2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
- اکنون در مرحله ای هستم که تا حدی آموخته ام که ظاهر احساسات منفی را ردیابی کنم ، دیگر نمی توانم یا نمی خواهم آنها را سرکوب کنم ، اما فکر می کنم دور ریختن آن بر روی دیگران سازگار نیست. ، و من راههای دیگری نمی دانم.
و من دقیقاً به تکنیک های تاکتیکی ، هرچند موقت ، علاقه مند هستم که در لحظه ای که برخی حرفها یا اقدامات طرف مقابل ، یا فقط یک رویداد ، به شدت لمس کرده و به عنوان انگیزه ای برای افزایش احساسات از درون عمل می کند ، چه کنم. در این لحظه ، وقتی از این احساس مطلع شدم ، چه می توان با آن انجام داد.
از بین راههایی که پیدا کردم ، فقط به صورت کلامی و تنفس یافتم ، اما اگر احساسات قوی باشد ، کمکی نمی کند. برای بازی تئاتر خیلی دیر است ، زیرا در حال حاضر درگیر اگر سعی می کنم تا لحظه ای که می توانم وضعیت را تجزیه و تحلیل کنم ، موکول کنم ، متوجه می شوم که همه چیز به طرز وحشیانه ای آزاردهنده است و گاهی اوقات از بچه ها جدا می شوم ، اما این را نمی خواهم. بنابراین ، من به دنبال تکنیک های موقت م effectiveثر برای کنترل خشم پیش آمده هستم.
یک راه خوب وجود دارد که می خواهم در مورد آن صحبت کنم.
برای شروع ، درک و به خاطر سپردن این نکته ضروری است که هرگونه احساس منفی هنگامی ظاهر می شود که فرد با برخی از نیازهای فوری خود ارضا نشود. احساسات این را نشان می دهد و اقداماتی را برای تغییر وضعیت انجام می دهد - به عنوان مثال از شما می خواهد کاری انجام دهید تا در نهایت نیاز را برآورده کنید. و اولین واکنشی که با هرگونه ناراحتی که زندگی را تهدید نمی کند (در صورت تهدید زندگی ، ممکن است واکنش های دیگری نیز وجود داشته باشد) رخ می دهد ، خشم ، عصبانیت ، پرخاشگری است
ما این احساس-واکنش را از حیوانات به ارث برده ایم. این یک حفاظت بیولوژیکی جهانی از خود و منافع شما است. تمام بدن فعال می شود تا منبع ناراحتی را از بین ببرد ، خم شود یا از بین برود. انتخاب طبیعی - مهمترین مکانیزم برای تنظیم و توسعه گونه ها - از طریق این واکنش انجام می شود.
بنابراین ، با تأیید میلیون ها سال تکامل ، روشن می شود بطور خودکار، بسیار سریعتر از هر چیزی برنامه های اجتماعی توسط مغز در طول تکامل فرد ثبت می شود. اما از آن زمان آنها هنوز روشن می شوند ، پس فرد در بسیاری از شرایط سعی می کند به نحوی با خشم ناشی از آن کنار بیاید:
-سرکوب (که برای سلامتی مضر است ، زیرا انرژی شدید تخریب را در بدن به جا می گذارد و مستقیماً شروع به تخریب آن می کند) ،
- بازی (ناخودآگاه - شکستن افراد ضعیف یا آگاهانه - کوبیدن مبل) ،
- تبدیل به فعالیتهای فیزیکی فعال که برای دیگران بی خطر است (به ورزش بپردازید یا به طور دیوانه وار مبلمان را مرتب و مرتب کنید) ،
- حواس پرتی بدن (ناخودآگاه - با غذا ، رابطه جنسی ، الکل و غیره یا آگاهانه - با تنفس عمیق) ،
- تفکیک (برای دیدن همه چیز "از خارج" ، از جمله در کار توانایی های یک مغز کاملاً انسانی ، که مانع فعالیت مناطق مسئول احساسات می شود).
همه این روشها به این واقعیت خلاصه می شود که انرژی احساسات باید به نحوی "دور ریخته شود" ، یعنی آن را مضر ، مداخله گر می دانند (حتی اگر شخصی واقعیت وقوع آن را بپذیرد و خود را به خاطر آن سرزنش نکند).
با این حال ، اگر به یاد داشته باشید ، چرا احساس خشم ایجاد می شود و برای چی (به پاراگراف برجسته شده در بالا مراجعه کنید) ، دشوار است که چنین اسراف انرژی روانی خود را بی پروا ندانیم.
روش کیفی متفاوتی وجود دارد که بر اساس درک زبان احساسات و توجه به آنچه بیان می کند ، استوار است.
وقتی احساس می کنید عصبانیت در درون شما شعله ور شده است ، از او بپرسید
او می خواهد از چه چیزی محافظت کند؟
حالا چه نیازی داری ،
و نمی تواند او را راضی کند؟
به خودی خود ، چنین بازتابی در حال حاضر اولین کار مهم را انجام می دهد: عملکرد مغز شما را به سطح بالاتری منتقل می کند - به جای قسمتهای قدیمی و حیوانی مغز ، قشر لوب های جلویی در کار گنجانده می شود. ، از یک انسان به یک انسان منطقی تبدیل می شود. به همین دلیل ، انرژی روانی هدایت می شود ، شدت احساسات کاهش می یابد.
در این حالت ، بدن احساس می کند که احساس فقط "حذف" نشده است ، اما سیگنال آن برای پردازش پذیرفته شده است.این باعث رضایت می شود ، یعنی در عین حال ، دومین کار مهم در حال انجام است.
و سپس سوم: هنگامی که می فهمید چه نوع نیازی در حال حاضر ناامید شده است ، مهم است که خود را در این بخش رنجور روان حمایت کنید.
بگذارید با مثال توضیح دهم. س fromالات یک خواننده:
- اگر از دست کودک عصبانی هستم ، شاید نیاز من به آرامش برآورده نشود ، اما چقدر می توانم روی این موضوع با کودک حساب کنم؟
راه حل: در این لحظه به خود بگویید: "من می دانم چرا عصبانی هستم - من می خواهم از سلامتی خود محافظت کنم ، به آرامش و استراحت نیاز دارم. من نمی توانم روی استراحت طولانی مدت زمانی که با کودک هستم حساب کنم ، اما سعی می کنم در حال حاضر کمی استراحت کنم. من نیاز خود را تشخیص می دهم و به آن احترام می گذارم " - و چشمان خود را ببندید ، به آرامی نفس بکشید ، ماهیچه های خود را شل کنید ، برای چند دقیقه. و شما این کار را نه به منظور "رفع خشم" ، بلکه برای برآوردن نیاز خود انجام می دهید. حتی اگر در استراحت واقعاً موفق نشوید ، عصبانیت شما از بین می رود. و سپس ، با درک خود ، سعی خواهید کرد فرصتی برای آرامش پیدا کنید. آنها حتی هنگام مراقبت از نوزاد آنجا هستند ، اما این یک موضوع جداگانه است.
- یا اگر من از شوهرم عصبانی هستم ، پس چقدر ادعاهای من نسبت به او با شرایط مناسب است ، من به کمک نیاز دارم ، اما شاید من بیش از حد از او مطالبه کنم.
راه حل: در این لحظه به خود بگویید : "می دانم چرا از شوهرم عصبانی هستم - من به استراحت احتیاج دارم و از او در تجارت انتظار کمک دارم ، اما آن را دریافت نمی کنم. من همچنین به محبت او احتیاج دارم ، و من آن را دوست نداشتن کمک نمی کنم. اما ، شاید ، موضوع متفاوت باشد ، شما باید آن را دریابید. من نیازهای خود را می شناسم و به آنها احترام می گذارم ، به دنبال راهی برای برآوردن آنها هستم. " این درک عمیق از خودتان خشم شما را فرو می نشاند.. و سپس - در مورد چگونگی صحبت با شوهر خود ، به طوری که به جای ادعاها و خواسته هایی که او کمتر می خواهد در آنجا باشد ، نیاز خود را بدون خشونت بیان کند و از او کمک و محبت دریافت کنید ، می توانید از کتاب M. روزنبرگ یاد بگیرید "زبان زندگی … ارتباط غیر خشونت آمیز »یا با مشورت با روانشناس.
- من نیاز به درک والدین دارم ، اما آنها نمی توانند آن را ارائه دهند. چگونه می توانم از بخش رنج کشیده ام حمایت کنم؟
راه حل: در این لحظه به خود بگویید : "من درک می کنم که چرا از پدر و مادرم عصبانی هستم - من نیاز به درک ، پذیرش آنها دارم و آنها بر اساس ایده های خود زندگی می کنند و نمی توان آنها را تغییر داد. چرا من نیاز به درک و پذیرش والدینم دارم؟ زیرا به من حمایت می کند. به نظر می رسد که من هنوز به حمایت از آنها نیاز دارم ، زیرا کودک به آن نیاز دارد. من این کودک را در خودم می بینم و نیاز او به حمایت را درک می کنم. دختر کوچکم ، من تو را دوست دارم ، می فهمم و می پذیرم ! " - و دختر کوچک خود را که در بدن بالغ زندگی می کند ، نوازش کنید. برای او آسان تر می شود ، و سپس این موضوع را می توان با یک روانشناس نیز حل کرد ، زیرا موضوع بسیار بزرگ و مهم است. اما خشم در آن لحظه به طور واضح فروکش می کند.
اگر می دانید چگونه می توانید انرژی عصبانیت را به یک کانال مفید برای خود تبدیل کنید و مانند آن از خود حمایت کنید ، و من از نظرات شما سپاسگزار خواهم بود.
توصیه شده:
استدلال به خاطر حق با بحث های سازنده چه تفاوتی دارد؟
بحث مسالمت آمیز با موجودی خودخواه غیرممکن است. زیرا تبادل نظرها دلالت بر درجه خاصی از عزت نفس کافی افراد دارد و همچنین درک این نکته که نظر شخص دیگری حمله ای به شخصیت شما نیست. همیشه می توانید بگویید: "ما نظرات متفاوتی داریم و این اتفاق می افتد.
جنسیت ، جنسیت و جهت گیری. اسطوره های رایج
به نظر من نیازی به ارسال چنین متونی در سایت های حرفه ای نبود ، اما متأسفانه ، حتی در میان روانشناسان ، تعداد زیادی افسانه ، اشتباهات واقعی و تصورات غلط در مورد این موضوع پیچیده وجود دارد. هر از گاهی مجلات و وب سایت ها مقالاتی پر از اطلاعات متناقض در مورد جنسیت ، جنسیت و پدیده های جنسی منتشر کرده اند.
از سرکوب تا عصبانیت: راه در جهت آزادی
زمانی بود که نمی دانستم چگونه عصبانی شوم. یعنی مردم. با عصبانیت ، یک درب گیر کرده را لگد کنید یا یک گربه را فریاد بزنید - شما همیشه خوش آمدید. اما چگونه باید از روابط خود در رابطه با شخص دیگر با کمک عصبانیت دفاع کنید - به هیچ وجه. احساسات در من جوشید ، از درون از من دور شد ، اما افسوس ، به عنوان یک قاعده ، بی بیان باقی ماند.
انرژی جنسی زنده ترین و غیرقابل پیش بینی ترین انرژی درون ماست
متأسفانه ، علیرغم دسترسی به انواع اطلاعات و پیچیدگی های جنسی که در جامعه ما وجود دارد ، من اغلب با این واقعیت روبرو می شوم که مردم نمی فهمند جنسیت طبیعی چیست. ذهن ما با برخی از ایده های سطحی و آموخته شده در مورد رابطه جنسی محدود شده است.
عشق یا بیماری؟ فیلم جهت مشاهده
عشق من به سینما در اوایل کودکی شروع شد ، زمانی که پدر و مادرم من را خیلی کم با خود به سینما بردند. در دوران مدرسه ، قبلاً با همکلاسی ها و دوستانم به سینما رفته بودم. من فکر می کنم مردم هم نسل من به یاد دارند که آن روزها فقط دو برنامه در تلویزیون وجود داشت و یک سفر خانوادگی به سینما با "