2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
هنگامی که مرزهای شما به طور مداوم و روشمند نقض می شوند ، درک اینکه کجا می روند دشوارتر می شود
مثل این است که در کودکی در نزدیکی یک فرودگاه زندگی می کنید و روزانه ده ها هواپیما را در حال برخاستن و فرود می بینید ، اما نمی دانید اسم آن همه چیست. خوب ، "چیزی" در حال رخ دادن است ، و خوب ، شما فقط زندگی کنید و "این" را روز به روز تماشا کنید. شما درک می کنید که تنها زمانی بود که کلمات "هواپیما" ، "پرواز" ، "مسافران" و سایر کلمات مرتبط در دستگاه گفتاری شما ظاهر می شد. سپس آنچه می بینید شکل ، نام و از همه مهمتر معنا می گیرد.
در مورد مرزهای شما نیز همینطور است. اگر والدین شما در کودکی شما را مورد ضرب و شتم قرار دهند و به شما اطمینان دهند که حق دارند این کار را با اصل "من شما را به دنیا آوردم ، شما را خواهم کشت" ، انجام دهید ، این اصل به عنوان یک هنجار نوشته می شود. اگر در دوران کودکی به شما می گفتند "اوه ، ای گه ناسپاس!"
اگر در کودکی مادر شما احساسات شما را در نظر نمی گرفت و می توانست دوست دختران خود را به اتاق شما ببرد و با صدای بلند به سه آپارتمان همسایه بگوید: "ببینید ، اتاق ماشا چقدر کثیف است ، اما او یک دختر است !!" ، پس چه چیزی متوقف می شود. او کی 25 ساله می شود؟ دوست دخترهای خود را بدون هشدار به آپارتمان خود بیاورید و به آنها نشان دهید در چه شرایط وحشتناک و بدی زندگی می کنید؟ به آسانی.
اگر شوهر در تمام 7 سال ازدواج به طور مداوم می گوید که همه چیز در ذهن شما مرتب است ، "اما اگر سینه های شما مانند سینه همسایه شما بود ، قیمت آن را نمی داشتید!" ، پس چه چیزی مانع از این می شود که او بگوید تا زمانی که 5 کیلوگرم اضافی را کنار می گذارید ، او با شما نمی خوابد؟ اگر همسرتان هفته ای یکبار اصرار می کند که زمان انتخاب اسنوت است ، در نهایت مرد شوید و درآمد خود را نه 4500 ، بلکه 5500 ارز خارجی شروع کنید ، زیرا در سه سال پس انداز یک پورشه جدید پس انداز نمی کنید ، پس چه چیزی مانع می شود آیا او در مورد "حقارت" شما با دوست دختران خود بر سر یک لیوان مارتینی بحث می کند؟ درسته ، هیچی
مرزها آسان نیستند. حتی اگر آنها در دوران کودکی به خوبی ساخته شده باشند ، هیچ تضمینی وجود ندارد که شما ناخواسته وارد رابطه ای نشوید که در آن موجی از شریک خودشیفته آنها را از بین ببرد.
برای درک اینکه چیزی اشتباه بوده و پیامدهای این "چیزی" امروز به تنهایی ، باید نام آن را بگذارید. به عنوان مثال ، "تعرض" ، "خشونت فیزیکی" ، "ضرب و شتم". سپس شرایطی را که پدر با شما مانند یک خانواده نجیب مالفوی با دوبی رفتار می کرد از زاویه ای کاملا متفاوت می توان مشاهده کرد.
این می تواند کلمات دیگری باشد ، به عنوان مثال ، "تحقیر" ، "کاهش ارزش" ، "غفلت". سپس می توانید بفهمید که چرا در برابر هرگونه اظهارنظر اینقدر تند واکنش نشان می دهید: آنها احساس اهمیت و ارزش شما را تهدید می کنند ، شاید ، مانند دوران کودکی دور شما.
توصیه شده:
چرا هرگز رابطه ای نداشتید ، حتی اگر مطمئن باشید که هستید و بوده اید
هربار که با مشکل مشتری برخورد می کنم: بی اعتمادی ، بی اعتمادی ، ترس از روابط نزدیک. من از قبل می خواهم فریاد بزنم ، اما نمی توانم فریاد بزنم: اکثر شما فقط هرگز رابطه نزدیکی نداشت ، هرگز رابطه ای وجود نداشت. اگر رابطه ای وجود نداشت چگونه می توانید از رابطه بترسید؟ به نظر شما من اشتباه می کنم؟ اشکالی نداره؟ قبل از شروع به ارائه دلایل من ، من دلایل خود را می آورم.
برای بازیابی کودکی شاد هرگز دیر نیست
در حال حاضر موضوع آسیب های دوران کودکی ، روابط سمی با والدین ، به ویژه با مادر ، به طور گسترده مورد بحث است. مقالات زیادی در مورد تجربیات منفی در دوران کودکی وجود دارد. و این تجربه در روابط ما با شرکا ، با فرزندان خودمان ، با جهان اطراف ما اثری به جا می گذارد و معیارهای انتخاب ما را در هر لحظه خاص تعیین می کند.
هرگز عصبانی نشو! یا چه کسی حق درگیری را از شما گرفته است
"از درگیری نترسید ، این رابطه را تمیز می کند!" - یک نفر نزدیک یکبار به من گفت. این من را شگفت زده کرد ، زیرا از کودکی از مادر و پدرم شنیدم: "عصبانی نشو ، وگرنه هیچ کس با تو کنار نمی آید!" و من از تصور رد شدن توسط تمام دنیا بسیار می ترسیدم.
درباره کسانی که زود بلوغ کردند. اما هرگز رشد نکرد
بچه هایی هستند که خیلی زود بالغ شده اند. آنها بزرگ شدند زیرا هیچ بزرگسال قابل اعتمادی وجود نداشت ، والدینی که می توانستند در کنار آنها به آنها اعتماد کنند. مشروب ، غیرقابل پیش بینی ، گاهی مست ، گاهی هوشیار بابا. مامان ، که در 5 سالگی رفت تا با برادر نوزادش بنشیند و اگر دخترش وظایف "
احساسات هرگز بد نیستند
ما عادت داریم احساسات را به "بد" ، "منفی" و "خوب" ، "مثبت" تقسیم کنیم. تجربه احساسات "خوب" لذت بخش است: شادی ، عشق ، لذت ، لذت. و موارد "بد" ناخوشایند هستند. موارد "بد"