"افسردگی مزمن جزئی" یا دیستیمیا. منابع و پیشگیری

تصویری: "افسردگی مزمن جزئی" یا دیستیمیا. منابع و پیشگیری

تصویری:
تصویری: افسردگی، قسمت سوم : علائم افسردگی در بزرگسالان علائم چهارم تا پانزدهم 2024, ممکن است
"افسردگی مزمن جزئی" یا دیستیمیا. منابع و پیشگیری
"افسردگی مزمن جزئی" یا دیستیمیا. منابع و پیشگیری
Anonim

اگر مدتهاست که یادداشت های من را می خوانید ، به احتمال زیاد بیش از یک بار با توضیحی مواجه شده اید که چرا "افسردگی" اشکال خفیفی ندارد ، یک اختلال روانی پیچیده محسوب می شود و نیاز به اصلاح با کمک متخصص دارد.. افسردگی با شوخی و شکلات ، کنترل نفس ، ورزش و سرگرمی درمان نمی شود. دلایل کاملاً هورمونی و فیزیولوژیکی برای این امر وجود دارد ، که قبلاً در مورد آنها نوشتم ، اما اکنون خود را تکرار نمی کنم زیرا مقاله در مورد آن نیست.

درعین حال ، در تمرینات روان درمانی ، اغلب می توانیم با مشتریانی ملاقات کنیم که به نظر می رسد واقعاً تمام علائم کلاسیک افسردگی را تجربه کرده اند ، اما در عین حال ، با سهولت خاصی ، به هر طریقی خود به خود از شر آن خلاص می شوند. ، تا زمانی که علامت شناسی روان تنی دیگری متصل شود.

چطور؟ چرا کافی است کسی با یک دوست فیلم تماشا کند ، در جنگل قدم بزند ، یک تکنیک درون نگری را تجویز کند و زندگی شروع به بهبود می کند ، در حالی که برای کسی فقط برای داروهای ضد افسردگی و یک دوره اجباری روان درمانی ضروری است؟

این امر به این دلیل اتفاق می افتد که افرادی هستند که مستعد ابتلا به انواع افسردگی هستند. به عنوان مثال ، مانند پر بودن بدن - فیزیولوژی برخی از افراد همیشه برای افزایش وزن (با کلمه "مشتری ما") تلاش می کنند ، در حالی که دیگران به راحتی از وزن اضافی خلاص می شوند و حتی گاهی از "کمبود وزن" رنج می برند.. به همین ترتیب ، برخی از افراد فقط گاهی اوقات به دلیل استرس شدید ، اندوه و افسردگی روبرو می شوند. بخشی مستعد سایکلوتیمی یا اختلال دوقطبی ؛ برخی از آنها به آرامی اما مطمئناً به سمت افسردگی هایی با یک دوره مزمن حرکت می کنند. در این مورد ، شرایط زندگی ، محیط ، ویژگی های شخصی و سایر عوامل می توانند بر این نوع افسردگی مزمن شدید یا به اصطلاح اختلال دیستیمیک در پزشکی تأثیر بگذارند. برخی از محققان ارتباط چنین حالتی را با شخصیت افراد زیر سال می برند. آنها معتقدند که آسیب های دوران کودکی مقصر است. این اظهار نظر هم صادق است و هم صادق نیست ، زیرا ما را به بحث مفاهیمی مانند "روان تنی واقعی و موقعیتی" می رساند ، جایی که تجزیه و تحلیل ساختار فرد ، روان تنی سالم او و نه ویژگی های شخصیتی است که به ما کمک می کند یکی را از دیگری متمایز کند

اختلال دیستایمیک گاهی اوقات "افسردگی جزئی" نامیده می شود چیزی بیشتر از نوع مزمن دوره های افسردگی خفیف (در زنان شایع تر است). هنگامی که متوجه می شویم به مدت 2 سال یا بیشتر (در کودکان و نوجوانان 1 ساله) ، مشتری ما به طور دوره ای علائم افسردگی کلاسیک را تجربه می کند (مشکلات خواب و اشتها ، از دست دادن انرژی و قدرت ، عزت نفس پایین و احساس ناامیدی ، اختلال حافظه ، توجه ، و غیره)) ، اما به شکل سبک. پس از چند هفته ، خلق و خوی او یکنواخت می شود (بدون سرخوشی) و دوباره دوره ای از ویرانی و غم شروع می شود.

چرا این یک مشکل است ؟ اول ، این شرایط را می توان با دوره های پیچیده افسردگی "رقیق" کرد (این حالت "افسردگی مضاعف" نامیده می شود). البته ، در پس زمینه افسردگی شدید ، پس از دیستیمیا حتی ممکن است یک حالت طبیعی به نظر برسد. اما مشکل این است که ، همانطور که بیش از یک بار گفته شد ، افسردگی یک اختلال روان تنی است - هم بدن و هم روان در این مشکل دخیل هستند. با تغییر فقط شیمی عصبی مغز با کمک داروهای ضد افسردگی و بدون تغییر الگوهای رفتاری ، نگرش ها ، شیوه زندگی و ادراک ، ما فقط به افسردگی مهلت می دهیم تا هر قسمت "کوچک" بیشتر و بیشتر در معرض خطر "بالینی" قرار گیرد. افسردگی".

ثانیاً ، چرا در این مورد برای شما می نویسم)؟ از آنجا که حدود 80 of از چنین مراجعه کنندگان دارای بیماریهای روانی و مزمن ارگانیک ، اضطراب اجتماعی ، حملات وحشت ، اضطراب ، وسواس ، اختلالات جسمانی و سایر آسیب های روانی هستند. به همین دلیل است که آنها در روان درمانی به من مراجعه می کنند بدون آنکه حتی شک کنند که دیستمی خفیف و نامحسوس مقصر است. بنابراین اغلب علائم واضح روان رنجوری چیزی بیش از افسردگی جزئی مزمن نیست (به هر حال ، اصطلاح "دیستیمیا" خود جایگزین عبارت "افسردگی عصبی")).اعتیاد به الکل و اعتیاد به مواد مخدر اغلب در مردان مبتلا به اختلال مشابه همراه می شود. با این حال ، ما در بالا نگاه می کنیم - این یک قاعده نیست ، بلکه فقط در مورد برخی از افراد مشروطه صدق می کند.

گاهی اوقات در مواجهه با یک علامت روان تنی ، روان درمانگران می فهمند که این اختلال بر اساس یک اختلال افسردگی ایجاد شده است ، اما اگر این واقعیت را در نظر نگیرید که دیستیمیا با افسردگی متفاوت است ، مراجعه کنندگان آنها اغلب وارد یک دور باطل می شوند. زیرا شما می توانید در مورد مشکلات روابط ، بحران ها یا آسیب های دوران کودکی بسیار صحبت کنید ، اما آنچه در قانون اساسی تصریح شده است هرگز تغییر نخواهد کرد.

بدبینانه به نظر می رسد ، شاید به همین دلیل است که افرادی که افسردگی مزمن را تجربه می کنند ، تحت کنترل ویژه ما هستند ، زیرا مستعد خودکشی هستند. این به این دلیل است که هر چقدر هم نتیجه درمان دارویی مثبت باشد ، آنها درک می کنند که این وضعیت موقتی است. بنابراین ، وظیفه ما به عنوان رواندرمانگر این است که از انتقال دیستیمیا به افسردگی جلوگیری کرده و اطمینان حاصل کنیم که وضعیت بهبودی موقتی نیست ، بلکه حالت ناامیدی با کمترین هزینه روانی-احساسی از بین می رود. این برای متخصصان ، البته ، زاویه ای به نظر می رسد ، اما برای افراد مبتلا به دیستمی به معنی چیزی شبیه به موارد زیر است: "اگر چندین سال است که دوره های دوره ای افسردگی شدید را با علائم ذکر شده در بالا مشاهده کرده اید ؛ اگر قبلاً می دانید" واقعی " "قسمت افسردگی (با ناراحتی یا PTSD پیچیده می شود) ؛ اگر بیماری پزشکی دارید یا اختلالات روانی ، از جمله فوبیا ، وسواس ، اضطراب ، وحشت و غیره - این نشانگر مستقیم روان درمانی عمیق است." این مهم است که درمانگر ارتباط بین ساختار و شخصیت شما را درک کند و درمان کوتاه مدت در اینجا فقط علائم را پنهان می کند.

با توجه به پیشگیری از اختلالات افسردگی ، علاوه بر کار فردی با روان درمانگر ، توصیه های زیر به شما کمک می کند.

با پذیرش این واقعیت که اختلال دیستایمیک واقعیت ما است ، ما بر اجزای اساسی تمرکز می کنیم:

1 - ما خودمان را تشخیص نمی دهیم … بسیار وسوسه انگیز است که افسردگی مزمن خود را با افسردگی جزئی توجیه کنید ، اما ممکن است از یک طرف اصلاً کوچک نباشد (اختلال افسردگی مکرر) ، و از سوی دیگر ، ممکن است علت مشکلات ما اختلالات غدد درون ریز باشد. ، از جمله کم کاری تیروئید. بیایید با مراجعه به متخصص غدد شروع کنیم و با متخصصی پایان دهیم که علائم بیماری او را داریم (به یاد داشته باشید که 80 such از این افراد دارای اختلالات جسمانی هستند - کدامیک؟).

2- دیستمی نه خوب است و نه بد ، این ویژگی ما را از دیگران متمایز می کند ، حقیقتی که یک بار اتفاق افتاده است. وقتی فردی بلند قامت است ، می تواند ورزشکار موفقی شود ، اما ما به دنبال "کوتاه کردن" او نیستیم تا بتوانیم او را در اتاقی با سقف بسیار کم قرار دهیم. افرادی که از نظر قانون اساسی مستعد ابتلا به دیستیمیا هستند دارای ذهن مصنوعی و خلاقیت فوق العاده ای هستند ، مهربانی طبیعی آنها را بر می انگیزد تا مشاغل کمکی را انتخاب کنند ، آنها مردان خانواده و دوستان فوق العاده ای هستند. برای جامعه ، این افراد کاملاً غیرقابل جایگزین هستند ، اگرچه سرخوردگی آنها باعث می شود دائماً به ارزش بالای خود شک کنند. با این حال ، درک اینکه این امر در حال حاضر درک ما را تسهیل می کند ، و مهارت های کسب شده در درون نگری و خودیاری به تضعیف علائم افسردگی کمک می کند و کیفیت زندگی را بسیار بالاتر می برد.

3 - "انگشت خود را روی نبض نگه دارید" و از عزیزانمان می خواهیم وقتی متوجه می شوند که "روحیه بد ما" طولانی شده است ، چشمک نزنید و تشویق نکنید ، بلکه کمک واقعی ، از جمله تماس با متخصص را ارائه دهید. به عنوان یک فرد افت قند خون که همیشه آب نبات را در جیب خود حمل می کند ، باید این کار را انجام دهیم علامت متعارف خود را داشته باشید به آنها می توانیم به عزیزان خود اطلاع دهیم که با آن کنار نمی آییم و این تنها کاهش معمول خلق و خوی قبلی نیست.

4 - با توجه به اینکه دیستمی مشروط به قانون اساسی در نوجوانی خود را نشان می دهد ، ما توجه ویژه ای به شکل گیری عزت نفس و ارزش خود در کودکان ، تفکر انتقادی و آموزش تکنیک های درون نگری سازنده … ویسکوزیته تفکر ، تمایل به اضافه وزن و آکنه ، یائسگی زودرس ، فقط خلق افسردگی را تشدید می کند.

5- نظارت بر تغذیه (محدود کردن قند و گندم مستقیم). اغلب چنین افرادی به غذا اعم از کربوهیدرات معتاد می شوند. دلیل آن ساده است ، زیرا افراد دیستایمیک اغلب کمبود سروتونین "مزمن" را تجربه می کنند ، بنابراین به طور شهودی سعی می کنند گلوکز بیشتری را جذب کنند (این افسانه که شیرینی ها باعث نشاط می شوند). در حقیقت ، گلوکز در تبدیل تریپتوفان به سراتونین مفیدتر است. بدون تریپتوفان (بدون گوشت ، ماهی ، پنیر ، لوبیا ، آجیل ، قارچ با کلم و بادمجان و غیره) ، گلوکز به سادگی "باقی مانده دیروز" را بالا می برد و جریان خون را "خالی" می کند. برای مدت کوتاهی به نظر می رسد که خلق و خو بالا می رود و در نتیجه افسردگی فقط تشدید می شود. ارزش این را دارد که جداگانه بنویسید که خطر "ذخایر مزمن" کربوهیدراتهای پیچیده چیست.

6 - حرکت برای چنین افرادی اجباری می شود. تا زمانی که ما فعال هستیم ، بدن با آن کنار می آید. اما مانند هیچ کس دیگری ، ما باید خواب و استراحت سالم را به خاطر بسپاریم ، زیرا منابع فیزیکی (انرژی) ما بسیار سریعتر از منابع دیگر افراد به اتمام می رسد. در زمان ناامیدی ، این می تواند رقصیدن ، نظافت و هر چیزی باشد که به شما کمک می کند در پوچی گیر نکنید.

7- ایجاد عادات سالم عصبی - فیزیولوژیکی … همانطور که احساسات ما را به لبخند وا می دارد ، لبخند بر لب ما نیز به تولید سراتونین کمک می کند) کتابهایی با طرح فعال بخوانید و برنامه های طنز ، فیلم تماشا کنید. یادگیری زبان های خارجی ، تسلط بر علوم جدید ، حل مشکلات و شرکت در مأموریت ها و غیره. حافظه ، توجه و تفکر خود را تربیت کنید. در رویدادهایی شرکت کنید که از نظر احساسی طنین انداز است. هرچه چیزهای جالب و مثبت بیشتری از کانال های ادراک ما عبور کنند ، به نظر می رسد که ارتباطات عصبی بیشتری این اطلاعات را پردازش می کند و سیگنال های بیشتری از مغز ما در مورد نیاز به تولید هورمون های خاص دریافت می کند.

8 - در واقع حلقه اجتماعی خود را فیلتر کنید … افراد جالب ، شاد و در حال توسعه با تمایل خود به حرکت رو به جلو آلوده می شوند. شاکیان و شایعات ابدی ما را به پایین می کشانند. با این حال ، به یاد داشته باشید که صداقت نیز شرط مهمی است ، به دنبال "تصاویر" نباشید ، به خصوص توسط افراد موفق سایر سایکوتیپ ها هدایت نشوید ، ارزش و منحصر به فرد بودن شما استثنایی است ، آن را نبینید - با یک روانشناس این کار را انجام دهید. اگر در حرفه کمک هستید به یاد داشته باشید که فرسودگی شغلی سریعتر از سایر انواع همکاران برای شما اتفاق می افتد ، از درخواست کمک دریغ نکنید.

9 - اولین مورد ضروری است توسعه خود ، رشد معنوی و شکل گیری جهان بینی در منشور سرنوشت فرد … مسئله معنای زندگی نباید ما را غافلگیر کند. ما می توانیم به هر چیزی شک کنیم و به صورت دوره ای تصویر خود را از جهان تنظیم کنیم ، اما بینش جهانی که شما ارزش دارید و در وجود شما معنای خاصی وجود دارد (چیست؟) آیا دانش است که به حرکت در سخت ترین لحظات کمک می کند و به یاد داشته باشید که بلوز موقت …

10 - لازم است شماره 2 مال ما باشد سرگرمی … سرگرمی می تواند اصلی یا رایج ترین باشد ، برگرفته از حلقه ها و سالهای مدرسه - چندان مهم نیست. نکته اصلی این است که این سرگرمی برای ما لذت می آورد و شادی را در قلب ما بیدار می کند. سرگرمی منبعی است که به ما کمک می کند در زمان دلسردی زنده بمانیم.

11 - تفکر مثبت رایج را فراموش کنید. همه چیزهایی که قبلاً خوانده ایم بیشتر یک روش فریب خود است - نگاه به سیاه و سفید گفتن. همانطور که بیش از یک بار نوشته ام ، کارکرد تفسیر مثبت این است که موقعیت را به صورت داده شده بپذیریم ، که نباید از آن اجتناب کرد و نترسید ، بلکه هدف مثبت تغییر را تعیین کرده و روی اجرای آن کار کرد. س Anotherال دیگر تأکید بر رویدادهای مثبت در زندگی ما است.مغز ما به این ترتیب تنظیم شده است که ما خیر را بدیهی می دانیم ، اغلب توجه نمی کنیم و به آن مکان خاصی نمی دهیم (چنین مکانیزمی کمک می کند تا مشکل را از دست ندهیم و به موقع و به موقع به آن پاسخ دهیم). دیر یا زود ، به نظر می رسد که زندگی شامل برخی مشکلات و بدبختی ها است ، اگرچه این درست نیست ، اما موارد مثبت بیشتری وجود دارد. تعداد زیادی وجود دارد تکنسین قلک مثبت ، شما باید خودتان را انتخاب کنید (کسی نتایج مثبت نوشته شده را هر روز خلاصه می کند ، کسی تکه های کاغذ را جمع آوری می کند که لحظات خوب را توصیف می کند و آنها را در پایان ماه یا سال می خواند و غیره).

12 - انجام کارهای خیریه یا داوطلبانه ، به افراد ضعیف و بی دفاع کمک کنید ، از کسی مراقبت کنید. با این حال ، ما به یاد داریم که منابع ذهنی و جسمی ما به طور پیشینی کمبود دارند - مهم است که در این کار زیاده روی نکنیم ، بتوانیم به موقع متوقف شویم و "نه" بگوییم. چرا این امر ضروری است و چرا بدون آن به هیچ وجه ، هر کس برای خود احساس می کند ، اما هنگامی که آن را احساس کرد ، دیگر نمی تواند متوقف شود)

به نظر می رسد آسان اما انجام آن سخت است؟ بله اینطور است. با این حال ، به محض شروع ، بلافاصله متوجه خواهید شد که چند نفر در اطراف شما هستند که می توانند از شما حمایت و کمک کنند.

توصیه شده: