با کینه توزی ، خودت را هضم می کنی

فهرست مطالب:

تصویری: با کینه توزی ، خودت را هضم می کنی

تصویری: با کینه توزی ، خودت را هضم می کنی
تصویری: ۸ ماده غذایی که هم به راحتی هضم میشوند و به هضم غذا کمک می کنند! 2024, ممکن است
با کینه توزی ، خودت را هضم می کنی
با کینه توزی ، خودت را هضم می کنی
Anonim

عبارت "من نمی توانم آن را هضم کنم" در این مورد نشان دهنده رنجش است و به دستگاه گوارش اشاره دارد. برخی از محققان پیشنهاد کرده اند که سرطان رحم با کینه زن نسبت به مرد ارتباط دارد. بدن تحت فشار است. سازگاری کاهش می یابد ، ایمنی ممکن است مختل شود. روانگردان ها در ضعیف ترین نقطه حمله می کنند.

اگر کسی به شما توهین کرده است ، با شجاعت انتقام بگیرید. آرام باشید - و این آغاز انتقام شما خواهد بود ، سپس ببخشید - این پایان آن خواهد بود. یک قصور قدیمی

کینه زمانی ظاهر می شود که انتظارات ما برآورده نشود. و اگر آن را عمیق تر کنیم و در توهم فرو برویم غیرقابل تحمل می شود. پشت چنین احساس سوزان و غیرقابل پیش بینی چیست؟

شیرخوارگی در توهمات

شما انتظار دارید که یک دوست با شما با عشق و ارادت رفتار کند ، اما رفتار متفاوتی دارد … شما منتظر یک واکنش هستید ، اما با واکنش دیگری روبرو می شوید. چه کسی مسئول است؟ البته خودم. انتظارات من دور از واقعیت بود. من یکی از رفتارهای عزیزانم را شبیه سازی کردم ، اما معلوم شد که متفاوت است. این بدان معناست که او مدل سازی نادرستی داشته است. و سپس سیگنالی دریافت می کنم که یا تصور من از مردم ، موقعیت ها اشتباه است ، یا مردم آنطور که من دوست دارم با من رفتار نمی کنند.

شاید این نشانه ای برای تجدید نظر در رابطه باشد.

دلیل بررسی: "آیا من این شخص را به درستی ارزیابی می کنم؟ آیا من انتظار چنین حرکتی را از او داشتم؟"

وضعیت نتیجه گیری را نتیجه می دهد: تصویر مجرم در معرض تمدید است ، به عنوان یک قاعده ، نه به منظور بهتر. افراد لمس می توانند کودک باشند ، آنها در توهم زندگی می کنند. غلبه بر کینه به آنها کمک می کند تا بالغ شده و از این تخیلات دست بکشند.

ترس ، درد یا خشم؟

این احساس قوی گاهی استراتژی زندگی را تعیین می کند ، که در آن هدف این است که به کسی ثابت کنید که اشتباه می کند یا انتقام بگیرد. کینه می تواند در بسیاری از روابط گسترش یابد. بیهوده نیست که زنی که از پدرش آزرده می شود ، نسبت به شوهرش احساسات منفی دارد. در چنین لحظاتی ترس ، درد ، عصبانیت ظاهر می شود ، گاهی این فکر که من بی ارزش هستم ، یا غرور: "چگونه می توانستم ، اینقدر فوق العاده ، دست کم گرفته شده باشم؟" تنش در عضلات وجود دارد. کار اندام های داخلی ممکن است مختل شود: ضربان قلب ظاهر می شود ، روده ها و کبد با عملکردهای خود خیلی خوب کنار نمی آیند.

عبارت "من نمی توانم آن را هضم کنم" در این مورد نشان دهنده رنجش است و به دستگاه گوارش اشاره دارد.

برخی از محققان پیشنهاد کرده اند که سرطان رحم با کینه زن نسبت به مرد ارتباط دارد. بدن تحت فشار است. سازگاری کاهش می یابد ، ایمنی ممکن است مختل شود. روانگردان ها در ضعیف ترین نقطه حمله می کنند.

گام هایی برای بخشش

با دلخوری چه کنیم؟ شما باید قسمت احساسی آن را از بین ببرید و بخش منطقی را با خود همراه کنید. برای شروع ، فقط باید بخواهید ببخشید. بخشش یک عمل یکبار نیست ، بلکه یک فرایند است.

مراحل مختلفی در این فرایند وجود دارد:

1. ما درک می کنیم که چه کسی و برای چه چیزی جرم می کنیم. در این دوره ، ما می توانیم اقدامات سوء استفاده کننده را به حوزه روابط منتقل کنیم. "وقتی او به من گفت … این بدان معنی است که او به من اشاره می کند …"

2. انتظارات روشن. فرض کنید من انتظار داشتم که دوست داشته شوم و به من احترام بگذارند ، اما آنها …

3. رفتار سوء استفاده را توضیح دهید. از تمام اطلاعات مربوط به این شخص - بیوگرافی ، ارزشهای شناخته شده برای خود ، برای توضیح انگیزه های رفتار او استفاده کنید.

4. احساسات خود را بیان کنید. ترس ، عصبانیت ، درد ، ویرانی ، دلسردی و غیره خود را بپذیرید. در این احساسات زندگی کنید و آنها از بین خواهند رفت یا تغییر خواهند کرد. تواضع ظاهر می شود. سپس از خود می پرسید: "وقتی انتظار چیز دیگری را داشتم ، چه اتفاقی برای من افتاد؟"

5. ما از خود می پرسیم: "وقتی یاد یک جرم قدیمی می افتم ، آیا این باعث احساسات منفی می شود؟" اگر چنین است ، پس شما همچنان منفی با خود حمل می کنید. اگر این داستان را با آرامش به خاطر می آورید ، دانه ای از آن استخراج کرده اید. در آینده ، در موقعیت مشابه ، رفتار متفاوتی خواهید داشت.

پارامتر "دانه منطقی"

روزی روزگاری مردی بود. او بسیار لمس می کرد و با دقت از همه شکایات خود محافظت می کرد.آنها ، مانند وزنه ، به پای او زنجیر شده بودند: بسیار ریز ، متوسط ، بزرگ. زمانی آنقدر این "وزنه ها" وجود داشت که فرد نمی توانست جلوتر برود. او متوقف شد - و نه اینجا و نه آنجا.

حکیمی از آنجا گذشت.

مرد از او پرسید: "باید چکار کنم؟" حکیم پاسخ داد: "ببین ، وزنه ها روی پای تو هستند ، آنها را بردار." مرد برخاست ، هرچند بدون تأسف ، زیرا این گلایه های انباشته او بود.

"اکنون ما وزنه های خود را نوشیده ایم و در وسط هر یک از آنها یک دانه کوچک پیدا خواهید کرد. این جعبه را بردارید و دانه هایی را که پیدا کرده اید در آن قرار دهید."

مرد شروع به دیدن وزنه ها کرد و در هر کدام یک دانه ریز پیدا کرد. وقتی همه دانه ها را تا کرد ، هنوز جایی در جعبه بود. و جعبه سبک بود. سپس مرد فهمید که باید وزنه های سنگین خود را در جاده رها کند. او فقط یک جعبه با خود برد و به راحتی راه رفت.

همانطور که از یک مرحله به مرحله بعدی حرکت می کنید ، به یاد داشته باشید - هرگز از قربانی به سوء استفاده کننده تبدیل نشوید.

این مراحل را به همراه سوتلانا طی کردیم ، که مدتها است گلایه های خود را از پدر پنهان می کند. سوتلانا 26 ساله است ، ازدواج نکرده است. پدرش مبتلا به الکل است. در طول زندگی ، سوتلانا در موارد مختلف از انتقاد شدید از پدرش رنج می برد. مامان تمام تلاش خود را می کند تا از درگیری جلوگیری کند ، بنابراین سکوت می کند. در دوران کودکی ، سوتلانا از نوشیدنی های پدرش رنج نمی برد. او می گوید که آنها حتی با برادرشان خوشحال شدند وقتی پدرشان مست آمد. او مهربان بود ، لبخند می زد ، با شکلات سخاوتمند بود. اما او از هر قدم دخترش انتقاد می کرد. این در حال حاضر ادامه دارد.

قدم اول من از سوتلانا می خواهم که نمونه ای از هرگونه تخلفی را ارائه دهد. - آخرین بار پدرت با چه اقدامی یا با چه کلمه ای توهین کرد؟ سوتلانا می گوید به تازگی به آرایشگری رفته و موهایش را تا شانه هایش کوتاه کرده است. قبل از آن ، او موهای بلندتری داشت. به نظر او به محض اینکه در خانه با مدل موی جدید ، زیبا ظاهر شد ، پدرش گفت: "خوب ، شما احمق هستید که موهای خود را کوتاه کرده اید. من موهای بلند را دوست داشتم. " روحیه سوتلانا تیره شد.

مرحله دوم شفاف سازی انتظارات. - از پدرت که از آرایشگاه به خانه برمی گشت چه انتظاری داشتی؟ - من انتظار تعارف نداشتم ، او با تعارف خسیس است. اما من حتی نمی توانم چنین توهینی را تصور کنم.

قدم سوم توضیح رفتار فرد متجاوز. - چگونه می توانید این رفتار پدرتان را توضیح دهید؟ - او خود را تند و تند و با لحن فرمانساز بیان می کرد. او یک نظامی است ، سرهنگ دوم. مادرش ، مادربزرگم ، اغلب او را مورد انتقاد قرار می داد. شاید ربطی به دوران کودکی خودش یا کارش داشته باشد. علاوه بر این ، نه مادرم و نه من هرگز به او اعتراض نکردیم. ما به بلعیدن کینه عادت کرده ایم. - اگر واکنش او به مو برای شما یک عمل عاشقانه بود چطور؟ آیا او دختری زیبا با موهای بلند را دوست دارد و وقتی با ظاهر خود آزمایش می کند ناراحت است؟ - به نظر می رسد او عاشق است. فقط انتقادات او آنقدر در روح من ریشه دوانده است و نارضایتی های قدیمی آنقدر زنده است که من نسبت به چنین اظهارنظرهایی بسیار دردناک واکنش نشان می دهم.

