چابکی احساسی 7. در خوشبختی گیر کرده است

چابکی احساسی 7. در خوشبختی گیر کرده است
چابکی احساسی 7. در خوشبختی گیر کرده است
Anonim

در یک مطالعه (جنبه تاریکی شادی ، گروبر) ، ثابت شد که شما نه تنها می توانید شادی بی حد و حصر داشته باشید ، بلکه می توانید از شادی شبه لذت ببرید ، سعی کنید شادی خود را در زمان اشتباه و به روش اشتباه پیدا کنید. این بدان معنا نیست که شما باید دائماً در ترس و اضطراب زندگی کنید. این بدان معناست که شادی را در چشم انداز قرار دهید و "احساسات منفی" خود را در یک منظره قابل قبول تر ببینید. در واقع ، برچسب گذاری آنها به عنوان "منفی" فقط این افسانه را تقویت می کند که این احساسات مفید ، به اصطلاح ، منفی هستند.

هنگامی که بیش از حد خوشحال هستیم ، از تهدیدها و خطرات مهم غافل می شویم. اگر بگوییم شادی بیش از حد می تواند شما را بکشد ، اغراق بزرگی نخواهد بود. ممکن است به رفتارهای خطرناک تری مانند نوشیدن زیاد ، پرخوری ، غفلت از روش های پیشگیری از بارداری و استفاده از مواد مخدر روی آورید.

هنگامی که فرد دارای روحیه "همه چیز خوب است!" است ، او نتیجه گیری های شتابزده ای می گیرد و خیلی سریعتر به کلیشه ها متوسل می شود. شاد بیشتر بر اطلاعات خارج شده تأکید نامتناسب دارد و از جزئیات دیرهنگام غافل می شود.

احساسات منفی ما به پردازش کندتر و سیستماتیک اطلاعات منجر می شود. ما کمتر به نتیجه گیری های عجولانه اعتماد می کنیم و بیشتر به جزئیات مهم توجه می کنیم. آیا جالب نیست که مشهورترین کارآگاهان در ادبیات بداخلاق هستند.

هنگامی که حقایق به شیوه ای خلاقانه و جدید آموخته می شوند ، خلق و خوی "منفی" باعث تشویق و تفکر سازگارتر می شود. با وحشت ، تمرکز می کنیم و عمق بیشتری می کاویم. افراد دارای روحیه منفی کمتر بی پروا و شکاکتر هستند و افراد خوش شانس به پاسخ های ساده بسنده می کنند و به لبخندهای ساختگی اعتماد می کنند. اگر همه چیز خیلی خوب باشد ، چه کسی حقیقت سطح را زیر سوال می برد؟ بنابراین ، مرد خوش شانس جلو می رود و امضای خود را روی سند قرار می دهد.

پارادوکس خوشبختی این است که مبارزه آگاهانه برای آن با طبیعت خود خوشبختی کاملاً ناسازگار است. شادی واقعی در نتیجه فعالیت خودکفا به دست می آید ، و نه در نتیجه یک علت خارجی ، حتی اگر به نظر می رسد که دومی به اندازه میل به شادمانی مهربان است.

انگیزه های شادی ، انتظارات را به خود جلب می کند ، و انتظارات احساس کینه ای است که منتظر زمان خود است. در یک مطالعه (اثر متناقض انتظار شادی ، موس) ، به شرکت کنندگان یک مقاله جعلی روزنامه داده شد که شادی را ستایش می کرد ، و یک گروه کنترل مقاله ای را خواندند که در آن شادی ذکر نشده بود. دو گروه کلیپ های تصادفی را تماشا کردند - هم شاد و هم غمگین. شرکت کنندگانی که پس از خواندن مقاله از آنها خواسته شد میزان شادی خود را ارزیابی کنند ، پس از تماشای "فیلم شاد" از احساس خوشحالی کمتری نسبت به گروه کنترل که همان فیلم را تماشا کردند ، بیرون آمدند. پیوند دادن ارزشهای بسیار بالا با شادی ، انتظارات آنها را از چگونگی "وضعیت باید" افزایش داد ، که آنها را برای ناامیدی آماده کرد.

می توان نتیجه گرفت که جستجوی خوشبختی می تواند به اندازه اقدامات باتلر یا برونر مضر باشد ، که در مقاله های قبلی در مورد آنها نوشتم. همه این مکانیسم ها در نتیجه ناراحتی "احساسات منفی" و عدم تمایل به تحمل چیزی ایجاد می شود که از راه دور با جنبه های تاریک احساسات مرتبط است.

ادامه دارد…

این مقاله به لطف کتاب "چابکی احساسی" نوشته سوزان دیوید ظاهر شد

توصیه شده: