2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
همه ما در زندگی خود بیش از یک بار ارتباط خود را با شخص دیگری از طریق شایعات سازماندهی کرده ایم ، یعنی وقتی در مورد شخص دیگری صحبت می کنیم ، درباره او بحث می کنیم.
این یک روش بسیار جالب برای سازماندهی ارتباطات است. اگر از دیدگاه نگاه کنید ، این که شخص در ارتباطات از چه چیزی دریافت می کند ، و برعکس ، از چه چیزی اجتناب می کند.
اما ابتدا می خواهم بگویم که مدتها پیش ، زمانی که اطلاعات هنوز به این راحتی در سراسر جهان پراکنده نشده بود ، شایعات راهی بسیار م effectiveثر برای یادگیری چیزهای جدید و در عین حال حفظ امنیت شما بود. مردم درباره افراد دیگر صحبت کردند تا بدانند آیا باید به آنها اعتماد کرد یا نه. در اصل ، حتی در حال حاضر چنین وظیفه ای از شایعات (اگرچه در اینجا ترجیح می دهم آن را جمع آوری توصیه ها و بررسی ها بنامم) وجود دارد. برای ما همیشه آسان تر است ، به عنوان مثال ، نزد متخصصی که به ما توصیه شده است برویم.
اما من می خواهم اکنون شایعه سازی را یکی از راههای نه چندان نزدیک به دیگران بدانم.
این اتفاق می افتد که برای شخصی بسیار دشوار است که خود را با کسی باز کند. هر از گاهی برای همه ما دشوار است که در موقعیت آسیب پذیری ، خودافشایی قرار بگیریم ، هنگامی که می توانیم و می توانیم علنا و صادقانه در مورد احساسات خود صحبت کنیم.
در کودکی کسی از این امر شرمنده بود ، به سادگی به کسی آموزش داده نشده بود که با این روش افشای خود روابط ایجاد کند. جایی که ما فقط درباره خود یا یک دوست صحبت می کنیم و بنابراین ارتباط برقرار می کنیم.
و در این مورد ، هنگامی که یک فرد نمی داند چگونه باز شود یا به دلایلی می خواهد در مورد خودش صحبت کند. یکی از راههای نزدیک شدن به شخص ، شروع به شایعه پراکنی و بحث درباره شخص دیگری است.
یک طرح بسیار جالب معلوم می شود. به این معنا که برای نزدیک شدن به شخص دیگری ، من تصمیم می گیرم نه در مورد خودم ، نه در مورد شما صحبت کنم ، بلکه در مورد شخص ثالثی صحبت می کنم.
در عین حال ، می توانم اسرار کسی را بگویم. من یک چیز مخفی می گویم ، اما نه در مورد خودم ، بلکه در مورد چیز دیگری. و در این پرده رمز و راز ، رازداری ، چیزی شبیه به صمیمیت وجود دارد. من به شما به اسرار اعتماد می کنم ، حتی اگر آنها غریبه باشند. چنین چیزی امن است. با بحث کردن در مورد دیگری به هم نزدیک شوید.
حتی ممکن است کسی را که این اسرار به او گفته می شود فریب دهد. به هر حال ، او به عنوان فردی انتخاب می شود که می توان به او اعتماد کرد. و در اینجا کار دیگری باز می شود که شایعات می توانند انجام دهند. این تلاش برای ایجاد ائتلاف با منتخب برای به اشتراک گذاشتن یک راز است.
بنابراین ، اگر به دلایلی فردی مهارت افشای خود را توسعه نداد ، صحبت کردن درباره خود آسان است ، حتی ممکن است در مورد میزان بد بودن آن با شخص دیگر باشد ، اما در عین حال در مورد خودتان صحبت کنید.
یا شخص نمی داند چگونه به مصاحبه کننده علاقه مند شود. شاید برای او ناراحت کننده باشد که از شخص دیگری در مورد چیزی سوال کند. یا شاید طرف مقابل آنقدر جالب باشد که حتی ترس از رد شدن ، پرسیدن س questionال ترسناک باشد.
و سپس فرد می تواند شایعه سازی را به عنوان راهی برای نزدیک شدن به تصویر شخص سوم در مکالمه انتخاب کند.
ممکن است روشی ناخودآگاه برای نزدیک شدن باشد. البته ، این جایگزین صمیمیت است. زیرا صمیمیت درست زمانی است که من خود را به شما نشان می دهم ، و شما بدون واسطه در مقابل من هستید.
توصیه شده:
"آنها درباره من چه فکر خواهند کرد؟" ، "آنها درباره من می گویند" - افسانه هایی که شما را از زندگی یا واقعیت باز می دارند؟
"دیگران درباره من چه فکر خواهند کرد؟" "آنها درباره من صحبت می کنند و غیبت می کنند …" ما اغلب چنین عباراتی یا مشابه آن را می شنویم. همچنین می توانید پست های مشابه را در شبکه های اجتماعی مشاهده کنید. اگر در مورد پست ها ، مینی نشریات ، آنها عمدتا از این نوع هستند:
کودکان نیازی به تربیت ندارند ، شما باید با آنها ارتباط برقرار کنید
"کودکان نیازی به تربیت ندارند ، شما باید با آنها ارتباط برقرار کنید" - من این عبارت را در یک مقاله خواندم و بسیار دوست داشتم زیرا پر جنب و جوش و سبک است. تا آنجا که به خاطر دارم ، مادرم سعی کرد مرا آموزش دهد. او معتقد بود که وظیفه اصلی او این بود که قوانین خاصی را در مورد ایمنی در زندگی به من القا کند ، مطمئن شود که همه کارها را به درستی انجام داده ام و اشتباهاتم را نشان دهد.
احساسات برای چیست ، چرا آنها را بیان می کنید و چرا در مورد آنها صحبت می کنید؟
من اغلب به این س questionsالات پاسخ می دهم: چرا احساسات مورد نیاز است؟ چرا آنها را زندگی می کنند؟ چرا آنها را بیان کنید؟ چرا در مورد آنها صحبت می شود؟ تصمیم گرفتم ساختار دهم. در اینجا من بر تفاوت بین احساسات ، احساسات ، تجربیات و غیره - "
ما شبیه افرادی می شویم که با آنها ارتباط داریم
روبرت دنیرو: "ما شبیه افرادی می شویم که با آنها ارتباط داریم." این نظریه که جامعه و محیط انسان را شکل می دهد ، برای بسیاری از افراد بحث برانگیز است. برخی معتقدند که هر چیزی که در یک فرد وجود دارد ، بگذارید بگوییم نبوغ یا متوسط بودن ، از کودکی در ذات اوست.
چرا به احساسات نیاز داریم و چگونه می توانیم از آنها به نفع خود استفاده کنیم؟
در زندگی ما دائماً نوعی احساس را تجربه می کنیم. آنها برای ما چیست و با آنها چه کنیم؟ این همان چیزی است که من امروز با شما هستم و می خواهم در مورد آن صحبت کنم. احساسات ما به ما می گوید که چه اتفاقی برای ما می افتد - این که آیا در زندگی ما اتفاق می افتد ، آنچه ما نیاز داریم ، چرا ما خوب هستیم ، یا اصلاً اینطور نیست.