گام چهارم احساسات خود را روشن و بیان کنید. - تو رفتی اتاقت. آنجا چه احساسی داشتید؟ - گریه کردم ، از دست پدر عصبانی بودم ، درد داشتم. سپس من دلسرد شدم. - در مورد احساسات خود به چه کسی می توانید بگویید؟ - هيچ كس. - افسردگی شما چقدر طول کشید؟ - شاید یکی دو روز. "شما پدرتان را خیلی خوب می شناسید. وقتی انتظار واکنش متفاوتی از او داشتید چه اتفاقی برای شما افتاد؟ رفتار او را چگونه پیش بینی کردید؟ - من پیش بینی نکردم - اکنون باید همه اینها را پیش بینی کرده و برای گزینه های مختلف آماده شوید. آیا قصد دارید روزی دفاع از خود را آغاز کنید؟ شما 26 سال دارید ، برای خود درآمد کسب می کنید. آیا شما حق دارید با موهای خود هر کاری که می خواهید انجام دهید؟ - بله ، اما من به سکوت عادت کرده ام. من می خواهم دختر خوبی باشم. "دختران خوب دارای مرزهای شخصیتی سالم هستند و وظیفه دارند از آنها محافظت کنند. این ناراحتی در حال حاضر چگونه احساس می شود؟ - بله ، انگار همه چیز گذشته است. و قضیه بی اهمیت بود. نباید اینقدر ناراحت می شدی

با کینه زندگی کن

بخشش به طور طبیعی با درک به وجود می آید. هنگامی که معلوم می شود که درک می شود و می فهمد: او این کار را کرد زیرا دلایل خود ، داستان خود ، شاید درد خود را داشت.بخششی که متکی بر تعهد یا ترس از پیامدهای منفی کینه است ، در واقع بخشش نیست. کینه تنها در رابطه با افرادی که نزدیک ما هستند ، دوست داریم یا دوستشان داریم ، کسانی که از آنها انتظار حمایت ، پذیرش ، عشق را داریم.

تلاش برای درک آنها ، پذیرفتن آنها در نقص آنها و بخشش واقعی آنها بسیار مهمتر است. اگر برای بخشش ظاهر نشود ، کینه ما همچنان با ما زندگی می کند و ما را نابود می کند. او یک پژواک جسمانی دارد. و این فرضیه وجود دارد که کینه در ریشه سرطان است. اما ، تأکید می کنم: یک فرضیه. اختلالات روان تنی با جنبه های روانی همراه است ، اما نه به طور واضح: برخی مریض می شوند ، برخی دیگر نه. آرتور دومبروسکی

گام پنجم به خاطر سپردن یک کینه قدیمی باعث احساسات دردناک نمی شود. سوتلانا تصمیم می گیرد: "دفعه بعد من متفاوت رفتار خواهم کرد." او قبلاً پدرش را بخشیده است. همه مراحل انجام شده است و سوتلانا قرار نیست از قربانی به مجرم تبدیل شود. او از پدرش انتقام نخواهد گرفت. او در کودکی می خواست از پدر و مادرش انتقام بگیرد. سپس او فکر کرد: "حالا ، اگر با یک ماشین برخورد کنم ، آنها می دانند." پرخاشگری منفعلانه او در خیال به سمت خودش هدایت می شد. بنابراین من و سوتلانا سالم ترین راه را طی کردیم - از کینه تا بخشش. شما نیز می توانید بدون خاطرات و ناراحتی های سنگین این کار را انجام دهید و به راحتی پیش بروید.

"توهین به عنوان یک چیز در بدن" در تنهایی کامل ، در سکوت ، در موقعیت راحت ، در حالت آرامش ، سعی کنید جرم خود را به عنوان یک چیز در بدن نشان دهید. فکرش را بکنید. کینه شما کجا زندگی می کند (در قفسه سینه ، سر ، بازوها ، پاها)؟ چقدر بزرگ است؟ چه رنگی؟ قوام (مایع ، جامد ، گازی) چیست؟ دما (سرد ، گرم ، گرم) چقدر است؟ چه احساسی دارد (چسبناک ، نرم و غیره)؟

بعد از اینکه ایده خوبی درباره این "چیز" پیدا کردید ، تصمیم بگیرید که آیا آنچه در درون شماست را دوست دارید؟ اگر نه ، این چیز را از بدن خود خارج کنید. با دستان خود حرکتی انجام دهید ، می توانید آن را "بدست آورید" ، آن را دور بیندازید ، بسوزانید ، آن را در آبریز بیندازید. حالا به بدن خود گوش دهید. اکنون در جایی که جرم را مرتکب شده اید چیست؟ ممکن است حسی وجود داشته باشد. یا پوچی. جای خالی را با احساسات دلپذیر پر کنید.

توصیه شده: