ارتباط غیر کلامی

تصویری: ارتباط غیر کلامی

تصویری: ارتباط غیر کلامی
تصویری: ارتباط غیر کلامی 2024, ممکن است
ارتباط غیر کلامی
ارتباط غیر کلامی
Anonim

آیا تا به حال فردی را متهم به عدم صداقت کرده اید؟

اشتباه اکثر ما این است که به دلیل گرایش های منطقی در جامعه مدرن ، ما بیش از حد به کلمات گفتاری یا نوشتاری (ایمیل ، vibe ، sms) تکیه می کنیم و احساسات همراه با گوش دادن یا خواندن را نادیده می گیریم.

در یک جامعه عقل گرایانه (که بر اساس روزهای امروزی ما ساخته شده است) ، تاکید بر حقایق است. درک کلمات بسیار ساده تر از شهود به عنوان حقایق غیرقابل انکار است - همچنین برای اثبات مورد شما کار با آنها راحت تر است.

با این حال ، کلمات یک پایه متزلزل هستند. آیا تا به حال متوجه شده اید که چگونه همه ما با خود در تضاد هستیم؟ به عنوان مثال ، ممکن است شخصی در مورد نحوه مثبت اندیشی خود صحبت کند و رفتار دیگران را قضاوت نکند. پس از یک دقیقه مکالمه ، همان شخص به شدت از یک همکار یا سیاستمدار به دلیل رفتار نامناسب انتقاد می کند.

چنین تناقضاتی در روابط بین فردی کاملاً متداول است. به عنوان مثال ، یک پسر می تواند دختری را از وفاداری خود مطمئن کند و در عین حال به کارهایی ادامه دهد که با کلمات موافق نیست.

از مثالهایی که در بالا توضیح داده شد ، می توان نتیجه گرفت که اگرچه کلمات دارای شکل فیزیکی قابل مشاهده ای عینی (صدا = موج) هستند ، اما نمی توانند زمینه ساز ایجاد تصور از آنچه واقعاً یک فرد در حال تجربه آن است ، باشند. به عبارت دیگر ، الگوهای گفتاری که ما در بیشتر موارد انتخاب می کنیم با هدف حفظ یک نقش اجتماعی خاص یا دستیابی به چیزی از شخص دیگر است و نمی تواند به عنوان تنها راه مستقیم برای کشف احساسات واقعی طرف مقابل تفسیر شود.

بنابراین چگونه یاد می گیرید آنچه را که شخص واقعاً می خواهد بگوید تشخیص دهید؟ بله ، ما قبلاً می دانیم چگونه این کار را انجام دهیم!

جالب است که وقتی با شخصی وارد گفتگو می شویم ، همیشه ناخودآگاه احساس می کنیم که او در چه نوع موجی است. اگر فردی ناراحت است ، می توانیم آن را به راحتی "حذف" کنیم. اگر او صادقانه خوشحال باشد ، شادی او برای ما عفونی خواهد بود و در پایان گفتگو می توانیم توجه داشته باشیم که خود ما به نظر می رسید از یک فرد خوش فکر و خوشحال "شارژ شده ایم".

Micromimics نقش مهمی در این قرائت احساسات واقعی ایفا می کند. وقتی محققان حالت چهره افراد را در حین ارتباط ثبت کردند و سپس سرعت ویدئو را کند کردند ، متوجه شدند که وقتی اخباری را در گوش شنیدند که باعث هیجان ، ترس ، شادی و غیره شد ، چهره افراد برای یک ثانیه تغییر کرد و سپس به حالت قبلی بازگشت. اصطلاح. همچنین کنجکاو است که گفتگوکنندگان موضوعی متوجه تغییر روحیه طرف مقابل شده اند و می توانند به طور دقیق گزارش دهند که روحیه در چه جهتی تغییر کرده است.

مثال دیگر: اکثر ما به راحتی دستکاری های تجاری را تشخیص می دهیم: به عنوان مثال ، فروش تلفن یا فریب دادن در خیابان. جالب اینجاست که رفتارهای مزاحمانه و مزاحم بیش از حد تبلیغ کنندگان اغلب عکس عکس را دارد - اما بیشتر در پست دیگری.

حرکات ، لحن ، موقعیت بدن در طول مکالمه - همه اینها می تواند وضوح بیشتری در ارتباط ایجاد کند. ما بسیاری از حرکات را به صورت شهودی درک می کنیم ، بدون اینکه به مطالعه دقیق آنها بپردازیم. اگر علاقمند به درک بیشتر خود و دیگران هستید ، برای کسب اطلاعات به گفتگوهای TED مراجعه کنید.

در زندگی روزمره ، ما به وضوح توانایی انسان را در خواندن ذهن و نگرش افراد دیگر نسبت به خود یا وضعیت فعلی دست کم می گیریم. جالب است که اگرچه هنگامی که دیگران سعی می کنند ما را دستکاری کنند ، زنگ درونی می شنویم ، اما هنوز احساس می کنیم که تلاش های خودمان برای دستکاری مورد توجه قرار نمی گیرد. ما وقتی خوشحال می شویم که به لطف تدبیر خود ، بتوانیم دیگران را متقاعد کنیم آنچه را که به نفع ما است انجام دهند.با دست کم گرفتن توانایی انسان در درک علائم غیر کلامی ، با نتیجه مثبت گفتگو برای ما ، حداکثر می توان امیدوار بود که گفتگو هنگام برقراری ارتباط با ما دیپلماسی نشان داده یا تصمیم گرفته است که بر کلمات به عنوان حقایقی برخلاف شهود خود تکیه کند. در مورد مورد دوم ، همانطور که قبلاً در بالا مشاهده کردیم ، اساس همکاری ما متزلزل خواهد بود و بعید است که بتوان یک ساختار پایدار بر روی آن ایجاد کرد.

دفعه بعد که با یک دوست ، زن مورد علاقه یا مرد محبوب ، همکار یا تماشاچی خود ارتباط برقرار می کنید ، به آنچه که شخص واقعاً سعی می کند به شما منتقل کند توجه کنید. این را می توان به یک بازی آموزشی هیجان انگیز برای ذهن به نام "مترجم" تبدیل کرد: هنگام گوش دادن به کلمات شخص دیگری ، سعی کنید از نظر ذهنی دریابید که او این کلمات را به چه منظور بیان می کند و در واقع چه احساسی او را برانگیخته است.

در عین حال ، باید اضافه کرد که به هیچ عنوان لازم نیست فرد را به شیوه متضاد تفکر متهم کرد. هنگام روشن کردن نکات بحث برانگیز ، لازم است آنها را با دقت هدایت کنید ، با تمایل به روشن شدن موضوع ، و برتری خود را اعلام نکنید. ممکن و ضروری است که انگیزه واقعی را به صورت دوستانه ، با دقت و محبت به سطح برسانید. این تمرین به هر طرف کمک می کند تا بیشتر آگاه شود و با احساسات خود کنار بیاید.

همه ما در مقاطع خاصی از زندگی با خود در تضاد هستیم ، بنابراین تلاش برای دستگیری شخص دیگر در یک اقدام گرم ، از نظر ما به همان اندازه متناقض خواهد بود ، به شرطی که بر اساس تمایل به تقویت اهمیت آن باشد. بازگشت چنین است!

یک رویکرد عمدی به کلمات خود ما می تواند نتایج زیادی به بار آورد. با توجه به اینکه کلمات ما بر خلاف آنچه واقعاً احساس می کنیم و سعی می کنیم به مخاطب منتقل کنیم ، مهارت های ارتباطی خود را به گونه ای توسعه می دهیم که خود را تا حد ممکن بدون صدمه به دیگران بیان کنیم. هنگامی که شخص عملاً آنچه را که می گوید انجام می دهد و آنچه را که فکر می کند می گوید ، با هدایت مهربانی و مراقبت نسبت به اطرافیان ، احساس شخصیت او جامع تر می شود. هماهنگی بین افکار ، کلمات و اعمال یک هدف شایسته و گامی اساسی در جهت دستیابی به خوشبختی است.

شایان ذکر است که اعتماد به ادراک شهودی و غیر کلامی نیاز به شجاعت اخلاقی دارد. تلاش برای "گپ زدن" احساسات شهودی با کلمات یک مکانیسم دفاعی ذهن است. تعصبات ما ما را تشویق می کند که کلمات را به گونه ای تفسیر کنیم که با دیدگاه ما سازگار است و با تصویر ما از جهان متناسب است و اطلاعات را به صورت انتخابی به خاطر بسپاریم. حس ششم یا درک شهودی می تواند بسیار بیشتر از آنچه ما مایل به شنیدن آن هستیم به ما بگوید.

لیلیا کاردناس ، روانشناس ، زیست انرژی زا ، روانشناس زبان

توصیه شده: