2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
نمیتونی از خودت فرار کنی؟
بعد از کار می توانید کار را تغییر دهید.
پایان و شروع رابطه با جستجوی شریک مناسب تر.
حتی می توانید محل زندگی جغرافیایی خود را تغییر دهید ، به این امید که در یک شهرک جدید چیزی را پیدا کنید که در شهرک قبلی کمبود داشت.
آنها همچنین تغییر تصویر (مدل موهای جدید ، رنگ مو ، خالکوبی ، پیرسینگ) را تمرین می کنند …
اما ، دیر یا زود ، در این یا آن وضعیت ، شما باید با ناامیدی روبرو شوید.
از امیدهای ناموجه ، فریب دیگری از این توهم که در چیزی جدید آن خوشبختی مطلوب و طولانی مدت به وجود می آید.
نخواهد آمد.
بله ، تغییرات مورد نظر طراوت ، الهام بخش و شادی واقعی را در زندگی شما به ارمغان می آورد.
و سپس زندگی دوباره آغاز خواهد شد.
پر از تنوع آن: مشکلات ، مشکلات ، سوالات ، الزامات …
و تا زمانی که جلسه ای با خودتان وجود نداشته باشد.
تا زمانی که خود را به خاطر نقص ها دوست نداشته باشید.
این باعث می شود که بنویسید تا زمانی که هر زخم خود را ببوسید ، احتمال بسیار کمی وجود دارد که بارها و بارها با ناامیدی روبرو نشوید.
در حال حاضر این پست در مورد توقف جستجوی تغییر یا آوردن چیز جدیدی به زندگی شما نیست.
و احتمالاً حتی این ناامیدی چیز بدی نیست.
بلکه در مورد این واقعیت است که خوشبختی به هیچ وجه منافع خارجی ندارد.
این مربوط به ریسک هایی نیست که ما بر عهده می گیریم. و نه حتی جذابیت یک تجربه جدید.
اگرچه یک واقعیت نیست)
برای من این نیست که از خود فرار کنید ، برای این که خودتان فردی شوید که همیشه به او "بله" می گویید!
توصیه شده:
نمی توانی بروی تا بمانی
اخیراً ، من اغلب با موقعیت هایی روبرو شده ام که یک فرد کارمند بزرگسال جالب "گروگان" والدین خوب است. این زن یا مرد در 30 سالگی خود ، و گاهی اوقات با دم بلند بالای 40 ، تحصیلات عالی دریافت کرده اند ، شغلی پیدا کرده اند ، اغلب به استقلال مالی خوبی رسیده اند ، اما آنها فقط می توانند رویای استقلال و استقلال شخصی را در سر داشته باشند.
تنها ، تو راه را برای خودت طی می کنی
"تنها ، تو راه را برای خودت طی می کنی!" اف نیچه "زرتشت چنین می گوید" در آثار فلسفه و روانشناسی ، هنگام در نظر گرفتن پدیده تنهایی ، همراه با این مفهوم ، اصطلاحات انزوا ، بیگانگی ، تنهایی ، رهاسازی استفاده می شود. برخی از محققان از این مفاهیم به عنوان مترادف استفاده می کنند ، برخی دیگر آنها را متمایز می کنند.
نمی توانی از هم جدا بمانی
چرخه خانواده با ملاقات زن و مرد آغاز می شود. این ملاقات دو نفر است که به دنبال برآوردن نیازهای شخصی با هزینه دیگری هستند. ما وارد روابط بیش از حد وابسته می شویم. ما در یک شریک تلاش می کنیم تا همه چیزهایی را که فاقد آن هستیم به دست آوریم ، بنابراین توانایی ایستادن روی پای خود را از دست می دهیم.
با کینه توزی ، خودت را هضم می کنی
عبارت "من نمی توانم آن را هضم کنم" در این مورد نشان دهنده رنجش است و به دستگاه گوارش اشاره دارد. برخی از محققان پیشنهاد کرده اند که سرطان رحم با کینه زن نسبت به مرد ارتباط دارد. بدن تحت فشار است. سازگاری کاهش می یابد ، ایمنی ممکن است مختل شود.
نمی توانی غمگین باشی
چقدر ما احساسات و عواطف خود را به خوب و بد ، مفید و مضر ، شایسته و شرم آور تقسیم می کنیم. ما نمی پذیریم ، از پذیرفتن خجالت می کشیم .. اما در عین حال ، هر یک از احساسات ما معانی و وظایف خاص خود را دارد ، حتی مواردی که به ظاهر غیر جذاب مانند عصبانیت ، انزجار ، غم و اندوه است.