اعتماد به نفس پایینی دارید

تصویری: اعتماد به نفس پایینی دارید

تصویری: اعتماد به نفس پایینی دارید
تصویری: موفقیت : 8 دلیل اصلی اعتماد به نفس پایین !؟ - به این دلایل است که اعتماد به نفس پایینی دارید 2024, ممکن است
اعتماد به نفس پایینی دارید
اعتماد به نفس پایینی دارید
Anonim

در حال حاضر ، بسیاری از روانشناسان با موضوع "تقویت عزت نفس" ، یعنی به نظر می رسد که به نوعی پایین است … و عزت نفس-چگونه است؟ چگونه می توانم خود را و در برابر چه چیزی ارزیابی کنم؟ از این گذشته ، همه چیز فقط در مقایسه و در تقابل شناخته می شود. معیارها چیست؟ مقایسه در خود چه و با چه چیزی؟ خودت با خودت؟ یعنی قبل از آن عزت نفس بالایی داشتم ، اما حالا ناگهان … افت کرده است؟ یا شاید کسی در این مورد به شما گفته است ، خوب ، همان روانشناسان ، شما را از طریق خودشان ارزیابی کرده اند. یا شاید شما خودتان آن را در جایی شنیده اید ، ناگهان ریشه "همه شرارت" را در خود یافته اید؟ اما چطور است؟ مکانیسم روانی چیست؟

چنین روانشناسی وجود ندارد … چنین تعریفی وجود ندارد - عزت نفس. از آنجا که ، اگر ما در مورد مکانیسم صحبت کنیم ، با توجه به ویژگی های آن ، وضعیت عزت نفس به روان پریشی افسردگی شیدایی نزدیک تر می شود ، هنگامی که بیمار ، در مرحله شیدایی ، خود را یک نابغه ، بزرگترین احساس می کند ، قادر مطلق ، خوب ، این است … خدا. و در مرحله افسردگی ، او بی اهمیتی ، ناتوانی ، ناامیدی خود را احساس می کند ، به نوعی احساس حقارت خود را می کند ، خوب ، یعنی نقص ، پوچی … ، فقدان. اما ، در همان زمان ، او به یاد می آورد که اخیراً او قادر مطلق بود. اینها تجربیات "افت ناگهانی عزت نفس" است! اما ، حتی در این مثال ، علت و معلول بسیار اشتباه است. حتی در این مورد ، به اصطلاح "عزت نفس" ، یک حالت خاص ، تجربه ، احساس خود به عنوان چیزی علت نیست ، زیرا یک نتیجه است. و پیامد آن افکار نیست ، یعنی آنچه در ذهن شما زندگی می کند - به هر حال ، فکر عموماً ابزار میل است ، و نه بیشتر از آن) ، و نه حتی آنچه از آن جابجا می شود - ناخودآگاه ، که در آن برخی سپس خاطرات ، حالات و غیره با زندگی شما سازگار نیستند. و دلیل آن در ناخودآگاه شما نهفته است. بنابراین ، ریشه این است که عزت نفس شما نه می تواند باشد و نه می شود. این فقط گاهی اوقات ، از طریق غیرقابل خراب شدن ، با یک روان طبیعی ، از طریق سیستم دفاعی - به بیرون ، نفوذ به هوشیاری ، اضطراب مبهم.

علاوه بر این ، اگر از پای اجتماعی حذف کنیم ، پر از روانشناسانی که می گویند آنها بخش اتصال دهنده بین فرد و جامعه هستند. سپس یک فرد نه بر اساس آنچه در مورد خود می اندیشد ، و نه بر اساس احساسی که دارد ارزیابی می شود ، بلکه به این دلیل که خود را در میان سایر افراد نشان می دهد. با کاری که انجام می دهد. و ، او را ارزیابی می کنند ، یعنی قضاوت می کنند - نظر خود را در مورد او ، با توجه به اقدامات او … درست یا نه ، فقط افراد دیگر بیان می کنند. بنابراین درباره چه نوع عزت نفس می توانیم صحبت کنیم؟ آیا شما نیز خود را با اعمال خود قضاوت می کنید؟ این عمل من خوب است اما آن یکی بد است. و برای چه کسانی خوب است یا بد؟ برای شما یا برای شخص دیگری؟ به این ترتیب احساسات دیگر در اینجا آشکار می شود ، به عنوان مثال - شرم ، کینه یا گناه. خوب یا بد چیست؟ و چگونه درست خواهد بود؟ ما در اینجا در این مورد صحبت نخواهیم کرد ، زیرا این یک موضوع جداگانه است ، و من اغلب مجبورم سرزنش هایی را در رابطه با تعداد زیادی از نامه هایی که در استدلال خود استفاده می کنم بخوانم. چنین مفهومی از عزت نفس وجود ندارد ، اما احساس وقار تحقیر شده وجود دارد. یا تجربیات ناخودآگاه از عدم امکان دستیابی به مطلوب.

بنابراین ، برای اینکه "عزت نفس شما" در چشم کسی نیفتد ، از یک سو ، باید عزت خود را حفظ کنید ، و از سوی دیگر ، خود را درک کرده و از خواسته های خود آگاه باشید ، به طوری که فرصتی است برای درک درست آنها

توصیه شده: