حملات وحشت مانند سندرم هیستریک

تصویری: حملات وحشت مانند سندرم هیستریک

تصویری: حملات وحشت مانند سندرم هیستریک
تصویری: Panic attack ریشه یابی اختلال پانیک (حملات هراس) 2024, ممکن است
حملات وحشت مانند سندرم هیستریک
حملات وحشت مانند سندرم هیستریک
Anonim

حمله پانیک نوعی هیستری است ، حالت ترس غیر منتظره ، که با علائم جسمی قوی همراه است: تنفس دشوار ، ضربان قلب افزایش می یابد (گاهی احساسات دردناک در ناحیه قلب مشاهده می شود) ، تعریق افزایش می یابد ، ممکن است احساس سرگیجه وجود داشته باشد و حتی از دست دادن هوشیاری

در دوران Z. فروید ، هیستری به طرق مختلف درمان می شد. بیشتر اوقات ، این وضعیت خود را به شکل غش در دختران نشان می دهد. در واقع ، بسیاری از علائم حملات وحشت به این شکل است - "اوه! من احساس بدی دارم ، اکنون هوشیاری خود را از دست می دهم! ". با این حال ، این یک علامت هیستریک است فقط در صورتی که حمله وحشت در حضور کسی رخ دهد. حالت یک حمله وحشت واقعی در یک فرد هنگامی که تنها است خود را نشان می دهد.

به عنوان یک قاعده ، این مورد برای افراد مبتلا به وسواس فکری و عملی یا افرادی که دارای تجربیات درونی و جهت پرخاشگری نسبت به خود هستند مشخص است.

در حال حاضر اطلاعات زیادی در مورد حملات پانیک وجود دارد. در برخی شرایط ، هنگامی که فرد علائم این بیماری را می داند ، می تواند به صورت هیستریک در خود ظاهر شود. این یعنی چی؟ شخص می تواند علائم این اختلال را از نظر جسمی تجربه کند - سرگیجه دارد ، ممکن است دید تونل ، وزوز گوش و احساس از دست دادن هوشیاری وجود داشته باشد.

تفاوت بین هرگونه اختلال هیستریک تبدیل (از جمله این) با سایکوسوماتیک چیست؟ سایکوسوماتیک تأثیر عوامل روانی را در بروز و سیر بیماریهای جسمی مطالعه می کند. در چارچوب این جهت ، رابطه بین ویژگی های شخصیتی و یک بیماری جسمی خاص مورد بررسی قرار می گیرد (به عنوان مثال ، یک علت روانشناختی مشخص ، زمینه ساز تشخیص درد در پا است). در مورد علائم هیستریک ، هیچ روش تشخیصی وجود ندارد ، هیچ گزارش پزشکی داده نمی شود و هیچ تشخیصی انجام نمی شود.

علائم هیستریک برای چیست؟ اساس آنها چیست؟

اول از همه ، این درخواست ناخودآگاه ما است ، نوعی فریاد کمک: "به من توجه کن! حداقل از طریق بدن - با علائم بفهمید که من آنقدر می خواهم که به خودم اجازه نمی دهم. " این همچنین برای کسانی که علائم آنها عموماً نگران کننده است ، جذاب و مأیوس کننده است: "به من نگاه کن! می ترسم تنها به خیابان بروم. بیا ، تو مرا با دستم راهنمایی می کنی. " در زمینه مشکل ، عدم توجه یا عشق مناسب وجود دارد ، یعنی یک نیاز عمیق درونی برآورده نمی شود. تنها تفاوت این است که شخص از آن آگاه نیست.

تفاوت علائم واقعی هراس ، حمله پانیک و علائم هیستریک چیست؟ به عنوان یک قاعده ، در قلب یک حمله وحشت واقعی ، در اعماق روان ، یک ترس بسیار محسوس وجود دارد ، یک وحشت وصف ناپذیر از مرگ. در برخی موارد ، مردم حتی از این ترس از مرگ آگاه هستند. اغلب در تاریخ چنین افرادی مواردی وجود داشت که زندگی آنها در معرض خطر بود (به عنوان مثال ، آنها در دوران کودکی در دریا غرق شدند ، تحت عمل جراحی جدی قرار گرفتند ، مادر حاملگی ناخواسته داشت - در کل دوران بارداری ، او به این فکر کرد که آیا کودک را از بین ببرد یا خیر). همه این جزئیات به طور ناخودآگاه در آینده بر فرد تأثیر می گذارد و او حملات وحشت واقعی را تجربه می کند.

عملکردهای علامت هیستریک اولیه (محافظت از درگیری داخلی) و ثانویه (آنچه شخص با دفاع از خود در این راه دریافت می کند) است. به عنوان مثال ، شرایط زیر را در نظر بگیرید - یک زن میانسال در پاهای خود درد شدیدی دارد ، نمی تواند راه برود و شوهرش سعی می کند در همه چیز به او کمک کند و تمام خواسته های او را برآورده می کند.بنابراین ، از یک سو ، او خود را از تحقق درگیری داخلی محافظت می کند (او می خواهد و نمی خواهد با همسرش باشد) و در عین حال مورد توجه یک عزیز قرار می گیرد که در صورت عقب نشینی بیماری ، آنجا نیست. از لحاظ تئوری ، این شبیه حملات پانیک است - "من در وحشت هستم و می ترسم بیرون بروم! دست من را بگیر!". در نتیجه ، یک زن "تملک" کاملی از یک معشوق دارد. علاوه بر این ، همسر در مقابل خود احساس گناه می کند - به دلیل بیماری او ، او موظف است کاری انجام دهد ، تلاش های خاصی انجام دهد ، در غیر این صورت می توانید این جمله را بشنوید: "شما می دانید که من بیمار هستم!"

چنین رفتاری را می توان کنترل هیستریک فرد دانست. با این حال ، در زمینه مشکل ، این بدان معناست که فرد بد است و نمی تواند بفهمد چه بلایی سر او آمده است ، به کمک نیاز دارد. به عنوان یک قاعده ، از نظر ظاهری خاموش کردن چنین علامتی هیستریک بسیار دشوار است - مهم نیست که چقدر شخص را ارضا می کنید ، او نیاز واقعی او را درک نمی کند ، برای او دشوار است. مکانیسم داخلی را می توان با یک سیاهچاله مقایسه کرد - همه چیز در داخل می افتد ، بدون اینکه در جایی حل شود ، بنابراین فرد از لذت واقعی برخوردار نمی شود. علاوه بر این ، هیچ آگاهی روشنی وجود ندارد - من به آنچه می خواهم می رسم. چرا این اتفاق می افتد؟ از یک سو ، من آن را می خواهم ، و از سوی دیگر ، چیز دیگری می خواهم. بنابراین ، این دیگری به دلیل اینکه این نیاز بسته شده است ، کاملاً درک نشده و لذت نمی برد.

بر این اساس ، اگر عزیز شما این را تجربه می کند ، برآوردن نیازهای او در مشارکت بسیار دشوار است. یکی از راهها این است که با شریک خود صحبت کنید و او را به سطح آگاهی از خواسته خود برسانید ("به نظر من اکنون این را می خواهید"). با این حال ، برای این کار لازم است که یک تجزیه و تحلیل عمیق از زندگی و دوران کودکی یک دوست عزیز انجام دهید تا درک کنید که چه چیزی دریافت نکرده است. انجام این کار به تنهایی دشوار است ، بهتر است از متخصصان کمک بگیرید.

توصیه شده: