2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-01-12 20:57
نظریه های زیادی در مورد علل خیانت مردان و سایر اقدامات تجاوزکارانه علیه زنان وجود دارد ، اعم از آسیب شناسی ارگانیک ، ویژگی های شخصیتی ، پایان دادن به ضربه های روانی و روانی جنسی ، مجموعه ادیپوس ، مدونا-فاحشه ، دن کیشوت ، درگیری های روزمره ، بحران های شخصی و غیره..
قلک روانی من با یک عامل دیگر که پرخاشگری مردان را نسبت به زنان / نسبت به نوع خاصی از زنان تعیین می کند ، پر شد.
در فرایند مشورت با مردی که با رفتارهای سطحی ، منفعلانه و پرخاشگرانه و گاهی کاملاً بدبینانه با زنان متمایز بود ، شبیه به ضربه زدن به یک ضربه خاص ، که در نتیجه آن نمی توانست با هیچ یک از آنها روابط پایدار برقرار کند ، غیر منتظره شرایط فاش شد
از داستان مردی (بگذارید او را ایوان بنامیم):
من یک مورد را از دوران کودکی به یاد می آورم که پدرم به خانه زنگ زد و به مادرم گفت که او دوباره در کار تأخیر دارد. پس از صحبت ، مادرم ناراحت به نظر رسید ، سپس ناگهان از من خواست لباس بپوشم ، که آنها می گویند ، مجبور شدم به پدرم برو دفتر ، از آنجا صدای خنده یک زن را شنیدم. مادر درب دفتر را باز کردم. دیدم زنی ناگهان از زانو بلند شد و بلوز دکمه دارش را پیچید. پدر از دیدن ما خجالت می کشید ، مگس خود را می بست ، گونه هایش غیرمعمول بود قرمز. روی میز من یک بطری کنیاک ، 2 لیوان دیدم. از کل این وضعیت احساس کردم که دلیل آن را نمی فهمم. شاید به این دلیل که فکر می کردم پدرم نیز باید چنین احساسی داشته باشد. مادر شانه های من را گرفت و با نفرت در صدای او (من به خوبی احساس کردم که چگونه او از تنش در درون خود می لرزید):
"ببین ، پسرم ، پدرت با این زمینی خوابیده است. چهره آنها را به خاطر بسپار …"
من نمی توانستم بفهمم چرا مادرم "اینها" را می گوید ، زیرا پدرم با یک زن بود. اما پس از آن مادر گفت که پدرش همیشه زنانی از همان نوع را به عنوان معشوقه خود انتخاب می کرد. من زنی را که آن روز در دفتر بود با او بررسی کردم: قد بلند ، موهای بلند قرمز ، پف کرده. مادرم کاملاً برعکس بود - یک موش خاکستری کوتاه قد ، با موهای کوتاه ، باریک ، او همیشه لباس محدود می پوشید ، بدون لباس تنگ ، جواهرات … سپس احساس کردم ، از یک طرف ، برای مادرم بسیار توهین آمیز و حتی خجالت می کشیدم ، اما از طرف دیگر ، من عصبانی بودم و از او بخاطر اینکه مرا شاهد شرمندگی پدرم و درگیری آنها به طور کلی نشان داد. من از این همه وضعیت بیزار بودم. بعد از او ، من شروع به توجه به همه زنانی کردم که با نوع معشوقه پدرم سازگار بودند. من آمیزه ای از نفرت و شهوت را نسبت به آنها احساس کردم."
پس از بررسی اینکه ایوان با کدام زنها رابطه صمیمی برقرار کرد ، متوجه شدیم که آنها مشترکات زیادی با هم دارند: زنان قد بلند و پف کرده با موهای قرمز.
نتیجه گیری این بود که ایوان در مورد این زنان کینه و عصبانی را که مادرش در او ایجاد کرده بود ، نشان می داد و آنها را دلیل زندگی شخصی ناراحت کننده خود می دانست.
معلوم شد که مادر پس از این داستان از پدرش جدا شد. پدر دوباره با زیبایی مو قرمز ازدواج کرد.
"من از او متنفرم ، آنها همه! آنها خانواده ما را نابود کردند. فرزندان آنها همه چیز داشتند ، در حالی که من و مادرم بعد از طلاق معیشت خود را از دست دادیم."
از ایوان پرسیدم آیا پدرش به همسر جدیدش خیانت کرده است؟
"او نیز به او خیانت کرد. به نظر می رسد دیگر امکان بازسازی او وجود نداشت. اما او به زندگی با او ادامه می دهد ، او پول را بسیار دوست دارد."
"معلوم می شود ایوان ، تغییر پدر شما است و نه در خود زنان؟ آیا زنان نیز در انتخاب آزادند - به خاطر ثروت مادی خیانت کنند یا خود را ترجیح دهند. -احترام بگذارید و مسئولیت حمایت خود را بر عهده بگیرید؟"
ایوان کمی فکر کرد و گفت:
"شاید حق با شماست."
چندی پیش ، یکی از مشتریان در یکی از مشاوره ها اعتراف کرد که به نوع خاصی از زنان حسادت می کند. او خودش را گرفت و فکر کرد که با چنین زنانی ، پدرش به مادرش خیانت می کند. مادر که در خیابان با یکی از زنان این نوع ملاقات می کرد ، همیشه با تحقیر و بی ادبی در مورد او صحبت می کرد و به دخترش اشاره می کرد:
به نظر می رسد یک روسپی ، و بسیار تحمیلی. هرگز شبیه او نباش
و یک بار مادر آنقدر عصبانی شد که موهای ضخیم بلند خود را برید و معتقد بود که آنها او را فریبنده می کنند و توجه مردان را به فسق و فسق جلب می کند.
رفتار این مادر چه چیزی را پنهان می کرد - حسادت ، خصومت ، جذابیت همجنس گرایانه ، ترس؟ ما فقط می توانیم حدس بزنیم. واقعیت این است که تعارض حل نشده بین فردی او روان تروما و مشکلات تحقق جنسی دخترش را ایجاد کرد.
توصیه شده:
"این روانی رو داری!" پشت این چه چیزی است - دفتر خاطرات به شما می گوید
گاهی اوقات ، برای شناسایی یک باور مخرب ، تأیید یا رد حدس های خود ، یا به سادگی راهی را که از طریق آن به دنبال علت یک اختلال یا بیماری روانی می گردید ، کافی است که خود را به صورت سازمان یافته مشاهده کنید. در زندگی تقریباً هر "مشتری روانی - روانی"
پدرت کیست و چه می کند؟
"اما اکنون ما واقعاً در حال تفریح هستیم. ما یک بازی فوق العاده" پدر من کیست ، و او چه کار می کند "انجام می دهیم. بیایید با شما شروع کنیم: - پدرم اتومبیل هایی را که توسط زنان بی مغز خراب شده بود ، تعمیر می کند. - پدرم بعد از تصادف هیچ کاری نمی کند.
هنگام دور زدن راه خود را به خاطر بسپارید
وقت آن است که راز خود را به شما بگویم. من واقعاً می خواهم در کنارت باشم. من واقعاً می خواهم و بسیار می ترسم . می دانی ، هرچه به من نزدیک می شوی ، از از دست دادن تو می ترسم. من روش ها و ترفندهای مختلفی را ارائه می دهم تا در کنار من با هر قدم به سوی من ، غیرقابل تحمل تر شود.
روانشناس سوتلانا رویز: والدین باید این احساس را به خاطر بسپارند و نگه دارند که کودک برای مدرسه نیست ، اما مدرسه برای کودک است
جهان در حال تغییر است و والدین از هر طرف تشویق می شوند که به فرزندان خردسال خود نه تنها ، به طور عادی ، خواندن و حساب کردن ، بلکه خلاقیت ، تفکر انتقادی را نیز بیاموزند … کمبود زمان به والدین دانش آموزان آینده چه توصیه ای می کنید تا از آنها حمایت کنند؟ اولین چیزی که والدین باید به آن توجه کنند ، قدرت ، آرامش عاطفی و میزان شادی آنهاست.
اگر افراد در رابطه جنسی خوب عمل می کنند ، به این معنی است که آنها در برخی موارد اصلی و عمیق کاملاً همبستگی دارند
نویسنده: میخائیل لابکوفسکی منبع: و به یاد داشته باشید ، دورا ، رابطه جنسی در ذهن مردان در دو مورد خطرناک است: اگر همیشه فقط افکار آنها رابطه جنسی داشته باشد ، و اگر رابطه جنسی همیشه فقط در افکار آنها باشد … برخی ازدواج می کنند ، از قبل می دانند که در رابطه جنسی با هم منطبق نیستند: