلی کار می کنند و اطلاعات دقیق و عمیقی از آنچه در حال حاضر در حال رخ دادن است ارائه می دهند. مطمئناً همه احساس می کردند که این شخص خیانت می کند.
با این حال ، در موارد دیگر ، احساسات گذشته درک رویدادهای فعلی را دشوار می کند و آنها را با خاطرات دردناک مرتبط می کند. این احساسات قوی می تواند شخص را کاملاً تحت تسلط خود قرار دهد و او را به "صخره ها" بفرستد (در چنین مواردی ، شخص برای خود اقدامات تکانشی و مضر انجام می دهد). این به دلیل سفتی احساسی است.
چنین واکنش انعطاف ناپذیری ممکن است نتیجه یک داستان مخرب دیرینه باشد که شخص بارها با خود تکرار می کند (به عنوان مثال ، "من همیشه همه کارها را اشتباه انجام می دهم"). یا ممکن است به دلیل عادت معمول استفاده از الگوها ، مفاهیم و قواعد ذهنی باشد که زمانی به فرد کمک می کرد (به عنوان مثال ، در دوران کودکی یا اوایل کار) ، اما اکنون دیگر کار نمی کند.
سفتی احساسی - گرفتار شدن در افکار ، احساسات و رفتارهایی که کمکی نمی کند - با تعدادی از مشکلات روانی همراه است ، به عنوان مثال ، اضطراب ، افسردگی ، ناامنی و دیگران. مهارت ذهنی - انعطاف پذیری در افکار و احساسات ، که امکان پاسخگویی بهینه (و نه به طور معمول) به موقعیت های روزانه را می دهد - جزء مهمی از تحقق زندگی است.
چابکی احساسی کنترل احساسات و افکار شما نیست. این در مورد انتخاب نحوه واکنش فرد به سیستم هشدار احساسی است. از این گذشته ، شخص انتخاب نمی کند که چه فکر کند و چه احساسی داشته باشد ، بلکه می تواند انتخاب کند که چه چیزی را دنبال کند یا نکند.
فردی با چابکی احساسی توسعه یافته می فهمد که زندگی همیشه آسان نیست ، اما مطابق با مهمترین ارزشهای خود عمل می کند و به جلو حرکت می کند - به سوی اهداف بزرگ خود. او همچنین احساس خشم ، ناراحتی ، شرمندگی و غیره را خواهد داشت. - هیچ کس از شر این خلاص نمی شود - اما او با احساسات خود با علاقه و درک رفتار می کند. این احساسات آنها را به بیراهه نمی کشاند ، زیرا به بالاترین آرزوها هدایت می شوند.
ادامه دارد…
این مقاله برگرفته از کتاب چابکی احساسی سوزان دیوید است.
توصیه شده:
چابکی احساسی 5. چگونه از قلاب احساسات بیرون نرویم. بطری کردن
باتلر فردی است که سعی می کند احساسات خود را کنار بگذارد و احساسات خود را کنار بگذارد. آنها احساسات ناخواسته را از بین می برند ، زیرا مورد دوم باعث ایجاد ناراحتی و حواس پرتی از چیز اصلی می شود. اگر شما یک فرد بالغ هستید که شغل خود را دوست ندارد ، می توانید احساسات منفی خود را به شیوه ای منطقی از بین ببرید:
چابکی احساسی 7. در خوشبختی گیر کرده است
در یک مطالعه (جنبه تاریکی شادی ، گروبر) ، ثابت شد که شما نه تنها می توانید شادی بی حد و حصر داشته باشید ، بلکه می توانید از شادی شبه لذت ببرید ، سعی کنید شادی خود را در زمان اشتباه و به روش اشتباه پیدا کنید. این بدان معنا نیست که شما باید دائماً در ترس و اضطراب زندگی کنید.
چابکی احساسی 4. ابتکاری فکر و قلاب
ما انسان ها دوست داریم دسته بندی های ذهنی ایجاد کنیم و سپس اشیا ، تجربیات و حتی افراد را به آنها اختصاص دهیم. هنگامی که ما بیش از حد راحت و با دسته های از پیش تعیین شده سفت و سخت آشنا می شویم ، این وظیفه شناختی زودرس نامیده می شود ، به معنای واکنش معمول انعطاف ناپذیر به ایده ها ، چیزها ، افراد و حتی خودمان.
چابکی احساسی 3. قلاب احساسی
طرح یک کتاب یا فیلم بسته به این که بتواند بیننده را به خود جلب کند و به او علاقه داشته باشد زنده می ماند یا می میرد. چنین قلابی لزوماً درگیری را پیش فرض می کند ، و با افتادن در این قلاب ، ما توجه خود را به چگونگی و چرایی حل منازعه حفظ می کنیم.
چابکی احساسی 2.4 مراحل مهارت
هر زمان که ما در حوادث زندگی خود هستیم ، از قوانین نوشته شده یا اختراع شده پیروی می کنیم ، نگران شیوه های موجود و اقدامات مفید نیستیم. فکر می کنم این اتفاق برای همه افتاد. به این می گویند قلاب احساسی - ما مانند اسباب بازی های بادی رفتار می کنیم ، بارها و بارها به دیوارهای یکسان برخورد می کنیم و فکر نمی کنیم که ممکن است درهای راست یا چپ باز باشد.