چگونه یک دیوانه را تشخیص دهیم

تصویری: چگونه یک دیوانه را تشخیص دهیم

تصویری: چگونه یک دیوانه را تشخیص دهیم
تصویری: ۱۰ چیزی که زنان رو دیوونه میکنه و عاشق شنیدنش هستند 2024, ممکن است
چگونه یک دیوانه را تشخیص دهیم
چگونه یک دیوانه را تشخیص دهیم
Anonim

خودخواهی ، شیوه رفتار در گفتار نشانه های یک اختلال روانی است. به اصطلاح "سبک تلگرافی" - عبارات کوتاهی را که هیچ ارتباط منطقی با یکدیگر ندارند قطع کنید. "جهش ایده ها" - هنگامی که طرف مقابل به سرعت از موضوعی به موضوع دیگر می رود ، بدون اینکه وقت داشته باشد که به طور منطقی فکر را تمام کند.

بر اساس برخی گزارش ها ، هر پنجم روسی نیاز به کمک روانپزشک دارد. یا حداقل یک روان درمانگر. تعداد بیماران روانی به طور پیوسته در حال افزایش است. و در حال رشد است - زیرا در زمان پرسترویکا و شکل گیری دموکراسی ، قوانین شگفت انگیزی تصویب شد. به همین دلیل ، نه تنها نمی توان به زور با او رفتار کرد ، بلکه حتی معاینه شخص بدون رضایت او نیز ممنوع است. تا اینکه مرتکب جنایت شد. از همه بهتر قتل است. سپس می توانید بررسی کنید.

و حتی می توانید منزوی شوید - با حکم دادگاه. و دیگر هیچ. و غیر عادی ، متاسفم برای اصطلاح رایج ، کامل. هم در زندگی واقعی و هم در فضای مجازی ، جایی که آنها احساس راحتی می کنند. ناشناس بودن کامل ، توانایی به اشتراک گذاشتن ایده های دیوانه کننده و پرتاب پرخاشگری. برای شروع - شفاهی. و در عین حال ، مشخص است که دیوانه ها نه تنها با اعمال و جنایات خود خطرناک هستند. چنین مفهومی وجود دارد - "استقراء". به زبان ساده ، هذیان مسری است. و دیوانه می تواند بسیار قانع کننده باشد.

حدود دویست سال پیش ، پزشکان در یک پناهگاه دیوانه به همین دلیل اختیارات خود را به پرستاران سرسخت واگذار کردند. می بینید که پزشکان شروع به دیوانه شدن کردند. به خصوص آنهایی که انسانیت نشان دادند و زمان زیادی را به صحبت با بیماران اختصاص دادند. ارتباط و درمان شخصی. داستان چخوف "بند شماره شش" فقط در این مورد است. پزشک نازک ، حساس و تاثیر پذیر بیمار روانی شد. و او جای خود را در بین بیماران سابق خود گرفت.

بنابراین فقط ظلم نبود که اقدام سختگیرانه ای را منزوی کرد - انزوای بیماران. آنها دقیقاً به دلیل به اصطلاح "عفونت روانی" توصیف شده توسط لو بون خطرناک هستند. بیماران روانی بر افراد سالم تأثیر مخرب دارند. مکانیسم انتقال بیماری روانی هنوز به خوبی شناخته نشده است. اما از نظر علمی تأیید شده است که افسردگی ، الکلیسم ، شیدایی و بیقراری منتقل می شوند. و یک عضو غیرطبیعی از جامعه که در آزادی قدم می زند ، مانند "مبتلایان به سل" یا حامل اسپیروکت رنگ پریده ، منبع "عفونت روانی" می شود.

از زمان های قدیم ، جامعه در مورد نحوه برخورد با دیوانه ها دچار سردرگمی بوده است. حتی در زمان های ظالمانه و خونین ، مردم فهمیدند که این فقط مربوط به این بیماری است. و هیچ چیز برای مجازات وجود ندارد. از سوی دیگر ، همه متوجه خطرات ناشی از بیماران روانی بودند. و بر اساس آن عمل کردند. ساکت ها لمس نشدند. "مبارک" ، احمق های مقدس و ضعیف النفس حتی از حمایت جامعه برخوردار بودند. آنها با توانایی های عرفانی ، تغذیه ، ترحم شناخته شدند. همه چیز ، تا پادشاهان خونخوار مانند ایوان مخوف. و ناهنجاری های شدید و خطرناک باعث ترس و سردرگمی شد.

در قرن پانزدهم ، فرماندار در شهر خود دیوانه ای برهنه را کشف کرد که می دوید ، فریاد می زد ، و دستانش را تکان می داد. فرماندار شوخ طبع عمل کرد: او دستور داد دیوانه را در قایق سوار کرده و او را به طرف دیگر بفرستد. جایی که شهر دیگر در آن قرار داشت. به اصطلاح ادغام شده اجازه دهید فرماندار دیگر بفهمد. و "کشتی احمقان" معروف بوش بر اساس تمرین واقعی قرون وسطی نوشته شده است: دیوانه ها را سوار کشتی کرده و به دریا فرستاده اند. شخصی قایقرانی کرد ، کسی کاپیتان را انتخاب کرد ، کسی مسیر را تعیین کرد ، و کسی رقصید یا حفره ای در قسمت پایین پیچید. و در مقایسه با وحشت های قرون وسطی ، این راهی نسبتاً انسانی برای خلاص شدن از شر دیوانه ها بود. هنگامی که افراد در محل قرار می گرفتند ، سوزانده می شدند و بریدن سر آنها مجازات خفیف محسوب می شد.

سپس بیماران روانی در انبارهای قفل شده و روی زنجیر نگهداری می شدند. و در تعطیلات آخر هفته ، شهرنشینان محترم می توانند با هزینه ای اندک از آسایشگاه های مجنون دیدن کنند. به کسانی که چتری را در خانه فراموش کرده بودند در ورودی یک چوب به آنها دادند.اگر بیماران به اندازه کافی خشونت آمیز نباشند. در واقع ، پول پرداخت شده است. بگذارید بپرند و فریاد بزنند. و سپس دفعه بعد برای تماشا به چوبه دار می رویم. آنجا رایگان است مخصوصاً برای دانش آموزان مدرسه ای. زمانهای وحشتناک ، نگرش وحشتناک نسبت به بیماران.

روشهای انسانی بسیار کمک کرد. و برخی از پزشکان شروع به رهاسازی بیماران کردند ، زنجیر آنها را جدا کردند و به آنها اجازه دادند با حیوانات بازی کنند. و برخی از بیماران حتی بهبود یافتند - یک واقعیت تاریخی. اما همان واقعیت این است که در برخی از بیمارستانهای انسانی ، بیماران با برخورداری از آزادی و رفتار انسانی ، همه پرسنل را کشتند. بنابراین تاریخچه این موضوع بسیار طولانی است - احتمالاً به اندازه تاریخ بشر.

به شما اطمینان می دهم که تشخیص دیوانه آسان نیست. البته ، اگر فردی رفتار نامناسبی داشته باشد ، فریاد بزند ، برهنه برقصد یا چنین کار دیگری انجام دهد ، همه چیز بلافاصله قابل مشاهده است. اما چنین بیمارانی تعداد کمی هستند و خطری برای جامعه ندارند - دقیقاً به این دلیل که تشخیص آنها آسان است.

افراد روانی می توانند از نظر ظاهری کاملاً طبیعی باشند. و صحبت کردن کاملاً قابل فهم و قابل درک است. و حتی به اعتماد اعتماد کنید و متقاعد کنید که حق با شماست. گاهی اوقات روانپزشکان مجرب مجبور می شوند ماه ها تحقیق و معاینات انجام دهند ، مشاوره ای انجام دهند ، روش ها و وسایل مختلفی را برای شناسایی بیماری به کار گیرند - و سپس می توانند اشتباه کرده و دچار توهم شوند.

از این گذشته ، حیله گری یک دیوانه ضرب المثل شده است. و برخی از بیماریهای روانی منجر به از دست دادن یا کاهش هوش نمی شوند. بیمار با دقت و حیله گری بیماری خود را پنهان می کند. "به طوری که هیچ کس مرا نبیند ، در پیاده روی ها مانند یک ترسو پنهان می شوم ، یقه کت خود را بالا می برم و کلاه خود را عمیق تر می کشم" - اینگونه است که شعر "دیوانه" بریوسف آغاز می شود.

آنها پنهان می شوند ، خود را مبدل می کنند ، هذیان خود را پنهان می کنند. سپس برای وارد کردن ضربه مهلک. دیوانه ها خطرناک ، غیرقابل پیش بینی هستند و جنایات آنها با ظلم و ستم باورنکردنی متمایز می شود. و اغلب به افراد کاملاً غریبه ، که بیمار روانی آنها را "آزار و شکننده" می دانست ، اشاره می شود. چنین حملات و قتلهایی "تعقیب کننده تحت تعقیب" نامیده می شود. بیمار دقیقاً به این دلیل که شخص مقابل را دشمن خطرناک می داند ، می کشد و حمله می کند. صداهایی در سرش این را محکم به او می گوید. و مشاهده دقیق …

اختلالات روان پریشی فقط جنون است. بیمار کاملاً متقاعد شده است که شما دشمن او هستید. مامور اطلاعات خارجی بیگانه خصمانه فضایی. دشمن مردم و بشریت. به طور کلی ، دشمن. و تنها راه محافظت از خود در برابر شما کشتن شماست. روانپزشکان این را به خوبی می دانند و به همین دلیل در سال های شوروی انتشار شماره تلفن پزشک در کتاب مرجع ممنوع بود.

با صحبت در مورد خصومت جهان می توان چنین مریضی را تشخیص داد. در مورد آزار و شکنجه. درباره دشمنان مخفی که او را اذیت می کنند و دنبال می کنند. شاید بدون اطلاع او وارد آپارتمان شوند ، مبلمان را مرتب کنند ، مکاتبات یا حتی افکار را در سر او بخوانند. اگر فرد چنین ایده هایی را بیان کرد ، از آنها دوری کنید. در غیر این صورت ، او ممکن است "شما را در تصویر هذیان گنجاند". و درک اینکه شما همان چیزی هستید که هستید - دشمن اصلی و آزاردهنده او.

گاهی اوقات چنین بیمارانی افکار بیش از حد یا توهم زا را بیان می کنند. مقیاس کیهانی. آنها در مورد توطئه ها ، اکتشافات بزرگ ، اطلاعات بسیار مهم صحبت می کنند. آنها مستعد فلسفه بی ثمر هستند ، پروژه هایی که از واقعیت جدا شده اند. اینها بیماران خطرناکی هستند. به شدت خطرناک. در اینترنت ، به راحتی می توان آنها را با تمایل به بحث سیاسی ، بیان "ایده های مهم" سازماندهی مجدد جامعه تشخیص داد. و در عین حال - استدلال. "از یک طرف … از طرف دیگر …" - و غیره بی نهایت. استدلال خسته کننده و بی نتیجه

و البته یک نشانه مطمئن پرخاشگری است. هنگامی که بدون دلیل ، شخصی خشم و عصبانیت خود را بدون هیچ دلیلی نشان می دهد. نفرت شرورانه ای را در کامنت ها بیان می کند. نیازی به ارتباط با چنین شخصیت هایی نیست. هذیان نمی تواند منصرف شود ، این اصل اصلی روانپزشکی است. و کوچکترین انتقادی باعث خشم غیر انسانی می شود.

ما نمی توانیم کاری در مورد آن انجام دهیم - در کشور ما درمان اجباری افراد غیرطبیعی غیرممکن است. اما لازم است مسدود شود - تلاش برای "صحبت کردن" ، "متقاعد کردن" و غیره فقط باعث خشم شخص غیر طبیعی می شود. گاهی اوقات ، در صورت شک ، پزشکان از "روش تحریک" استفاده می کنند - آنها چیزی انتقادی می گویند. یک یادداشت ملایم دیوانه بلافاصله ماسک را کنار می گذارد و چنان عصبانی و عصبانی می شود که تشخیص مشخص می شود.

و با این حال ، بیماران روانی به ویژه در اشاره به تشخیص خود اذیت می شوند. که آنها قبلاً یکبار قرار داده اند. یا آنها خودشان مبهم آن را تصور می کنند - بیماران روانی اغلب احمق نیستند و زیاد مطالعه می کنند. مخصوصاً ادبیات تخصصی. و از روانپزشکان متنفرند. خوب ، روانشناسان در همان زمان. برای بصیرت و زیرکی.

دیوانه های واقعی روان پریش هستند. و تعداد جنایاتی که مرتکب می شوند تقریباً در همان سطح باقی می ماند.

اما بیشتر و بیشتر روانگردان وجود دارد. من وارد ظرافت ها نمی شوم ، مطالب زیادی در مورد بیماران روانی نوشته شده است. اما ویژگی های اصلی آنها: فقدان وجدان کامل. رحم و شفقت - دلسوزی. توبه آنها به اصطلاح "سرکوب" دارند - روان به سادگی همه چیز ناخوشایند و بد را "جابجا" می کند. و عزت نفس ، بدون توجه به هر چیزی همچنان بالاست. "آنها مرا به این موضوع رساندند!" کلمات معمولی یک روانگردان هستند. به اصطلاح انتقال مسئولیت به قربانی.

روان پریش با سایر افراد به عنوان حشرات رفتار می کند که باعث ایجاد مزاحمت برای وی می شوند. و تردیدی ندارد که برای حقیقت و عدالت می جنگد. زیرا میزان حقیقت و عدالت خود اوست. در حال حاضر ، سایکوپات ها کاملاً طبیعی هستند و درست مانند افراد عادی رفتار می کنند. تا اینکه چیزی آنها را اذیت کند. مقاله یا نظر کسی. یا لباس. یا رفتار. یا - دیدگاه های سیاسی. ایرادی نداره. محرک می تواند کوچک و واکنش وحشتناک باشد.

شما می توانید یک روان پریش را با واکنش به انتقاد ، و یک اظهار نظر بی اهمیت تشخیص دهید. فقط گاهی اوقات برای تعیین این موضوع خیلی دیر است - مرد شایسته سابقی با ناله و زاری بر شما هجوم آورد. یا او شروع به نوشتن کرد به طوری که شما تقریباً از وحشت بیهوش شده اید. ارتباط در این مورد بی معنا و خطرناک است. و به سختی می توان چنین شخصیتی را روی یک کشتی گذاشت - این یک مگالومنیک دیوانه و آرام و آرام نیست ، اگر با هذیان مخالفت نکنید ، می توانید به نحوی با او ارتباط برقرار کنید.

به نحوه بیان توجه کنید: خودخواهی ، خوشرویی گفتار نشانه های یک اختلال روانی است. به اصطلاح "سبک تلگرافی" - عبارات کوتاهی را که هیچ ارتباط منطقی با یکدیگر ندارند قطع کنید. "جهش ایده ها" - هنگامی که طرف مقابل به سرعت از موضوعی به موضوع دیگر می رود ، بدون اینکه وقت داشته باشد که به طور منطقی فکر را تمام کند.

یا سخنرانی کند و کم صدا ، بدون احساس. تمایل به اختلافات مکتبی ، به اصطلاح "ریختن از خالی به خالی" ، عدم منطق: "یک پیر در باغ وجود دارد ، اما در کیف یک عمو وجود دارد." ارتباط نگیرید. همانطور که در "سگ شکاری باسکرویل" فراموش نشدنی است - "اگر عقل و زندگی برای شما عزیز است ، از تپه زارها دور بمانید." و غریبه های مشکوکی که هوس همراهی می کنند.

در ظاهر ، برخی ویژگی ها نیز وجود دارد که به وسیله آنها می توان فهمید که مشکلی در مورد یک فرد وجود دارد.

"حالت مومی" - ویژگی های صاف و یخ زده صورت. یا برعکس ، گرایش به چروک کردن. "خنده بدون دلیل" - شوخی های احمقانه ، طنز ناخوشایند ، خنده ، خنده ، کیک و خنده اسب … لباس های عجیب. اگرچه خود شخص خود را صاحب نظر مد و صاحب ذوق هنری می داند. این امر به ویژه در زنان در سنین خاص قابل توجه است.

سرپوش وحشی آرایش نامناسب ، هنگامی که این خانم شبیه شاه مونتزوما در دوران شکوفایی امپراتوری اینکا است. پوست و موهای چرب. عدم رعایت بهداشت فردی. جای تعجب نیست که روانپزشکان عبارت "بوی اسکیزوفرنی" را دارند. که نه تنها در مورد یک بوی خاص صدق می کند. اما همچنین در مورد اقدامات ، در نگاه اول ، کاملا بی ضرر است.

روانپزشکان می گویند: "بوی اسکیزوفرنی می دهد." فرض کنید شخصی از ورود به دفتر رئیس خجالت کشید و با دوچرخه سوار شد.یک شوخی بی ضرر. اما رفتار پوچ نیز نشانه ای از بیماری روانی است. گاهی جنون پنهان می شود. یعنی - الکل یا مواد مخدر. فکر می کنیم مشروب خوری پیش رو داریم. و به همین دلیل رفتارهای عجیب و غریبی از خود نشان می دهد. و این اسکیزوفرنی مبدل است.

رفتارهای انحرافی و وجود اعتیاد نیز نشان می دهد که همه چیز با روان چنین شخصی مطابقت ندارد. و من صادقانه به شما توصیه می کنم در صورت احساس سردرگمی یا اضطراب ، مراقب باشید و بلافاصله ارتباط را قطع کنید. متأسفانه ، دیگر هیچ کاری نمی توانیم برای کمک به یک بیمار روانی انجام دهیم. اگر مایل نباشد حتی نمی توانیم او را نزد پزشک ببریم. بنابراین ارزش دارد که به فکر خود و ایمنی خود باشید. در زندگی واقعی و اینترنت …

توصیه شده: