زمینه های رضایت در روابط بخش 1: احساسات ، سرگرمی ، طنز ، عقل ، جهان بینی

فهرست مطالب:

تصویری: زمینه های رضایت در روابط بخش 1: احساسات ، سرگرمی ، طنز ، عقل ، جهان بینی

تصویری: زمینه های رضایت در روابط بخش 1: احساسات ، سرگرمی ، طنز ، عقل ، جهان بینی
تصویری: دوبله بختیاری 2024, ممکن است
زمینه های رضایت در روابط بخش 1: احساسات ، سرگرمی ، طنز ، عقل ، جهان بینی
زمینه های رضایت در روابط بخش 1: احساسات ، سرگرمی ، طنز ، عقل ، جهان بینی
Anonim

منظور من از حوزه ها حوزه های تعامل این جفت است. من 8 حوزه را شناسایی کرده ام ، اما در دیدگاه شما ممکن است تعداد آنها کمتر یا بیشتر باشد. من برای فهرست بندی آنها به هیچ نظریه ، روش و کتاب خاصی تکیه نکردم ، بلکه به تجربه شخصی خود از روابط و مشاهده سایر آشنایان و مشتریان مراجعه کردم.

نکته اصلی این است که روابط اغلب به دلایلی به اندازه کافی خطی ارائه می شوند. آن ها "دقیقاً همینطور ، و هیچ چیز دیگر." بدیهی است ، مهمترین شاخص "خطی بودن" در اینجا فقدان آزادی ، دید خلاق و بی طرف است. بنابراین ، "خطی" ، بسیاری زندگی می کنند ، و برخی حتی با خوشحالی زندگی می کنند ، اما غالباً عدم انعطاف پذیری مشکلات ایجاد می کند.

وقتی دو نفر شروع به دوست شدن می کنند ، می گویم که 2 جهان مختلف ادغام می شوند. و منطقی است که جهان "مشترک" که بوجود می آید باید به نحوی با اصل متفاوت باشد ، اینطور نیست؟ مانند 2 مولکول H و یک مولکول O ، هنگامی که ادغام می شوند ، کاملاً متفاوت ، شبیه به مولکول های اصلی (و ، همانطور که می دانیم ، به نظر می رسد آب ، و نه مولکول های جدا شده از یکدیگر) تشکیل می شود. آیا عجیب نیست که این ایده را دنبال کنیم که او باید منحصراً امتداد جهان ما باشد؟ این دیدگاه ها ، از نظر من ، زمینه ساز بسیاری از درگیری ها می شود.

بنابراین ، اگر سیارات این جهان ها انعطاف کافی نداشته باشند تا تفاوت ها را تشخیص داده و چیزی جدید و مناسب هر دو را انتخاب کنند ، با هم برخورد خواهند کرد؟

من با عواملی شروع می کنم که می توان در ماه های اول آشنایی واقعاً +/- ارزیابی کرد. و در مقاله بعدی - عواملی که بیشتر در طول زمان آشکار می شوند. ⠀

بیا شروع کنیم با 1. احساسات 😃😞😡😍

به هر حال ، اغلب از آنهاست که ادغام جهانها شروع می شود.

مکمل بودن در اینجا مهم است.

اگر 2 نفر از نظر هیجانی ملاقات کنند ، حفظ تعادل احساسات در یک زن و شوهر دشوار خواهد بود ، تعارض دشوار است ، زیرا احساسات همه از مقیاس خارج می شود. بنابراین ، حفظ این زوج به عنوان یک کل ممکن است مشکل باشد - گویی رشته ارتباط بین مردم در اثر حرارت شور قطع می شود.

اگر برعکس ، 2 فرد غیر احساسی وجود داشته باشد ، خطر انباشتن مسائل غیرقابل حل وجود دارد: همه سکوت می کنند و در داخل تصمیم می گیرند و برآورد خود (دیدگاه خود) را با اقدامات شریک همراه می کنند. بدون برقراری ارتباط ، یافتن چیزی به وضوح در مورد شخص دیگر بسیار دشوار است. امروز می توانید حدس بزنید ، اما فردا؟

و البته ، آرامش عاطفی با یک فرد مهم است. در اینجا ، به نوعی ، نمی توانید بیشتر بگویید - او در احساسات است: با هم دلپذیر / ناخوشایند ، می خواهید / نمی خواهید و غیره.

2. هابی ها و هابی ها

به نظر من وقتی 1-2 جفت مثبت و 1-2 منفی وجود داشته باشد خوب است.

بدون سرگرمی ها / سرگرمی های مشترک (از تماشای سریال های تلویزیونی گرفته تا پیاده روی در کوه) - خوب ، برقراری ارتباط به یک زبان و کسب لذت مشترک "عمودی" دشوار است. و معمولاً منجر به "افقی" می شود.

اما اگر همه سرگرمی های خود را با هم به اشتراک بگذارید ، جایی برای پنهان شدن وجود ندارد و می تواند محکم به هم متصل شود. و در برخی موارد ، حتی ممکن است رقابت برای موفقیت در بازی ها و سایر سرگرمی ها وجود داشته باشد.

بنابراین ، بخشی با هم ، بخشی جداگانه - به نظر من تصویری نسبتاً راحت به نظر می رسد.

3. شوخ طبعی 😛

من فکر می کنم طنز یک معیار بسیار مهم است (شاید تا حدی از ایده های شخصی ، و در عین حال ، سایر زوج ها تمایل به طنز به همان شیوه دارند). طنز دارای سطوح مختلف ، "رنگ" ، شدت ، موضوعات …

تصور کنید که واقعاً دوست دارید شوخی کنید ، و شریک زندگی شما بسیار جدی است. آیا یکی و دیگری راحت خواهند بود؟ و معلوم می شود که در اینجا ، در بهترین حالت ، همه باید کوچک شوند ، اما به نظر من برای "طنزپرداز" دشوارتر است ، زیرا ارزش طنز تنها زمانی ظاهر می شود که طنز به شنونده "ضربه" بزند.

اما اگر طنز به طور کلی برای شرکای زندگی اهمیت چندانی نداشته باشد؟ تصور این برای من دشوار است ، زیرا در یکی از طبقه بندی ها طنز یکی از معیارهای بلوغ فرد است. اگر او حتی در معیارهای بلوغ باشد ، به نظر من در یک جفت ، حضور او برای او بسیار بهتر خواهد بود.

خوب ، و در عین حال ، اگر معیار شوخ طبعی مهم نباشد ، من فکر می کنم برای یک زن و شوهر حداقل 1-2 موضوع وجود دارد که بتوانند با هم بخندند! حداقل ، این یک راه عالی برای مقابله با استرس مختلط است - چه در داخل و چه خارج از یک جفت.)

4. قلمرو فکری

من زوج های زیادی را نمی شناسم که به این موضوع به صورت اساسی توجه کنند. و با این حال ، برای برخی ، یک متحد فکری (و گاهی اوقات یک رقیب) در شریک خود از اهمیت بسزایی برخوردار است و می تواند ، همانطور که می گویند ، از هر موضوعی برای بحث ، منعکس کننده ، فلسفی ، "بازپخش" با ذهن پشتیبانی کند.

خوب است که در یک جفت +/- حداقل یک ایده از ساختار اصلی جهان وجود داشته باشد. به سختی می توانم تصور کنم که چگونه فردی با تحصیلات عالی (هرچند … حتی متوسطه) با نماینده ای از جریان زمین مسطح ملاقات می کند.

5. نگاه جهانی

این جزء مهمی برای زوج هایی نیست که تقریباً هرگز ارتباط برقرار نمی کنند (به عنوان مثال ، در مورد زوج هایی به من گفتند که به زبان های مختلف صحبت می کنند ، اما قبلاً ازدواج کرده اند و فرزند خود را بزرگ می کنند).

اما برای کسانی که ارتباط زوجین برای آنها مهم است ، من جهان بینی را نه تنها مهمتر از هوش می دانم ، بلکه یکی از سنگ بناهای زوجین است. اگر شرکا دیدگاههای متضادی در مورد زندگی یا نگرش نسبت به درگیری های اجتماعی دارند (به عنوان مثال ، یکی نژادپرست ، دیگری ضد نژادپرست است) ، تصور ارتباط چنین زوجی برای من دشوار است (حداقل بدون رسوایی) ، و همچنین ایجاد چشم اندازهای زندگی زوجین. البته ، "موافقت با مخالفت" در موارد خاص بسیار مفید است ، اما اگر فقط بتوان از آن به عنوان زوج استفاده کرد ، آیا ارزش این رابطه را دارد؟ نمیدانم.

در مقاله بعدی می خواهم در مورد اهمیت حوزه های متقابل مانند جنس ، کالاهای مادی و زندگی روزمره صحبت کنم. در حال حاضر ، اگر سوالات شخصی دارید و مایل به بحث رو در رو هستید ، درهای روان درمانی من باز است.

توصیه شده: