حق شاد بودن یا جسارت داشتن

فهرست مطالب:

تصویری: حق شاد بودن یا جسارت داشتن

تصویری: حق شاد بودن یا جسارت داشتن
تصویری: شاد بودن 2024, ممکن است
حق شاد بودن یا جسارت داشتن
حق شاد بودن یا جسارت داشتن
Anonim

"خوشبختی یک دستاورد نیست ، شادی اجازه است" - یکبار با استعدادترین روانشناس اوکراینی سوتلانا رویز نوشت

اجازه دادن به خود برای خوشبختی آسان نیست. شرم و گناه مانع می شود.

به طور کلی شاد بودن گستاخی است.

بسته به سنت های خانواده شما ، "گستاخی" می تواند موارد مختلفی باشد

زندگی همانطور که زندگی می کنید - با همان سطح درآمد ، رفاه و آن فرصت ها ، به عنوان مثال ، نه هشت ساعت کار کردن ، بلکه دو ساعت کار کردن ، یا اصلا کار نکردن - در حال حاضر می تواند استکبار باشد. مطمئناً ، والدین شما نمی توانند این هزینه را بپردازند ، و پدربزرگ و مادربزرگ ، آنها حتی نمی توانند به زندگی شما فکر کنند. اگر حتی از عمه ها و عموهای خود خونسردتر شده اید یا برادران و خواهران خود را پشت سر گذاشته اید ، پس از همه محدودیت های ممکن و غیر ممکن فراتر رفته اید - شما گستاخی مطلق دارید.

از نظر نظام خانوادگی و صدای درونی شما - منتقد که از نظم و قانون محافظت می کند ، گستاخی می تواند همه چیز نباشد ، بلکه فقط چیزهای خاصی است.

به عنوان مثال ، کسب درآمد خوب "خوب است" ، اما "زندگی بدون غصه" ، دو ساعت کار در روز ، اجازه دادن به مراکز تناسب اندام ، پیاده روی آرام و خواندن کتاب عصرها - این خوب نیست. مردم عادی اینگونه رفتار نمی کنند!

و در اینجا مهم است که دریابید دقیقاً چه چیزی از نظر منتقد درونی شما بد است - آیا بد است که بدون فشار کار کنید؟ یا این واقعیت که شما جسارت این را دارید که پول زیادی (دوباره از نظر مرزهای شخصی خود) برای کار خود بخواهید؟

خرج کردن پول برای خود ، داشتن دو فرزند ، و اگر این پول توسط شما به دست نیامد ، گستاخی بی قید و شرط است.

رتبه بندی "شرم آورترین موارد" در عمل من با جسارت این است که از شوهرم پول بخواهم. زنانی که در سنت پرورش یافته اند "شما باید خود را تأمین کنید و محکم روی پای خود بایستید" ، که عادت کرده اند فقط به خود تکیه کنند ، باردار شده و به مرخصی زایمان بروند ، مجبور می شوند از شوهران خود پول بخواهند. برای کودکان - اشکالی ندارد. اما روی خودت؟ از روی هوس ، دامن ، لوازم آرایشی ، پرداخت دوره های بعدی - این خوب و شرم آور نیست … این استکبار است.

در مردان ، این باعث ناراحتی داخلی می شود که او "خیلی فراتر رفت" - او بیش از حد بالا رفت. او پول زیادی به دست می آورد ، خودش را در وضعیت بسیار بالا قرار داد. "تو جای خودت هستی پسر؟" - آنها در صدای پدر یا مربی بوکس خودشان را عیب می یابند.

گستاخی می تواند همان آرزوی خوشبختی باشد. خواستن عشق ، خانواده ، بیش از آنچه اکنون دارید ، تکبر است. "صلیب خود را بکشید" ، "وفادار باشید" ، "یک شوهر نمونه" ، "یک همسر خوب" ، "یک دختر فداکار" باشید و حتی جرات نکنید به چیز دیگری فکر کنید. شادی اینجا کجاست؟ "لیاقتشو داشتی؟"

"شادی را باید به دست آورد!"

حداقل همه ظروف را بشویید و کف تمام آپارتمان را پاک کنید. و سپس می توانید. بخوانید ، دراز بکشید ، نقاشی کنید ، از پنجره به بیرون نگاه کنید ، با یک دوست قدم بزنید.

"آیا شما به اندازه کافی دختر خوبی هستید؟"

و این اتفاق می افتد که فقط زندگی کردن ، زنده بودن ، زنده ماندن استکبار است ، اگر شخصی نزدیک و عزیز بمیرد. تنفس ، دوست داشتن ، غذا خوردن ، تماشای فیلم ، راه رفتن ، رابطه جنسی ، تسلیم شدن در آنچه دوست دارید - آیا این گستاخی نسبت به کسی نیست که دیگر نمی تواند همه این کارها را انجام دهد؟ "گناه بازمانده" احساسی است که اغلب برای افرادی که می خواهند زندگی کنند ، در مقابل افرادی که انتخاب های دیگری را انجام داده اند ، درمان می شود.

شرم و گناه دو احساسی هستند که مانع از این می شود که فقط از نظر انسانی خوشحال باشیم

داشته های خود را داشته باشیم و از آن لذت ببریم.

برای آرزوی بیشتر و دستیابی به همه آنچه روح برای آن تلاش می کند.

مشخص کنید که چه چیزی را دوست دارید و به خودتان اجازه دهید که آن را بخواهد.

برای تصمیم گیری - انجام دادن یا ندادن ، آگاهانه تر ، و نه خودکار ، زیرا "مانند من شما حتی نمی توانید خواب ببینید ، چه برسد به اینکه انجام دهید و انجام دهید."

شاید شما در حال حاضر کارهایی را انجام می دهید که آنها را مغرور می دانید و احساس گناه می کنید و در اعماق خود گله می کنید.

در اینجا یک وظیفه برای شما وجود دارد - یک تکه کاغذ بردارید و بنویسید که چه کاری انجام می دهید که غیرممکن است. با این کلمات شروع کنید: "من جسارت دارم …"

شاید شما جسارت این را داشته باشید که قطرات باران را روی صورت خود احساس کنید و از این بابت خوشحال باشید.

یا جسارت این را دارید که به شوهر دیگری میل داشته باشید؟

یا شاید شما تا ده می خوابید؟

یا با داشتن تصور ضعیف از همه اینها ، با غرور وارد پروژه جدی شده اند؟

یا شاید جایی زن مورد نظر شما زندگی می کند و آنقدر گستاخ شده اید که تصمیم گرفته اید در مورد طلاق با همسرتان صحبت کنید؟

توصیه شده: