از کسری به بیش از حد. چگونه می توان رضایت بخش شد؟

تصویری: از کسری به بیش از حد. چگونه می توان رضایت بخش شد؟

تصویری: از کسری به بیش از حد. چگونه می توان رضایت بخش شد؟
تصویری: از زندگی در تاجیکستان چی میدونی؟ | Tajikistan 2024, آوریل
از کسری به بیش از حد. چگونه می توان رضایت بخش شد؟
از کسری به بیش از حد. چگونه می توان رضایت بخش شد؟
Anonim

سیری روانی چیست؟ فلسفه افراط و تفریط در مورد چیست؟ چگونه گرسنگی را به سیری و کسری را به بیش از حد تبدیل کنیم؟

وقتی صحبت از فلسفه کمیابی می شود ، بدان معناست که در درون یک فرد ، به طور نسبی ، هیچ ارگانی وجود ندارد که مسئول رضایت باشد. به عنوان مثال ، هنگامی که زنی که خود را مردهای بی ادعا می داند ، از زیبایی خود تعریف می کند ، این کلمات از او عبور می کنند. تراژدی وضعیت این است که هر چقدر هم از تعریف و تمجید و رضایت او برخوردار باشد ، هرگز سیر نخواهد شد. این گرسنگی و فلسفه کمبود است.

فلسفه کمیابی همیشه بر این احساس استوار است که منابع کمیاب است. در جهان خارج ممکن است تعداد زیادی از آنها وجود داشته باشد ، اما رضایت حاصل نمی شود. افرادی که دارای این فلسفه هستند در این احساس زندگی می کنند که برای به دست آوردن نتیجه بیشتر باید کار دیگری انجام شود. بنابراین ، بیشتر خانواده هایی که در شرایط بحرانی به دنبال درمان هستند ، 80-90 درصد در وضعیت مشابهی هستند - چیزی جدا از یکدیگر.. مستلزم برای مثال ، یکی عشق و شناخت می خواهد و دیگری - لطافت و مراقبت. سپس وظیفه این است که آنچه را که دیگری فاقد آن است از دیگری مطالبه کنیم. و اکنون دو نفر گرسنه نشسته اند و با یکدیگر مذاکره می کنند ، شرایط و اولتیماتوم ها را تعیین می کنند. لمس کننده ، غم انگیز و بدون گزینه است.

تا زمانی که یکی از شرکا منتظر است دیگری آن چیزی را که فاقد آن است بدهد ، و سپس در مورد دادن چیزی در ازای آن فکر کند ، هیچ اتفاقی نمی افتد.

این بن بست است.

این ایده وجود دارد که میزان منابع در جهان محدود است ، و وظیفه این است که آنها را بدست آورید ، آنها را در خود نگه دارید و تنها پس از آن آنها را با شخص دیگری به اشتراک بگذارید. از نظر تئوری ، این درست است. اما این درست است ، شاید در دوران کودکی آموخته شود. به هر حال ، فردی که از کودکی عشق دریافت نکرده و خود را از آن تغذیه نکرده است ، قادر به ارائه این عشق نیست.

در بزرگسالی حقیقت خودش را دارد. این در این واقعیت نهفته است که شما می توانید از فلسفه کمبود به فلسفه افراط و تفریط بروید.

این را می توان با درک یک چیز ساده انجام داد - همه منابع داخل است … سحر و جادو زمانی اتفاق می افتد که از گرسنگی به حالت افراطی می روید و در داخل آنچه را که می خواهید به اشتراک بگذارید پیدا می کنید. وقتی س “ال این نیست که "چگونه می توانم آنچه را که از شریک می خواهم بدست آورم" ، بلکه "آنچه می خواهم به شریک زندگی خود بگویم یا به او بدهم" است.

لحظه ای که شروع به دوست داشتن دیگری برای خود می کنید ، متوجه می شوید که میزان انرژی در زندگی شما افزایش می یابد. هرچه بیشتر برای خود هزینه کنید ، بیشتر به دست می آورید. اما در اینجا مهم است که بفهمید دقیقاً چه می کنید. اگر کارهای خیریه ای انجام می دهید تا سایر افراد ناراضی را خوشحال تر کنید ، نتیجه ای نخواهد داشت. انجام دادن برای خودتان انجام کارهای خیریه است ، زیرا شما شخصاً از تماشای اینکه چگونه شادی در زندگی بیشتر می شود لذت می برید.

یک مثال اساسی تر والدین است.

مادران اغلب فرزندان خود را برای رفاه فرزندان خود دوست دارند. والدین اغلب بهترین عملکرد را به فرزندان خود می دهند ، در حالی که خود آنها منتظر آینده ای بهتر هستند تا بتوانند مثلاً یک کیک خوشمزه را بخورند ، که اکنون فقط به کودکان می رسد. این یک خدمت ناپسند است. سپس بچه ها دیگر راضی نمی شوند. همه کیک هایی که والدین می دهند با کودک در حال حمل هستند.

والدین سالم که کیک نیز می خواهند برای تشکیل یک کودک سالم مهم هستند. کسانی که عموماً برای خود چیزی می خواهند و نه برای کودک.

بهترین مادر خوشحال است.

وقتی مادری برای کودک دستیار یا پرستار بچه می گیرد ، خوب است. زیرا مادر ، در این مورد ، دیگر قربانی نمی شود. داستان دانکو ، که قلبش را بیرون کشید تا جهان را با آن روشن کند ، روابط دیگران را مخدوش می کند. اعمال قهرمانانه در شرایط دیگر توجیه پذیر است.در دنیای مدرن ، قهرمانی مورد نیاز نیست. تقاضا برای روابط قراردادی ، صادقانه و خوب است که در آن همه شرکت کنندگان راحت باشند. و همچنین سیری و افراط در تقاضا است ، که می خواهید آنها را به اشتراک بگذارید.

این مهم است که از آنچه می خواهید به جهان هدیه دهید آگاه باشید. چه چیزی را دوست دارید با مردم به اشتراک بگذارید. چه چیزی دارید که برای دیگران مفید خواهد بود. آنچه آنقدر در اختیار دارید که محال است آن را در درون خود نگه دارید.

اگر می خواهید شعر بنویسید نه برای اینکه مردم کف بزنند ، بلکه به این دلیل که خودتان شخصاً می خواهید ، یا اگر می خواهید به دیگران عشق بورزید ، زیرا این عشق را دارید ، این یک افراط است. و چنین افراطی خودخواهانه است.

خودخواه باشید. در همه جنبه های زندگی کار می کند. خودخواهی اشکالی ندارد و فلسفه افراط در فلسفه افراد ثروتمند است. و روان درمانی به توسعه این امر کمک می کند. بیا ثروتمند و سیر شو.

توصیه شده: