LOOP OF ABEW

تصویری: LOOP OF ABEW

تصویری: LOOP OF ABEW
تصویری: Oddworld: Abe's Oddysee - Abe's Theme (3h loop) 2024, ممکن است
LOOP OF ABEW
LOOP OF ABEW
Anonim

متجاوز هرگز قربانی خود را "تا پایان" به پایان نمی رساند ، منجر به از دست دادن صبر کامل نمی شود. او را شکنجه می کند ، بدرفتاری می کند ، او را تحت تسلیم خود قرار می دهد ، اما با دقت تماشا می کند تا او کم نشود. این انگل به بقا و قدرت ارگانیسم میزبان برای تغذیه از آن در طول زندگی علاقه مند است. با یک قیاس هیولایی ، فرد سوء استفاده کننده به مدبر بودن و ثبات شریک زندگی خود علاقه مند است

بنابراین ، یک حلقه وابستگی ایجاد می شود ، که در داخل آن است ، به طور کلی نمی توان آنچه را که اتفاق می افتد درک کرد و آن را یک نام نامید.

او یک فرد معمولی بود ، توجه و مراقبت می کرد. گاهی اوقات حتی به طرز وحشتناکی توجه ، خیره کننده مراقبت می شود. اما او این را با تجدید ناپذیر بودن احساساتش ، با قدرت عشق توضیح می دهد. به هر حال ، آنها همچنین طغیان های عصبانی ("من برای شما ، برای رابطه ما ترسیدم") ، حسادت شدید ("من از دست دادن شما می ترسم") ، خاموشی ها ("من خیلی کار می کنم ، اما دوباره شما از چیزی ناراضی هستید)

در نتیجه ، قربانی احساس اشتباه ، ناسپاسی می کند. اما از آنجا که او نمی فهمد چقدر "درست" است ، و نمی تواند آن را بپذیرد ، آنچه را که شریکش می گوید انجام می دهد.

من تعجب می کنم که چرا او نمی تواند اعتراف کند. آیا تا به حال در موقعیتی قرار گرفته اید که طرف مقابل را نشنیده اید ، درخواست تکرار آن را کرده اید ، اما دوباره نشنیده اید؟ با خجالت از "ناشنوایی" یا عدم تحمل "فرنی در دهان" او ، برای سومین بار مجدداً ترسو می پرسید. و ، تصور کنید ، آنها دوباره متوجه نشدند. سپس شما فقط با آنچه دارید موافقت می کنید ، سعی می کنید این قسمت احمقانه را به سرعت زیر فرش قرار دهید.

تقریباً همین اتفاق در مورد قربانی متجاوز نیز رخ می دهد. فقط "مخاطب" او عمداً نامشخص است. استراتژی او این است که با ایجاد تحریف در همه چیز مهم و پر از ابهام ظاهر یک توضیح را ایجاد کند. و سپس کسی که نفهمیده است مقصر است. اراده مجرم است. به خصوص اگر والدین به جای مهار احساسات او در دوران کودکی ، چشم های خود را به طور قابل توجهی چرخانده باشند.

به این ترتیب قربانی معتاد می شود. او کاری را برای "خیر عمومی" انجام می دهد ، نمی داند چه چیزی و چرا ، و پرسیدن آن ناامن است (من نمی خواهم بیش از حد چشم های گرد شده را ببینم). به عنوان مثال ، او کار خود را رها می کند ، در خانه می ماند. دایره ارتباطات در حال تنگ شدن است.

متجاوز علاقه مند است که قربانی خود از حمایت خارجی کمی برخوردار باشد ، و بهتر است به هیچ وجه. او می تواند به تنهایی او را کنترل کند ، اما بعید است سایر افرادی که می توانند سوالات "غیر ضروری" بپرسند. آنها منحصراً با دوستان با دوستان ملاقات می کنند. و در این جلسات ، او فقط یک عزیز است. محتاط ، محترم ، شیک و معطر. قربانی در آدرس خود می شنود "اوه ، چقدر خوش شانس هستید!" ، "شما خیلی خوشحال هستید!". و او فقیر است و هیچ چیزی برای بحث کردن ندارد. ما باید صورت غرق شده را با کمبود ویتامین توضیح دهیم. زیرا دلایل واقعی بسیار پیچیده ، گریزان ، غیرقابل توضیح و شبیه هذیان است.

نکته اصلی این است که قربانی دوباره چیزی برای نشان دادن متجاوز ندارد. چگونه می تواند بگوید که او او را از برقراری ارتباط با دوستان منع کرده است؟ حافظه ات را از دست دادی؟ روز گذشته ، همه فقط با هم صحبت کردند و اتفاقاً خود او آن را سازماندهی کرد.

سوء استفاده کنندگان در پیش بینی و پیش بینی خواسته های قربانیان خود مهارت دارند. به عنوان مثال ، او احساس می کند که قربانی خسته شده است و به زودی شروع به "مرتب کردن همه چیز" می کند. این یک منطقه خطرناک است ، زیرا تهدیدی برای ظهور آن وجود دارد. بنابراین ، او اجازه نمی دهد به او اشاره کند که او برای دوستانش تنگ شده است و آنها را قبل از ادعای خود دعوت می کند.

بیچاره دوباره با احساس گناه. چقدر بی انصاف است! از این گذشته ، وقتی او چنین تعطیلاتی را ایجاد کرد ، می توانید درباره او بد فکر کنید؟

احساس گناه گره همان طناب است. فراتر رفتن از آن غیرممکن است. هنگامی که فرد متجاوز احساس می کند قربانی نزدیک به خستگی است (و بنابراین ، بیدار می شود ، زیرا درد هر کسی را از خواب بیدار می کند) ، سپس دوباره "قرص های خواب آور" می ریزد. او او را "تغذیه" می کند ، دقیقاً نیاز را برآورده می کند و همراه غذا به او القا می کند که او بد و ناسپاس است. یک قربانی که به خوبی تغذیه می شود لذت سیری را احساس می کند ("بالاخره!") و احساس گناه برای تردیدها. بر این اساس ، می توانید زمان بیشتری را تا چرخه جدید دراز کنید.

گاهی اوقات ، هنگامی که فرد متجاوز "خیلی فراتر می رود" ، قربانی می تواند او را ترک کند. اما در حالی که او از خواب بیدار می شود و یاد می گیرد که از استقلال قدرت بگیرد ، او وقت خواهد داشت که با زشت ترین پشیمانی روی زانوهایش خزید. قربانی بازگشت چند ماه در آب نبات پنبه ای زندگی می کند و بیشتر متقاعد می شود که پرواز او یک حماقت تکانشی است.

بنابراین ، دیدگاه کلی حلقه وابستگی در یک رابطه سوء استفاده به شرح زیر است:

1. فقدان حمایت عادی دوران کودکی از قربانی احتمالی به سوء استفاده کننده کمک می کند تا به راحتی او را شناسایی کرده و او را مجذوب خود کند.

2. او در ماه های اول رابطه فوق العاده خوب است ، عشق او محو نمی شود ، بلکه فقط ملتهب تر می شود. به خاطر این عشق ، تمام حماقت ها ، فریادها ، حسادت و حتی خشونت او. مقصر این امر به قربانی نسبت داده می شود. او همیشه "کمتر دوست دارد" و بنابراین بیشتر مقصر است.

3. بر اساس انرژی این گناه ، قربانی شروع به تسلیم خود می کند. متجاوز به آرامی اما با پشتکار دستان خود را از روی تمام اهرم های کنترل بر می دارد و اطمینان می دهد که اینگونه بهتر خواهد بود. چرا دقیقاً به گونه ای پاسخ می دهد که درک آن غیرممکن بود. قربانی ، عادت کرده است که نفهمد ، زیرا هیچ کس با او مشخص نبوده است ، تحت تعقیب است.

4. در حالی که او مطیع است - او مهربان است. اما اطاعت بیش از پیش مورد نیاز است ، آزادی تصمیم گیری - کمتر و کمتر. قربانی شروع به جمع آوری نارضایتی ، بازتاب ، جستجوی حمایت می کند. اما ، به نظر می رسد ، تماس های وی محدود شد ، و او حتی متوجه چگونگی آن نیز نشد. در نتیجه ، فرد متجاوز تمام جهان را در هاله ای از ابهام قرار می دهد.

5. تلاش برای رهایی یا تغییر آن با اتهام استادانه ای خنثی می شود.

6. گاه به گاه ، قربانی با نگرش خوب "تغذیه" می شود. در پایان قدرت خود یا فقط برای پیشگیری. به این ترتیب هرگز "تمام نمی شود" زیرا همچنان گناهکار است و نمی فهمد.

7. سپس دوباره نقطه 3.

بیرون آمدن از این تنهایی بسیار دشوار است. و من فقط سعی می کنم دلیل آن را توضیح دهم. بسیاری در معابد خود می پیچند ، به داستان قربانیان سوء استفاده کنندگان گوش می دهند و از خود می پرسند که چگونه ممکن است به آنها اجازه داده شود با آنها اینگونه رفتار شود. آیا آنها کور هستند؟

نه کور نیست آنها به سادگی به خشونت حساسیت ندارند ، همانطور که من در آخرین مقاله خود در مورد سوء استفاده نوشتم. با این حال ، اگر آنها همیشه احساس خشونت نمی کنند ، گیجی ثابت است. و اگر تصمیم دارید کمی بیشتر در آن بمانید ، این شانس را دارید که تصویری وحشتناک از وضعیت خود ببینید. با فکر کردن به این موضوع ، تمام مدت یک شوخی ده ساله اینترنتی را به خاطر می آورم ، جایی که زیر یک سگ تامل بر روی آن نوشته بود "کسی که نفهمید نزدیک ترین به حقیقت است".

آناستازیا زوناروا