مفروضاتی در مورد جنبه های پیش کلامی شکل گیری هویت جنسیتی

تصویری: مفروضاتی در مورد جنبه های پیش کلامی شکل گیری هویت جنسیتی

تصویری: مفروضاتی در مورد جنبه های پیش کلامی شکل گیری هویت جنسیتی
تصویری: اختلال هویت جنسیتی - روی خط زندگی 2024, ممکن است
مفروضاتی در مورد جنبه های پیش کلامی شکل گیری هویت جنسیتی
مفروضاتی در مورد جنبه های پیش کلامی شکل گیری هویت جنسیتی
Anonim

تعیین خود فرد از موقعیت خود در سیستم اندازه گیری ، زن و مرد ، مرد و زن ، هویت جنسیتی او را منعکس می کند. هویت جنسیتی یک پدیده چند سطحی است. این بر اساس بنیاد زیست شناسی است که در زمان لقاح ایجاد می شود و ویژگی های آناتومیکی ، ریخت شناسی و فیزیولوژیکی جنسی را تعیین می کند. پس از تولد ، تأثیرات اجتماعی ، روانی و فرهنگی بر او ایجاد می شود. با این حال ، با توجه به اینکه جنسیت ، به گفته J. Money و R. Stoller ، در ابتدا هیچ گونه نمایشی ذهنی ندارد ، فرایند شناسایی جنسیت منحصراً پس از زایمان است و تا حد زیادی به عوامل اجتماعی و روانی بستگی دارد [3 ، 4].

بر اساس فرض R. Stoller ، هویت جنسیتی در اطراف هسته شکل می گیرد ، که در سن یک یا دو سالگی ایجاد می شود و احساس اصلی آگاهانه و ناخودآگاه خود را به عنوان یک مرد یا زن در طول زندگی بعدی تعیین می کند. علاوه بر این ، عصر شکل گیری هویت جنسیتی هسته ای ، تأثیر اضطراب اخته یا حسادت آلت تناسلی را به عنوان فرایندهای اساسی دوره درگیری ادیپ ، حذف می کند. جی مانی خاطرنشان کرد که هویت جنسیتی در دوره پیش کلامی توسعه متفاوت است. مالر و همکارانش پیشنهاد کردند که افتخار پسران در آلت تناسلی و خودشیفتگی بدنی دختران از مرحله مقعدی سرچشمه می گیرد [2].

در میان عوامل تعیین کننده هویت جنسیتی هسته ای ، R. Stoller ساختار اندام های تناسلی را هنگام تولد مشخص کرد ، که به عنوان پایه ای برای تجویز یک جنس دیگر به نوزاد و تأثیر بر شکل گیری نفس اولیه بدنی و احساس خودخواهی او عمل می کند. همچنین تعاملات آگاهانه و ناخودآگاه در ماتریس مادر و نوزاد. دومی ناشی از انتظارات ناخودآگاه مادر در مورد جنسیت کودک ، ویژگیهای هویت جنسیتی شخصی او ، حجم بارهای لیبیدینال و سرخوردگی در سن مادر و فرزند و همچنین ماهیت رابطه مادر با فرزند است. پدر

بنابراین ، عوامل اصلی در شکل گیری هسته اصلی هویت جنسیتی ، تجربیات اولیه جسمانی و ارتباط ناخودآگاه با مادر یا به عبارت بهتر ، تأثیر مادر ناخودآگاه بر ماتریس روان تنی بدون تمایز نوزاد است.

جی مک دوگال معتقد است که ناخودآگاه مادر اولین واقعیت خارجی کودک است. او براساس تجربیات و تصورات دوران کودکی خود و همچنین رابطه خود با پدر کودک شکل گرفته است. این امر با هم ، ماهیت رفتار مادر با اندام تناسلی نوزاد را تعیین می کند و باعث تحریک رشد نفسانی جسمانی ، خود و هویت جنسیتی او در جهت سنتز یا تعارض می شود [1].

به گفته J. McDougall ، در فرایند تمایز اولیه ماتریس روان تنی نوزاد ، تخیلات مادر در مورد آلت تناسلی کودک نقش مهمی ایفا می کند ، که به نوعی از طریق تعامل احساسی و لمسی با اندام تناسلی او ، بدون در نظر گرفتن ، به نوزاد منتقل می شود. جنسیت تصویر جنسیتی آلت تناسلی که دارای بار جنسی است ، در این تخیلات نه تنها بر روابط جنسی رضایت بخش با مردان تأثیر می گذارد ، بلکه از هویت جنسیتی خود و واقعیت جسمانی مادر نیز رضایت دارد. اگر در ناخودآگاه مادر ، آلت تناسلی فاقد بار لیبیدینال باشد ، بازنمایی روانی جنسیت مادر می تواند نمایانگر خلأ بی حد و حصر و خود آلت تناسلی - بازنمایی چیزی است که ایده آل شده ، برای خواسته و تشخیص در دسترس نیست ، یا شیء مخرب و مخرب جزئی

با این اوصاف ، من به خودم اجازه می دهم فرض کنم که حتی در مرحله همزیستی رشد ، نوزاد قبلاً در روابط مثلثی ناخودآگاه گنجانده شده است و نمونه های اولیه اشیاء جزئی جنسیتی به ماتریس روان تنی آن ترجمه می شود: واژن و آلت تناسلی. متعلق به "سوم" است. از این فرض بر می آید که شاید به این طریق ، در ناخودآگاه نوزاد ، همراه با سینه های خوب و بد ، تصاویری اولیه از آلت تناسلی و واژن (لیبیدینال یا ناامید کننده) ایجاد می شود و باعث تجربیات اولیه ماهیت ادیپ می شود. علاوه بر این ، صرف نظر از جنسیت نوزاد ، دوجنس گرایی روانی ، از جمله موارد دیگر ، تأثیر نفوذ ناخودآگاه مادر ، مملو از روابط شیئی است.

من همچنین فرض می کنم که به موازات توسعه تصویر بدن نوزاد در ارتباط نزدیک با مادر ، بازنمایی های اولیه از تصویر بدن دیگران شکل می گیرد که دارای ویژگی مکمل یا هماهنگ هستند.

توسعه نمایندگی داخلی کودک از واقعیت جسمانی کودک ، از جمله ناحیه تناسلی او ، همراه با ایده ها / تخیلات در مورد واقعیت جسمانی مادر و پدر به عنوان سوم ، اجزای جدایی ناپذیر و پیشگامان تحکیم کلی من و شخص خود هستند. تصاویر دیگران ، که طراحی نهایی آنها در طول دوره درگیری ادیپ رخ می دهد.

با جمع بندی موارد بالا می توان فرض کرد:

  1. ناخودآگاه مادر به عنوان منبع نمونه های اولیه اشیاء جزئی جنسیتی برای ماتریس روان تنی بدون تمایز نوزاد عمل می کند.
  2. توسعه خود جسمانی در ناخودآگاه نوزاد نمونه های اولیه این اشیاء جزئی مختص جنسیت را ملاقات می کند و آنها را در واقعیت جسمانی قرار می دهد.
  3. ماهیت رضایت آینده از واقعیت جسمانی فرد با میزان بار لیبیدینال یا ضد لیبیدینالی اشیاء جزئی جنسیتی در ناخودآگاه مادر تعیین می شود.
  4. بازنمایی های ذهنی نوزاد از بدن خود همراه با بازنمایی های بدن مادر و ترکیب تخیلات او در مورد بدن پدر ، که مکمل یا منطبق با واقعیت جسمانی نوزاد است ، توسعه می یابد.
  5. هسته اصلی هویت جنسیتی بر اساس تخیلاتی درباره سازگاری بدن خود با بدن دیگری (مادر یا پدر) شکل می گیرد.

البته ، تلاش برای درک اولین واقعیت روانی ، پیش از کلام ، عمدتا گمانه زنی است. اما درک روانکاوی از فرایندهای اولیه شناسایی جنسیت برای شکل گیری تصویر کاملتری از دوره ادیپ ، که برای شکل گیری هویت مهم است ، ضروری است. من تلاش کرده ام تا جنبه های جنسیتی بار را که ناخودآگاه کودک با آن وارد دوره ادیپ می شود ، جلب کنم ، به این امید که فرمول بندی های صحیح و معقول تری نتیجه بحث باشد.

ادبیات:

  1. McDougall J. Body Theaters: رویکرد روانکاوی در درمان اختلالات روان تنی. - M: Kogito-Center ، 2013.- 215 ص.
  2. Mahler M.، Pine F.، Bergman A. تولد روانی نوزادان انسانی: همزیستی و فرد سازی. - M: Kogito-Center ، 2011.-- 413 ص.
  3. Money J. ، Tucker P. امضاهای جنسی در مورد مرد یا زن بودن. - لندن: ABACUS ، 1977.-- 189 ص.
  4. Stoller R. جنسیت و جنسیت: توسعه مردانگی و زنانگی. حالت دسترسی:

توصیه شده: