نحوه تشکیل خانواده وابسته

تصویری: نحوه تشکیل خانواده وابسته

تصویری: نحوه تشکیل خانواده وابسته
تصویری: نشانه های تله وابستگی و بی کفایتی 2024, آوریل
نحوه تشکیل خانواده وابسته
نحوه تشکیل خانواده وابسته
Anonim

والدینی که زایمان روانی خود را طی نکرده اند ، ساختار وابسته ای از خانواده خود ایجاد می کنند. یک ساختار وابسته ، یک ساختار نوع همزیستی است: گیج کننده ، زیرا در آن هر فرد در ارتباط مستقل با سایر اعضای خانواده است. خانواده به شبکه ای تبدیل می شود که در آن سردرگمی ، هرج و مرج و مهمتر از همه مسئولیت های گیج شده و در نتیجه مشکلات مربوط به مرزهای شخصی وجود دارد.

ساختار نوع همزیستی چیست؟ از کلمه همزیستی (زندگی مشترک) گرفته شده است. در زیست شناسی ، موجودات همزیست در تماس نزدیک با یکدیگر زندگی می کنند. آنها به نفع یکدیگر هستند ، اما نمی توانند بدون یکدیگر وجود داشته باشند. آنها از نظر جسمی می میرند.

همزیستی روانشناختی مشخصه وابستگی عاطفی است ، هنگامی که فرد از نظر روانشناسی نمی تواند جدا از اعتیاد خود (شخص ، ساختار یا ماده دیگر) جدا وجود داشته باشد.

همزیستی روانشناختی تمایل یک یا دو شریک برای ایجاد زندگی در یک فضای احساسی و معنایی است. این تمایل است که دائماً با شریک زندگی خود باشید ، از نظر بدنی با او ادغام شوید ، و از نظر احساسی با او ادغام شوید. یک جور فکر کنید و یک جور احساس کنید در چنین رابطه ای ، می تواند کاملاً راحت باشد. در اینجا تنها یک مشکل وجود دارد - ناتوانی در کسب استقلال ، خودمختاری و فردیت.

برای کودکان خردسال ، مرحله همزیستی طبیعی است. اما با گذشت زمان ، کودک باید وارد مرحله بعدی شود - مرحله جدایی ، خودمختاری و فردیت. جدایی یعنی جدایی از یک شیء مهم ، هنگامی که فرد احساس می کند نه تنها از نظر جسمی ، بلکه از نظر روانی نیز احساس می کند که فردی جدا است. اگر این مرحله از جدایی ، جدایی از ارقام قابل توجه ، به پایان نرسد ، فرد تا پایان عمر وابسته باقی می ماند. و در آینده ، او رابطه خود را با توجه به نوع همزیستی وابسته ایجاد می کند. در این روابط ، راهی برای نشان دادن اصالت ، استقلال ، استقلال و فردیت شما وجود ندارد.

در نتیجه این که افراد مرحله جدایی را پشت سر نمی گذارند ، ساختاری شبیه تار عنکبوت شکل می گیرد. همه را به یکدیگر متصل می کند و گیج می کند. هرچه خانواده بزرگتر باشد ، سردرگمی بیشتری در داخل ایجاد می شود. این نوع ساختار همزیستی ، باورها ، ارزشها ، اسطوره ها ، قضاوتهایی را که ساختارها را در وحدت پشتیبانی می کند تشویق می کند و نمای وحدت را نمایان می سازد.

شورش یا سایر تلاشها برای مستقل شدن در این سیستم با مجازات جسمی یا اخلاقی سرکوب می شود. مجازات اخلاقی: تحقیر ، مذمت ، اتهام ، تهدید به امتناع از عشق ، کناره گیری احساسی.

از فشار روانی استفاده می شود تا کودک یا بزرگسالان احساس کنند که کار اشتباهی انجام می دهد. این که میل او به استقلال ، تمایل به جدایی از سیستم ، خانواده چیزی بسیار خوب نیست ، چیزی خائنانه است. او می تواند به مادر خیانت کند ، می تواند به پدر خیانت کند ، به تمام خانواده خیانت کند و جدایی برای فرد بسیار دشوار می شود. این امر نیازمند پشتیبانی خارجی است.

اعضای خانواده اغلب این همزیستی را نوعی حالت سرکوبگر ، حالت خفگی توصیف می کنند. آنها آن را به عنوان از دست دادن هویت خود تجربه می کنند. اگر فردی در یک سیستم وابسته به هم شروع به احساس خفگی کند ، این نشان می دهد که مرحله ای که در آن خوب بود ، قبلاً گذرانده است. خفگی نشان می دهد که فرد نمی تواند آزادی درونی را بدست آورد ، اما برای وجود عادی بیشتر به آن نیاز فوری دارد.

وقتی می گویند آزادی یک مقوله درونی است و فقط به شخص بستگی دارد ، خانواده یا سیستم نمی توانند بر این تأثیر بگذارند. من می گویم: می تواند. به خصوص زمانی که یک شخص هنوز یک شخص مستقل نیست.به هر حال ، این والدین در خانواده هستند که بر این امر تأثیر می گذارد که چرا مستقل و خودمختار شدن برای کودک دشوار است. سیستم وابسته به سادگی مانع از بزرگ شدن او می شود. البته کسب آزادی و فردیت یک وظیفه انسانی است. اما سیستم ، خانواده می تواند در برابر این مقاومت کند. بنابراین ، خروج فیزیکی از خانواده یا ساختار وابسته اغلب گامی مهم در جهت استقلال و آزادی است.

یک نکته مهم: در یک خانواده ، جوانه های جدایی را می توان آنقدر خفه کرد که در آن زمان ، در بزرگسالی ، چیزی برای جوانه زدن وجود ندارد. هیچی واسه بزرگ شدن فرد در مرحله ناقص رشد خود گیر کرده است. مراحل خودمختاری در مقابل شرم و شک. و تا زمانی که او آن را تکمیل نکند ، تمام تلاش ها برای رضایت از زندگی او شکست خواهد خورد. در اینجا به کمک خارجی نیاز است. لازم است فردی در حال حاضر یک فرد بالغ را به مرحله خودمختاری برساند ، او را از طریق جدایی هدایت کند ، به شکل گیری هویت کمک کرده و او را در زندگی آزاد کند. این دقیقاً همان چیزی است که روان درمانی با مشکلات اعتیادآور سروکار دارد.

توصیه شده: