این سایکوپات های بی شرمانه: افسانه ها و واقعیت

تصویری: این سایکوپات های بی شرمانه: افسانه ها و واقعیت

تصویری: این سایکوپات های بی شرمانه: افسانه ها و واقعیت
تصویری: من و تو پلاس - اختلال شخصیت خودشیفتگی/Manoto Plus 2024, مارس
این سایکوپات های بی شرمانه: افسانه ها و واقعیت
این سایکوپات های بی شرمانه: افسانه ها و واقعیت
Anonim

اخیراً چیزی درباره آنها با وحشت صحبت شده است. در همین حال ، آنها همیشه چنین بوده اند و احتمال ملاقات با آنها در طول زندگی احتمالاً نزدیک به صد درصد است. تعداد کمی از آنها وجود دارد و فرهنگ مدرن نیز وجود آنها را به هر طریق ممکن تشویق می کند. آنچه در مورد آنها نخواهید شنید. و اینکه آنها شبیه خود شیطان هستند. و چیزی که آنها قادر به احساس آن نیستند. و اینکه هدف اصلی آنها این است که زندگی شما را جهنم کنند. و … و بسیار هیجان انگیزتر.

psychopath5
psychopath5

در بیشتر موارد ، اینها افسانه هستند. حقیقت ، آنطور که باید باشد ، کسل کننده به نظر می رسد. شاید کسی شیطان پرستی را در نظر یک روان پریش ببیند - این یک امر فردی است. در مورد من ، چشم ماهی معمولی ، بی رنگ ، ناشنوا. این به این دلیل است که سایکوپات ها غیر همدلی هستند - قادر به همدلی نیستند. از نظر استعاری ، می توانیم بگوییم که نگاه آنها دائماً به سمت درون در جستجوی احساسات عمیق و ظریف است که وجود ندارد. اما این بدان معنا نیست که آنها اصلاً قادر به احساس نیستند. البته آنها می توانند. سعی کنید چنین شخصی را عصبانی کنید - و نتیجه را خواهید دید و حتی اگر زنده بمانید ، شاید آن را گزارش دهید. در واقع ، این نیز چندان دشوار نیست. یک روانگردان یک احمق نیست ، یک شخص به طور رسمی سالم ، او بیهوده به نیروی برتر دشمن نمی شتابد. چرا بعضی ها اینقدر تحت تأثیر این چشم ها قرار می گیرند؟ شاید به این دلیل که روانپزشک در درجه اول تلاش می کند تا کنترل بصری را ایجاد کند تا در نهایت به کل برسد.

بی حیا. این درباره آنهاست. اگر همدلی وجود نداشته باشد وجدان از کجا می آید؟

و شجاع. اگر وجدان وجود ندارد احتیاط از کجا می آید؟

psychopath6
psychopath6

احتمالاً ، از نظر هر روان پریشی - و آنها متفاوت هستند - ما ، موجودات بدبخت ، از ترس آسیب دیدن ، تلاش برای درک ، بخشش ، رنج و اشتباه ، هیچ چیز نیستیم ، شایسته وجود نیستیم. با این حال ، او به ما احتیاج دارد و بنابراین سازگار می شود. روان پریشان بازیکنان ایده آلی هستند و به جای احساسات عمیق ، طبیعت عجیب آنها به آنها توانایی های تقلیدی فوق العاده ای داده است.

مورد جالبی داشتم. در یک اتاق ، به رحمت ، متأسفانه ، در مصاحبه ای با روانشناسان در حال مطالعه پروپدئوتیک روانپزشکی ، دو بیمار را به آنها داد و آنها را در انتهای مختلف اتاق نشاند.

با یکی از دختران ، همه چیز واضح بود: پوست و استخوان ها ، موهای نازک ، رفتارهای نازک و در عین حال کمی مغرورانه - بی اشتهایی.

دیگری زیبایی جادویی در جواهرات زیبا ، با چهره ای ملایم ، ظاهری نرم و سرنوشتی وحشتناک است. او واقعاً روزهای سختی داشت ، به همان اندازه خشونت در زندگی او وجود داشت. و او شبیه یک قربانی معمولی افسردگی به نظر می رسید. این جواهرات ناهماهنگی کوچکی ایجاد می کردند ، اما نه چندان زیاد: گاهی اوقات زنان افسرده با دقت خود را تماشا می کردند. زیبایی از سرنوشت تلخ خود صحبت کرد ، با دقت فیلمنامه خود را حفظ کرد و از سوالات شرم آور اجتناب کرد. من آسیب پذیرترین تماشاچی را پیدا کردم و اشک ریختم. با این حال ، اشک از زیر انگشتان جاری نمی شود و صورتش را فشار می دهد. برای او کمی سخت بود با یک گروه ناهمگن ، اما او عالی کنار آمد: در چند دقیقه ما یک قربانی ترسیده ، یک دختر باهوش تهاجمی ، یک زیبایی نازک ، یک کودک عمیقا زخمی را دیدیم …

به طور کلی ، گالری تصاویر مدرن رنج. اما وقتی گریه می کردم ، خنده مرا فرا می گرفت. اینطور نیست که من با دختر بیچاره همدردی نمی کردم - چیزی برای همدردی وجود داشت! اما ماهیت دگرگون شده و آینه ای او یک شوخی بی رحمانه با او انجام داد: او یک زن بی اشتها را دید و توسط یک نقش جدید به دام افتاد. او به طرز دلپذیری گونه های هلو خود را می مکید ، به درام امتناع از خوردن روی آورد و با بازی بیش از حد ، حتی شیرینی های ارائه شده را رد کرد ، که او ، فقیر ، به ندرت دریافت می کرد.

نقش جدید او را بدون هیچ اثری بلعید - و در اینجا ما یک گرسنگی تجسم یافته ، غیرقابل قبول ، ناشناخته داریم.

psychopath3
psychopath3

البته ، فقط یک آزمایشگر جوان می توانست اینقدر بیهوده سوراخ کند.

بزرگ می شود - یاد می گیرد که طبق همه قوانین اجرا کند. به هر حال ، این با روان پریشان و پیچیدگی است. آنها می دانند چگونه دیگران را جذب ، جذاب و فریب دهند به گونه ای که حتی قربانی آنها نیز دیر یا زود باور می کند: او در همه چیز مقصر است.در پایان ، قربانی فقط حقیقت ناخوشایند را بیان می کند ، در حالی که در طرف روانپزشک دروغی بی اندازه و بی حد و حصر وجود دارد که هرگز برای یک فرد معمولی که دارای وجدان است ، رخ نمی دهد. با این حال ، این واقعیت که یک روانگردان به دنبال یک قربانی برای خود است یک افسانه دیگر است. تنها چیزی که او به دنبال آن است ، راحتی ، لذت ، موفقیت در نهایت است. قربانیان خودشان هستند که در راه این جستجو قرار دارند. شما حتی نیازی به دخالت ندارید ، زیرا دیر یا زود چیزی درست نمی شود و شما ، دلیل شکست ، آنجا خواهید بود. حتی لازم نیست منتظر شکست باشید ، زیرا یک روانگردان هرگز از نتیجه راضی نیست - او خوشبختی را نمی شناسد ، مانند سایر احساسات ظریف. اما حسادت می داند ، و همیشه او را به کارهای جدید سوق می دهد. باز هم ، دستیابی به هدف خود با عذاب دادن دیگران آسان تر از راه حل های غیر سازنده است. از این گذشته ، او واقعاً برای شما مهم نیست که چه احساسی دارید.

نسخه ای وجود دارد که بر اساس آن همه بیماران روانی روزهای خود را در اسکله به پایان نمی رسانند ، جایی که دیر یا زود افراد آسیب پذیر بدون مغز سعی می کنند آنها را هل دهند. بر اساس این فرضیه ، برخی از قهرمانان بی شرمانه ما می توانند در خط دقیق قانون بمانند و شغلی موفق داشته باشند. با نگاهی به قرن حاضر ، که ناشنوایی روانی را به درجه ارزش های اجتماعی رسانده است ، بزدلی با لباس تحمل ، "کاریزما" عاری از حداقل هوش و دستیابی به موفقیت های مشکوک مانند ثروت ، قدرت ، شهرت ، شروع به اعتقاد می کنم بیشتر و بیشتر …

تصاویر: هنرمند هلندی Levi Van Veluw

توصیه شده: