وقتی نیرویی برای قوی بودن وجود ندارد. قدرت در ضعف

تصویری: وقتی نیرویی برای قوی بودن وجود ندارد. قدرت در ضعف

تصویری: وقتی نیرویی برای قوی بودن وجود ندارد. قدرت در ضعف
تصویری: دکتر فرهنگ هلاکویی - نداشتن اراده و رسیدن به هدف 2024, آوریل
وقتی نیرویی برای قوی بودن وجود ندارد. قدرت در ضعف
وقتی نیرویی برای قوی بودن وجود ندارد. قدرت در ضعف
Anonim

هیچ یک از مردان من ضعف من را نپذیرفت و نمی پذیرد. او نیازی به آن ندارد. او من و من او را از یک مکان قوی انتخاب کرد. جایی که من مکانیسم دفاعی بقای خود را پخش می کنم - من می توانم خودم را کنار بیاورم ، به کمک احتیاج ندارم ، من خودکفا ، مستقل ، قوی هستم و می توانم همه کارها را خودم انجام دهم.

من برای زنده ماندن نیاز به قوی بودن داشتم. من به جنگیدن ، مقاومت کردن ، تسلیم نشدن ، آرام نشسته بودن عادت کرده ام. تصمیم بگیرید ، کار کنید ، انجام دهید ، به زنده ماندن ادامه دهید.

بسیاری از افراد در محیط من - دوستان ، خانواده ، مردان یا فقط آشنایان - من را همینطور می بینند. این مکانیسم دفاعی من است. این چیزی است که بارها به من کمک کرد تا تسلیم نشوم و ادامه ندهم.

قبلاً ، هیچ کس هرگز من را در معرض آسیب پذیری نپذیرفته بود. وقتی ضعیف می شوم و گریه می کنم. وقتی احساس بدی دارم و آسیب می بینم. پس از همه ، حتی این احساسات ، من می توانم به زیبایی پنهان کنم و در ظاهر بخشی از شر یا تحریک را نشان دهم. برای محافظت از ناتوانی خود خشم من نیز در پاسخ همان خشم و بیگانگی را ایجاد کرد.

برخی سعی کردند متوجه احساسات من نشوند ، سریع آرامم کردند. مانند این ، این مزخرف است ، چرا شما اینجا متفاوت هستید. بی ارزش یا حتی سرزنش شده - خود را کنار هم بکشید ؛ گریه نکن؛ همه چیز خوب است؛ هیچ دلیلی برای ناامیدی وجود ندارد ؛ خودت مقصر هستی

به یاد دارم که ضعف بد است. آنها ممکن است آنجا بیشتر به من ضربه بزنند یا حتی مرا رد کنند. و من به تنهایی یا برای خودم گریه کردم تا کسی نبیند. صدای عجیبی در سرم به صدا درآمد - خود را به هم نزدیک کنید.

هیچ یک از مردان من ضعف من را نپذیرفت و نمی پذیرد. او نیازی به آن ندارد. او من و من او را از یک مکان قوی انتخاب کرد. جایی که من مکانیسم دفاعی بقای خود را پخش می کنم - من می توانم خودم را کنار بیاورم ، به کمک احتیاج ندارم ، من خودکفا ، مستقل ، قوی هستم و می توانم همه کارها را خودم انجام دهم.

اگر من شروع به گریه کنم یا نقاط ضعف خود را بیان کنم والدین و دوستان از دست می روند. آنها نمی دانند چه کار کنند ، دلسرد شده اند ، زیرا حتی اگر من گریه کنم ، این یک فاجعه است. و آنها نمی توانند کاری برای کمک و پشتیبانی انجام دهند.

زیرا با آسیب پذیری روبرو نشدم و پذیرفتم ، بلکه برعکس رد شدم. اینجاست که من آسیب دیدم. برای جلوگیری از درد ، من باید قوی باشم ، هیچ کس به چرت زدن من نیاز ندارد. گریه به هیچ وجه به من کمک نمی کند ، فقط دستانم می افتد. من خودم را رد کردم و ضعیف را نپذیرفتم. او از خود دوری می کرد و از خود محافظت می کرد.

چندین سال پیش وارد انجمن درمانگران گشتالت شدم و به سراغ درمان شخصی رفتم. برای من ، بسیاری از چیزها در زندگی به یک کشف تبدیل شده است. از جمله این واقعیت که تنها کسی که من را همانطور که هستم پذیرفته است: در آسیب پذیری ، ضعف ، با اشک درمانگر من است.

خجالت می کشیدم جلوی کسی گریه کنم ، خودم را مهار کردم. او از خود دفاع کرد ، داستانهایی گفت ، فقط به احساسات دست نزند. اما وقتی این اتفاق افتاد ، هیچ کس اشک های من را بی ارزش نکرد ، نگفت - خودتان را کنار هم جمع کنید ، چیزی در صورت شما اشتباه است. بنابراین من تجربه پذیرش خودم را در حالات و احساسات مختلف بدست آوردم. باورهای قدیمی من مبنی بر اینکه من باید همیشه قوی باشم در حال فروپاشی بود.

گریه کردن به تنهایی یا برعکس ، پوشاندن سپر توسط نیروی خارجی خوب است ، این برای من آشنا است. اما چقدر لعنت بر پذیرش و حمایت آسان تر شد وقتی کسی در کنار شما در درماندگی ، بی دفاع و اشک های شما سهیم است.

زمان کافی به من اختصاص داد تا در معرض این آسیب پذیری قرار بگیرم. به خود اجازه دهید که در اطراف درمانگر محافظت نشده و تنها باشید. خودتان را بپذیرید.

حالا نقطه ضعف من نقطه قوت من است. غم ، اندوه ، اشتیاق ، درماندگی ، ناتوانی ، خستگی ، ضعف و زندگی با این احساسات با کمک اشک در کنار کسی رهایی است. افزایش انرژی ، که با انرژی و منابع جدید جایگزین می شود.

آسیب پذیری من جایی است که من به عنوان درمانگر کار می کنم. با کمک درد ، رنج ، احساسات عمیق وجودی ، ناتوانی ، اشک ، می توانم با مشتریان ملاقات کنم و به آنها کمک کنم تا با شرایط آسیب زا خود کنار بیایند. حمایت کنید و احساسات آنها را به اشتراک بگذارید.

گاهی اوقات ، متأسفانه ، تنها درمانگر می تواند تنها شخصی باشد که به هر حال شما را قبول دارد. قوی ، ضعیف ، عصبانی ، آسیب پذیر ، در درد و رنج یا در شادی. این بسیار ارزشمند است. شما این تجربه را بدست می آورید و سپس می توانید یاد بگیرید که خود را بیشتر در تفاوت خود بپذیرید. پایدارتر و هماهنگ تر شوید.

ما والدین و بستگان را انتخاب نمی کنیم. ما دوستان و عزیزان خود را انتخاب می کنیم ، اما نمی توانیم آنچه را که نیاز داریم تغییر دهیم و از آنها بخواهیم.

اما ما می توانیم روان درمانگر مناسبی را انتخاب کنیم که بتواند نیازها و پشتیبانی اولیه ما را برآورده کند.

ما از سلامت خود مراقبت می کنیم ، غذاهای سالم می خوریم ، بدن خود را بهبود می بخشیم ، مغز را با اطلاعات جدید تغذیه می کنیم ، دانش جدیدی کسب می کنیم.

اما چرا ما اغلب مهمترین چیزی که داریم - سلامت روانی را نادیده می گیریم؟

توصیه شده: