چرا با وجود تمام تلاش خود ، هنوز عزت نفس پایینی دارید؟

فهرست مطالب:

تصویری: چرا با وجود تمام تلاش خود ، هنوز عزت نفس پایینی دارید؟

تصویری: چرا با وجود تمام تلاش خود ، هنوز عزت نفس پایینی دارید؟
تصویری: ۱۵ راه برای افزایش عزت نفس در بزرگسالان 2024, آوریل
چرا با وجود تمام تلاش خود ، هنوز عزت نفس پایینی دارید؟
چرا با وجود تمام تلاش خود ، هنوز عزت نفس پایینی دارید؟
Anonim

اگر فردی از ارزش خود برخوردار نباشد ، این منجر به نقض جدی عزت نفس و مشکلات در زندگی می شود.

احساس ارزش خود (از این پس ارزش خود) در همه از بدو تولد وجود دارد.

ارزش خود ، توانایی احساس ، دانستن و احساس اینکه من شایسته وجود ، بودن ، نفس کشیدن ، زندگی کردن هستم. و همچنین این به رسمیت شناختن ارزش چیزی بالاتر و ارائه خود به عنوان ظرفی برای این انرژی ارزشمند زندگی ، به رسمیت شناختن اصالت و منحصر به فرد بودن خود در این جهان است. و این پارامتر است که به شما امکان می دهد به خود احترام بگذارید و برای خود ارزش قائل شوید ، ماهیت فردی خود را بیابید و مسیر خود را هموار کنید تا بتوانید آن ویژگیها و ویژگیهایی را که در درون شماست ، تحقق بخشید.

اما اغلب اتفاق می افتد که ارزش خود مسدود می شود. پیامدهای چنین سوگیری به شدت بر عزت نفس فرد تأثیر می گذارد و منجر به گنجاندن انواع مختلف مکانیسم های جبرانی می شود.

چنین جایگزینی ها و تحریف هایی به دنبال کارآیی و موفقیت شخصی است. یک شخص ، بیش از خود ، شروع به ارزش گذاری برای آنچه تولید می کند - محصول می کند. و این مکانیزم نیاز به کار بی وقفه را ایجاد می کند ، نه اینکه برای استراحت خود ارزش قائل شوید. و ارزش پول را بیش از هر چیز دیگری بدانند و آن را منبع زندگی خود بدانند. تمام نیروی زندگی خود را فقط در یک جهت هدایت کنید - م effectiveثر و موفق باشید ، از دیگران قدردانی کنید ، تا در نهایت ارزش خود را احساس کرده و چیزی بخرید که رنج درونی شما را کاهش دهد.

این عدم تعادل فرد را به تمایل همه مردم برای اطاعت از او ، به میل به قدرت سوق می دهد ، که جایگزینی برای امنیت ایجاد می کند. این جایگزینی باعث ایجاد تمایل برای محکم نگه داشتن باورهای غلط آنها و تفکر قاطع می شود و جهان را به آنچه موفقیت و کارآیی می بخشد تقسیم می کند و از همه چیز بیزار است. این اساس جدایی ، عدم صداقت است.

همچنین ، این سوگیری از یک سیستم فکری دوگانه و محافظه کار پشتیبانی می کند. و برای چنین فردی دشوار است که م effectiveثر و موفق باشد زیرا محافظه کار است. الگوهای ذهن او سفت و سخت تغییر کرده است. گاهی اوقات چنین شخصی حقیقت خود را به قیمت جان خود ثابت می کند. در واقع ، برای تشخیص ارزش زندگی خود ، شخصی با اعتقادات خود خود را می کشد ، و با شواهد به هیچ وجه آنها را رها نمی کند. و گاهی اوقات ، درست قبل از خط مرگ ، تمایلی برای قدردانی از زندگی و دست کشیدن از اعتقاد واهی وجود دارد.

چگونه می توان از این ابهام خارج شد؟

برای انجام این کار ، باید آن را درک کنید!

در اینجا نشانه های عدم ارزش خود را می بینید:

· اگر بازی "مستبد - قربانی" را انجام می دهید ، اگر برای شما دشوار است که از باورهای قدیمی خود جدا شوید و چیز جدیدی پیدا کنید که هماهنگ باشد ، فقط برای شما ، در حال حاضر "اینجا و اکنون".

· اگر برای اعمال و اعمال خود ارزش قائل هستید ، و نه برای خودتان ، این بدان معناست که ارزش شخصی شما ، که از بدو تولد در همه وجود دارد ، مسدود شده است و وظیفه شما آشکارسازی ، تشخیص و احساس آن است.

بیایید آن را انجام دهیم.

یک تمرین عملی که اجازه می دهد ارزش خود را احساس کنید

برای این مهم است که قصد ایجاد کنیم.

با صدای بلند بگویید:

من آماده ام تا خودم را بپذیرم! اکنون من یک فرد بالغ هستم و نیازی ندارم که توسط دیگران شناخته شوم.

من حاضرم از رنجش محیط ، پدر و مادرم و هر کس دیگری دست بردارم. چون من یک بزرگسال هستم و می توانم ، و می خواهم ارزش خودم را تشخیص دهم!

من ارزش خودم را می شناسم - شیوه زندگی و زندگی خود را."

حالا یک نقطه نورانی را تصور کنید ، که نقطه زندگی است ، نقطه وجود بودن شما. آن را در بدن خود تصور کنید و در آن نفس بکشید. بارها و بارها ، تنفس پس از نفس ، آن را به اندازه کل خود گسترش دهید. بگذارید این نور شما را کاملاً پر کند.بگذارید ارزش ، شخصیت شما را پر کند و شما آن را احساس می کنید.

این تمرین را تا آنجا که نیاز دارید تکرار کنید.

به هر حال ، از این ارزش است که دانش آنچه شما نیاز دارید و چقدر جالب است زندگی کنید به دست می آید. دیگران نمی توانند به شما این احساس را بدهند که مسیر شما چیست ، چه کاری باید انجام دهید ، بدون اینکه در خود ارزش قائل شوید. از این جهت است که دانش برنامه تحقق خود و ارتعاش درونی (فرکانس) انجام کار خود به دست می آید. دیگران فقط می توانند مسیری کوتاهتر را به شما نشان دهند و به شما اطلاعاتی بدهند که باید در مورد آن واکنش داخلی داشته باشید. از نظر ارزش فردی این است که فرد می تواند انگیزه ها و خواسته های خود را دنبال کند ، سپس راه خود را در پیش می گیرد. در این مسیر ، با شنیدن پاسخ او ، فرد می تواند افرادی را بیابد که دانش او را به موفقیت می رساند. به موفقیت. که بدون از دست دادن خود واقعی خواهد بود.

بدون ارزش خود ، بدون دانش و پاسخ درونی ، فرد نمی تواند در اقیانوس اطلاعات حرکت کرده و هدف خود را بیابد. و سپس وجود درونی دائماً احساسات منفی را تجربه می کند ، که در واقع دوستان او هستند. آنها فرد را مجبور می کنند تا نگرش های غلط را رها کرده و خود را بیابد. وقتی شخصی آمادگی ترک اشتباهات خود را ندارد ، در موقعیتی قرار می گیرد که جریان زندگی محدود می شود.

این تمرین را هر روز به میزان لازم انجام دهید. و سپس همه چیز که برای شما مشخص نیست پاکسازی می شود. کفها ، قفلها و موانع شما به سطح می آیند. می توانید آنها را تماشا کرده و آزاد کنید ، یا آنها را تغییر دهید. بگذارید آنها از زندگی شما خارج شوند. زیرا هر روز ارزش خود را تشخیص خواهید داد. این بدان معناست که هر روز در زندگی شما احترام بیشتری وجود خواهد داشت و توانایی ترسیم مرزهای خود را خواهید داشت. تفکر شما به پذیرش هر آنچه در اطراف خود می بینید تغییر می کند.

واقعیت این است که تفکر هماهنگ یک بزرگسال تفکری است که می تواند همه چیز را بپذیرد. این تفکر بدون قضاوت است. ارزشیابی از طریق ارزش خود و از طریق دانستن آنچه در زندگی باید انجام دهم ، دانستن آنچه که باید از آن محافظت کنم ، ناشی می شود ، زیرا این همان چیزی است که من برای آن متولد شده ام. در آن زمان است که هدف واقعی ظاهر می شود ، که شخص شروع به دنبال آن می کند. و سپس مسیری ظاهر می شود که در آن ارزیابی "خوب" و "بد" وجود دارد. "خوب" چیزی است که مرا به هدف واقعی می رساند. و "بد" چیزی است که از این هدف دور می شود. و سپس درک می شود که این فقط برای من "خوب" است ، زیرا این مسیر من است. و بنابراین ، ارزیابی و ادراک بدون قضاوت در کنار هم هستند. سپس ، بر اساس این ارزیابی ، من شروع به انتخاب افرادی می کنم که از نظر روحی و ارزشی به هم نزدیک هستند و می توانم با آنها در کنار هم مسیر را طی کنم. به این ترتیب ، گروه های مناسب سازماندهی می شوند و فرد می تواند شیوه زندگی مناسب و شیوه کار مناسب را برای حمایت از خود انتخاب کند.

فرد با شناختن خود ، ارزش خود ، می تواند مسئولیت خود را بر عهده گرفته و هر آنچه را که در دنیای خارج پیدا کرده است ، به خود اختصاص دهد. وقتی تصمیمی گرفت و شروع به انجام کاری کرد ، قبلاً کار خودش را شروع کرده بود و تجربه خودش را کسب کرده بود. در چنین شیوه و نگرشی نسبت به خود نمی توان به خود خیانت کرد ، بدین معنا که به هیچ وجه نمی توان خیانت کرد. جای خیانت با ارزش هر اتفاقی که می افتد و هر تصمیمی گرفته می شود و همچنین تصمیم شخص دیگر گرفته می شود. با تغییر نگرش و طرز تفکر ، فرد دیگر نمی تواند در چنین دسته هایی فکر کند.

این یک دانش مهم است که اگر آن را درک کنید ، قطعاً ارزش خود را بازیابی می کنید. و سپس مشخص می شود که عزت نفس فقط یک راه صادقانه برای تقویت مهارت ها ، توانایی ها و توانایی های شما است ، که به شما کمک می کند به سادگی خود را توصیف کنید و نه بیشتر. به منظور ارزیابی آنچه هست و حرکت به سمت آنچه که می خواهم ادامه می یابد ، خودارزیابی لازم است. خودآزمایی برای اطلاع دیگران از توانایی های آنها ضروری است. برای درک آنچه می توانم انجام دهم و مسئولیت آن را بر عهده بگیرم.عزت نفس به سادگی ابزاری است که به شما کمک می کند جلو بروید ، خود را توصیف کنید و با دیگران توافق کنید.

ارزش خود را جایگزین نکنید! به خودتان اجازه دهید دوباره آن را احساس کنید و بگذارید شما را به سمت موفقیت شما هدایت کند!

توصیه شده: