حملات وحشت ، عملی و سرراست. به روزترین اطلاعات

فهرست مطالب:

تصویری: حملات وحشت ، عملی و سرراست. به روزترین اطلاعات

تصویری: حملات وحشت ، عملی و سرراست. به روزترین اطلاعات
تصویری: پانيك( حملات وحشت زدگي) چيست؟ 2024, مارس
حملات وحشت ، عملی و سرراست. به روزترین اطلاعات
حملات وحشت ، عملی و سرراست. به روزترین اطلاعات
Anonim

اکنون درباره حملات پانیک (معمولاً استفاده از علامت اختصاری PA) یا حملات پانیک موارد زیادی گفته می شود. اینها حملات نسبتاً کوتاه مدت ترس شدید هستند ، از جمله واکنش های شدید بدنی که ناشی از اختلالات یا بیماری های ارگانیک نیستند ، که اغراق آمیز غیرمولد هستند ، متناسب با شرایط ، واکنش های ناراحت کننده در طبیعت را ایجاد می کنند.

واکنشهای بدنی

  • احساس سنگینی در قفسه سینه ، درد ، ضعف ، لرزش ، لرز ممکن است.
  • افزایش تعریق ؛
  • بی حسی دست و پا ؛
  • تپش قلب؛
  • سرگیجه ، احساس بی حالی ، احساس نزدیک شدن به غش ؛
  • ناراحتی در معده ، حالت تهوع ؛
  • احساس سرما یا گرمای شدید ؛
  • قلب بسیار سخت می تپد ، "یخ می زند" یا "سخت می تپد"
  • سردرد ، درد قفسه سینه و درد در سایر قسمت های بدن
  • توده ای در گلو ، بلعیدن آن سخت است
  • احساس می کنید که باید فوراً به توالت بروید
  • بی حسی یا سوزن سوزن شدن ، به ویژه در انگشتان دست ، انگشتان پا یا لب ها
  • لرزیدن
  • عرق کردن یا خون به صورت سرازیر می شود
  • گاهی اوقات پارستزی ، گرفتگی دست وجود دارد

واکنشهای تنفسی باید جداگانه برجسته شوند.

  • تنفس بسیار تسریع می شود
  • تنگی نفس ، تنفس سریع تشنجی
  • بیش از حد تهویه رخ می دهد ، تنفس شدید خود به خود سرگیجه ایجاد می کند

به اصطلاح غیر واقعی سازی و شخصی سازی - گویی از هر چیزی که شما را احاطه کرده است جدا شده اید یا برای شما اتفاق نمی افتد ، تغییر وضعیت هوشیاری ، تحریف در درک زمان و مکان ، احساس از دست دادن کنترل ، تجربه درماندگی ، تحریف تصویر بدن ، "خیانت به بدن"

احساس می کنید در حال از دست دادن هوشیاری ، سرگیجه ، "پای پنبه ای" هستید

افکار کشنده هراس نتیجه سردرگمی ، سوء تفاهم ، تفسیر واکنشهای جسمانی بوجود آمده است ، یا می توانند خود به خود وحشت ایجاد کنند.

افکار ناخوشایند ، طاقت فرسا ، بی قرار و فاجعه بار مانند:

  • "دارم دیوانه می شوم"،
  • "من الان میمیرم" ،
  • "من در خطر هستم" ،
  • "من سکته قلبی دارم"
  • کنترلم را از دست می دهم
  • کنترلم را از دست می دهم
  • "من فریاد می زنم" و غیره.

گاهی اوقات این واکنش در اثر یک تجربه استرس زا شدید ایجاد می شود ، اما در عین حال ، ترس اغلب بی اساس است و از ابتدا ناشی می شود.

واکنشهای ترس معمولاً غیرمنطقی هستند ، با اهمیت محرک مطابقت ندارند و گاهی کاملاً غیر منطقی به نظر می رسند.

حملات پانیک ، به این ترتیب ، پاسخی عادی به یک تجربه استرس زا فوق العاده است. اما گاهی اوقات ، پس از تجربه مجرب ، این حملات بارها و بارها و گاهی بدون دلیل مشخص تکرار می شوند. در این مورد ، ما در مورد اختلال هراس صحبت می کنیم.

اختلال هراس (PD) یک پدیده نسبتاً شایع است. اختلال هراس اغلب افرادی را که از نظر روانپزشکی سالم هستند ، تحت تأثیر قرار می دهد. این یک تشخیص غیر معمول است.

چندین دیدگاه رایج در مورد درمان PD وجود دارد. تمرین نشان می دهد که روابط عمومی با انتخاب صحیح استراتژی ها و روش ها به سرعت درمان می شود. برخی از زمینه های روان درمانی بدن ، هیپنوتیزم درمانی ، DPDH ، CBT و برخی درمان های کوتاه مدت سایکودینامیک مثر هستند.

درمان طولانی مدت PD می تواند با وجود اختلالات روانی ، عاطفی یا شخصیتی و / و مزایای ثانویه یا انتخاب نامناسب استراتژی ها و روش ها همراه باشد.

من دو استراتژی را شرح خواهم داد - یک استراتژی سریع ، که در آن درمانگر نقش اصلی را بازی می کند ، و یک استراتژی حداقل مداخله ، که در آن درمانگر توضیح می دهد ، آموزش می دهد ، تمرینات را آموزش می دهد و تکالیف می دهد.

در روان درمانی ، ما معمولاً متوجه می شویم که واکنش های وحشت انگیز خود را دارند - موقعیتی که پس از آن این واکنش ایجاد شد.نکته دیگر این است که واکنش ممکن است بلافاصله پس از استرس اتفاق نیفتد ، اما بعد از مدتی. وقتی وحشت غافلگیر می شود و واکنش غیرقابل توضیح به نظر می رسد ، فرد احساس درماندگی می کند و این واکنش اضطراب آور را تشدید می کند.

به نظر می رسد ترس ناشی از غیرقابل پیش بینی ، درماندگی و از دست دادن کنترل ، مکانیزمی را ایجاد می کند که اضطراب و ترس را با احتمال بازگشت در غیر منتظره ترین لحظه تقویت می کند. پارادوکس این است که این انتظار مضطرب از وحشت است که باعث بازگشت این علائم بارها و بارها می شود. بعداً در مورد مکانیسم این پدیده صحبت خواهیم کرد.

در روان درمانی ، متوجه شدیم که مشتریانی که تمایل دارند همه چیز را کنترل کنند در برابر روابط عمومی آسیب پذیرتر هستند. و این پارادوکس بعدی است - افراد با اراده قوی ، پیگیر ، آشتی ناپذیر و تحقیرکننده ضعف ها به همان اندازه افراد مضطرب و هیپوکندری دچار رنج می شوند. آنها کسانی هستند که در دام این "ضعف خائنانه" می افتند.

هیپوکندری در زمینه روان درمانی ، بر خلاف درک معمولی ، نه تنها مالیخولیا را توصیف می کند ، بلکه وسواس در علائم جسمانی را نیز توصیف می کند ، مشکوک مبالغه آمیز مداوم به بیماری های مختلف. این صداقت ، و همچنین آنچه در بالا توضیح داده شد ، دسته دیگری از مشتریان را که در برابر روابط عمومی آسیب پذیر هستند ، متمایز می کند.

درباره تشخیص صحیح

افرادی که از PA و اختلالات مشابه رنج می برند ، اغلب به روانپزشکان و روانشناسان اعتماد ندارند یا نمی دانند که به چه کسی مراجعه کنند و آیا همه اینها علیه آنها خواهد بود. این قابل درک است.

برخی از آنها در مورد درمان نادرست نادرست ، اتلاف وقت ، پول و ناامیدی سوزانده شدند

برخی می ترسند که مراجعه به روانپزشک بر زندگی آنها تأثیر بگذارد.

بسیاری می ترسند که تحت درمان با داروهای روانپزشکی قرار بگیرند ، که فقط به آنها آسیب می رساند.

برخی نمی فهمند با چه کسی تماس بگیرند - روانپزشک ، روان درمانگر یا روانشناس.

حقیقت ناخوشایند این است که در این زمان اکثر این متخصصان نمی دانند چگونه PA / PR را به طور کیفی تشخیص داده و درمان کنند. در واقع ، روانپزشکانی هستند که منحصراً با دارو درمان می شوند ، روانشناسان و روان درمانگران با کیفیتی هستند که در زمینه های دیگر م effectiveثر هستند اما شرایط لازم برای کار با PA و PR را ندارند. من تحت تأثیر نحوه کار نادرست قرار گرفتم ، زیرا در چند فصل از کتاب می توان با صبر و شکیبایی با قوانین ایمنی و محیط زیست آشنا شد.

خبر خوب:

در بیشتر موارد PA / PR را می توان به خوبی بدون دارو درمان کرد.

می توانید تشخیص دهید و از مصرف دارو خودداری کنید. هر کس حق محاسبه و دریافت گزارش تشخیص خود ، از جمله تشخیص و توصیه ها را دارد.

می توانید برای نظر دوم به متخصص دیگری مراجعه کنید ، قبل از تصمیم گیری در مورد دوره درمان ، گزارشات را مقایسه کنید

با چه کسی تماس بگیرید:

تشخیص کیفی را می توان توسط روانپزشک ، روان درمانگر یا روانشناس بالینی که دارای تجربه در کلینیک است یا تحت کارآموزی و نظارت دوره های مناسب را گذرانده است ، انجام داد. همیشه می توانید از یک متخصص در این مورد بپرسید. علاوه بر این ، اکنون می توانید اطلاعات را در وب سایت ها و صفحات متخصصان مشاهده کنید. پرچم قرمز برای روانپزشک نگرش منفی نسبت به روان درمانی است ، این امر با وجود داده های علمی کاملاً عینی در مورد اثربخشی روان درمانی و محدودیت های درمان دارویی اتفاق می افتد. پرچم قرمز برای روان درمانگر نگرش منفی نسبت به روانپزشکی ، امتناع از درک مرزهای صلاحیت ، ناتوانی در کار همزمان با روانپزشک ، در صورت لزوم است.

روانشناسان:

یک راه حل فوق العاده این است که مراجعه کننده را به یک متخصص تشخیص با کیفیت ، که در هیچ موردی مراجعان را مغلوب نمی کند ، بفرستید. اول ، تجربه بالینی متناسب با تشخیص همیشه مناسب است. ثانیاً ، یک سر خوب است ، و دو سر بهتر است ، نظر دوم و توصیه ها می تواند بسیار مفید باشد.

من خودم گاهی اوقات مراجعانم را به متخصص تشخیص معتمد می فرستم. او با من درمان خوانده است ، اما مدت طولانی در زمینه تشخیص تخصص دارد.بله ، و من تشخیص خاصی را دوست ندارم ، ترجیح می دهم بیشتر با درمان سر و کار داشته باشم. تخصص و تقسیم کار بسیار مولد است.

حتی خبر بهتر راه حل ساده است:

تشخیص دهنده با کیفیت بالا با آموزش بالینی و تجربه مربوطه به صورت آنلاین کار می کند و می توانم با خیال راحت آن را به مراجعان و روانشناسان توصیه کنم:

YANA STAGER

می توانید روی کیفیت ، مراقبت و گزارش مفصل با توصیه هایی برای درمانگران حساب کنید. سلام از من را فراموش نکنید

و برای درمان ، منطقی است که با من تماس بگیرید. اگر فرصتی برای پذیرش نداشته باشم ، می توانم به یک متخصص دیگر در گروه خود ، که در سطح مناسب تأیید شده و آموزش دیده است ، هدایت شوم.

وایبر: 380 96 881 9694.

اسکایپ: ecoaching-skype

و اکنون با جزئیات بیشتر: در زیر چرخه ای از درس های ویدئویی در مورد ماهیت و درمان PA است

برای متخصصان و مشتریان. روانشناسی ، حقایق مفید و پارادوکسهای مفید ، توصیه های عملی

و اکنون با جزئیات بیشتر: در زیر چرخه ای از درس های ویدئویی در مورد ماهیت و درمان PA است

برای متخصصان و مشتریان. روانشناسی ، حقایق مفید و پارادوکسهای مفید ، توصیه های عملی

حلقه معیوب PA / PR

حلقه اول جهنم:

1 یک تجربه احساس خطر ایجاد می کند

احساس خطر باعث ایجاد مکانیسم های مناسب برای بقا می شود - ترشح هورمون ها (کورتیزول ، آدرنالین) ، ضربان قلب افزایش می یابد ، عروق خونی باریک می شوند ، ماهیچه ها کشیده می شوند ، وضعیت آمادگی برای فرار یا جنگیدن وجود دارد.

3 قوی ترین احساسات باعث ایجاد تنش غیرقابل تحمل می شود ، تنش ایجاد می شود

4 واکنش فعال پرواز یا مبارزه ممکن نیست یا حتی خطرناک تر به نظر می رسد ، این روند ناخودآگاه است

افزایش واکنشهای استرس زا بدون چلپ چلوپ باعث افزایش تهویه می شود که منجر به تحریف ادراک ، احساس از دست دادن کنترل ، سرگیجه ، ضعف و تنش می شود.

6 قوی ترین احساس این است که چیزی خطرناک در حال رخ دادن است و شما باید فوراً اقدام کنید ، اما در سر شما آشوب و سردرگمی وجود دارد. واکنشهای بیولوژیکی بقا به هیچ وجه با موقعیت مطابقت ندارد و برای ذهن قابل درک نیست.

7 بدن شکست می خورد ، ذهن از کار می افتد ، ادراک مخدوش می شود ، کنترل از دست می رود و نمی دانیم چه باید بکنیم ، وحشت را بیشتر تحریک می کند و با آن احساس خطر می کند ، اکنون بر اساس تجربیات خودشان و نه واقعیت

در بدن ، هم واکنش های حیوانات و هم واکنش های کودکان (از ضربه زدن و گریه کردن) فعال شده و فوراً سرکوب می شوند ، در حال حاضر ناخودآگاه راههایی برای رهایی از تنش انتخاب شده است. اما مکانیسم های اجتماعی داخلی این واکنش ها را سرکوب می کند و در مکان های مناسب آنها را به گیره عضلانی تبدیل می کند.

9 احساسات و واکنش های گذشته زنده می شود ، که در آن تجربیات مشابهی از ترس ، ناتوانی جنسی و غیره وجود داشت و افکار شگفت انگیز کشنده ای در مورد خود از این تجربیات. هیچ خاطره ای وجود ندارد - فقط احساسات ، واکنش ها و نتیجه گیری.

[ترجمه گوگل] واکنش از دوران کودکی آغاز می شود - در یخ زدگی ، هیستری ، عجله در اطراف ، خونریزی از تنش ، اما در عین حال نتیجه گیری اشتباهات مربوط به درک کودکان

تنش راهی برای خروج نمی یابد ، اما نتیجه گیری و افکار یک توهم کوچک از درک و کنترل تسکین آرام را ایجاد می کند. به طرز عجیبی ، افکاری مانند: "این بدان معناست که من یک بازنده ابدی هستم" در این زمینه تسکین می دهد.

احساسات و عواطف به شدت تیز شده و جزئیات زیادی به وضوح در حافظه نقش می بندد.

حلقه دوم جهنم

وضعیت در حال حاضر به پایان رسیده است ، اما هورمون ها هنوز بدن را در حالت آشفته نگه می دارند و گاهی اوقات به استراحت طبیعی اجازه نمی دهد تا بهبود یابد. قلب به شدت می تپد ، بدن ضعیف اطاعت می کند ، خیلی روشن نیست.

بی اعتمادی به بدن او وجود داشت ، نارضایتی از واکنش اصلا قهرمانانه او.

هرگونه رویداد یا تعاملی در برابر این زمینه هورمونی را می توان با ترس یا عصبانیت ، حتی بی ضرر درک کرد. و این دوباره پاسخ هورمونی و واکنشهای مربوطه را تسریع می کند.

اگر عوامل استرس زای مختلف به فعال کردن این روند ادامه دهند ، با استراحت تداخل داشته باشند ، ادراک را مخدوش کنند ، ما را به این واقعیت عادت دهند که قهرمان ما محکوم به رنج ابدی است ، بدن از رادیکال های آزاد و سموم دیگر اشباع شده است. ذهن توضیحی برای این امر می یابد زیرا ابهام را تحمل نمی کند و توضیح ، به عنوان یک قاعده ، به تثبیت عادت چنین واکنشی کمک می کند.

حلقه سوم جهنم:

در حال حاضر پس از مدتی ، هنگامی که خطر در پشت چیزی شبیه به وضعیت یا وضعیتی است که در بالا توضیح داده شد ، می توانید کل واکنش را به طور کامل شروع کنید.

این اتفاق می افتد زیرا مجموعه ای از تصاویر ، صداها ، بوها و تجربیات تجربیات نشان داده شده به یک مجموعه واحد تبدیل شده است که در زیر عنوان "خطرناک" در حافظه حک شده است. (اجتناب کردن!)

و اکنون ، بدون دلیل مشخص ، قهرمان ما دارای اجزای بی گناهی است ، مانند بوی لاستیک سوخته کل مجموعه را باز می کند.

قهرمان اغلب حتی متوجه نمی شود که چه چیزی باعث این واکنش شده و چرا ، و به این یک کابوس دیگر اضافه می شود: "این می تواند در هر لحظه اتفاق بیفتد."

علاوه بر این ، این عدم قطعیت ما را مجبور می کند تا همه توضیحات ممکن را مرتب کنیم. قهرمانان این مسابقه: "دارم دیوانه می شوم" ، "من دچار حمله قلبی می شوم" ، "من در حال مرگ هستم" ، انواع بیماری های عجیب … مجازات الهی ، فساد کمتر رایج است.

اجتناب از هر چیزی که می تواند این واکنش را تحریک کند ، به زودی به اجتناب از هر چیزی که باعث ایجاد احساسات می شود ، تبدیل می شود و مردم را به آگورافوبیا سوق می دهد (نشستن در خانه ، زیرا بیرون پر از همه چیز غیرقابل پیش بینی است)

از این به بعد ، آنها از وقایع نمی ترسند ، بلکه از واکنش های خودشان می ترسند.

بدن دائماً متشنج است ، در حالت آمادگی ، تنفس سطحی ، گویی از تحریک هر حسی می ترسد.

و این ترس از عدم قطعیت و اجتناب است که تمایل ما را برای تولید مثل PA افزایش می دهد. تحمل عدم قطعیت کاهش می یابد ، آرامش و آرامش حالت طبیعی و در دسترس نیست ، سازگاری کاهش می یابد.

و دوباره دو دایره اول جهنم در یک دایره.

ذهن فلسفه ای ارائه می دهد که از عادات اجتنابی حمایت می کند ، توجیه و توضیح را به گونه ای پیدا می کند که همه چیز مربوط به غافلگیری ، خودانگیختگی ، تماس با تجربیات جدید و افراد منفی باشد.

توصیه شده: