بعد از طلاق: ارتباط با کودکان

فهرست مطالب:

تصویری: بعد از طلاق: ارتباط با کودکان

تصویری: بعد از طلاق: ارتباط با کودکان
تصویری: بعد از طلاق بهترین وضعیت برای فرزندان از نظر سرپرستی چیست؟ 2024, ممکن است
بعد از طلاق: ارتباط با کودکان
بعد از طلاق: ارتباط با کودکان
Anonim

پس از طلاق: ارتباط با فرزندان طلاق در خانواده -30 shock یک شوک بزرگ وجود دارد ، و در حدود 70 - - یک فاجعه واقعی از زندگی است. البته زمان درمان می کند. سالها بعد ، حتی در دریچه های آتشفشانهای تنفس کننده آتش ، دریاچه های کوهستانی زیبایی ظاهر می شود و دهانه های شهاب سنگ های سقوط کرده پر از گل می شوند. مردان و زنان مطلقه سازگار می شوند ، زندگی بدون یکدیگر را یاد می گیرند ، شریک زندگی جدیدی پیدا می کنند و حتی ازدواج های دیگری ایجاد می کنند. زیرا آنها بزرگسال هستند. چون زن و مرد هستند. اما فرزندان آنها ، هنوز دختر و پسر ، بارها و بارها مشکل تر می شوند. صدها و هزاران بار. زیرا مادر و پدر بزرگسال آنها قبلاً عادت کرده اند بدون والدین خود زندگی کنند ، اما هنوز عادت نکرده اند. و درک این واقعیت که مادر و پدرشان اکنون نه تنها یک کل نیستند ، بلکه اغلب دشمنان سرسختی برای یکدیگر هستند ، برای آنها بسیار دشوار است ، آماده توهین ، نفرین و ضرب و شتم یکدیگر هستند. و همچنین - برای سرقت از یکدیگر در مسائل مربوط به اموال ، یکدیگر را در اطراف قاضی ، دادگاه های فدرال و داوری ، پلیس و دادستانی ، مقامات قیمومیت و غیره بکشید.

در این مقاله کوتاه می خواهم چه بگویم؟ چیز ساده:

طلاق نباید اعلان جنگ با همسران سابق باشد

بلکه ، برعکس ، دقیقاً رسمی شدن قانونی پایان آن جنگ گرم یا سرد پنهان یا آشکار است که منجر به این طلاق شد. اما ، متأسفانه ، این مدل رفتار مبارزاتی است که من اغلب در کارم با آن برخورد می کنم. هنگامی که پس از طلاق یا حتی در جریان آن ، یک زن و مرد به یکدیگر می گویند: "اوه ، شما چطور هستید؟! خوب ، پس آن را به طور کامل دریافت کنید ، گاد / اینا !!! حالا شما بچه ها را نخواهید دید و یا من آبروی شما را برای همیشه در نظر آنها خراب می کنم! و من همه چیز را از تو می گیرم! و من تمام زندگی شما را می شکنم! و خیلی چیزهای دیگر !!!"

پس از آن ، نبرد طبق طرح شروع می شود:

- یک زن اجازه نمی دهد شوهر سابق خود با کودکان ارتباط برقرار کند.

- مادر یا پدر (بر اساس این که فرزند پس از طلاق با چه کسی باقی مانده است) به کودک اجازه نمی دهد با پدربزرگ و مادربزرگ طرف دیگر ارتباط برقرار کند.

- شوهر تهدید می کند که فرزندش را از همسر سابق سرسخت شکایت می کند.

- دادگاه های طولانی مدت برای برقراری ارتباط با کودکان در جریان است. از جمله انجام تعداد معینی از مصاحبه ها در مقامات سرپرستی ، مشورت با روانشناسان ، درخواست از ضابطان دادگستری. و همه اینها ثبات روان کودک را تضعیف می کند و لبخند را در چشمان آنها خاموش می کند.

- شکایات متعددی در مورد تهدید به خشونت فیزیکی ، ضرب و شتم و خسارت به اموال به پلیس ارسال می شود.

- مادر و پدر در مورد اینکه چه کسی می تواند با هدایای گران قیمت به کودک رشوه دهد رقابت می کنند. پدربزرگ و مادربزرگ از هر دو طرف به طور فعال در این مسابقه شرکت می کنند.

- مادر / پدر سخت در تلاش است تا به فرزندان خود بگوید پدر / مادر آنها چه فرد بدی هستند.

در نتیجه به چه چیزی می رسیم؟ ضربه های وحشتناکی به روان کودک وارد می کنیم. بسیاری از آنها می تواند زندگی یک کودک را در بزرگسالی خراب کند. من به عنوان نمونه فقط داستانهای شخصی جدید سال 2019 را از تجربه کاری خود برای شما بیان می کنم:

-یک دختر 6 ساله با نوک مداد دست پسری از گروه مهد کودک خود را سوراخ کرد زیرا او عشق کودکی خود را به او اعتراف کرد و به زور می خواست دست او را بگیرد (وقتی بچه ها رفتند معلم آنها را در یک جفت قرار داد برای پیاده روی) دلیل: پس از طلاق ، مادر دختر مرتباً به دخترش می گفت که همه مردان بد اخلاق و بد اخلاق هستند. آنها فقط می خواهند دختران را مسخره کنند. از این رو نتیجه …

- یک دختر دیگر ، 6 ساله ، خود را به بی اشتهایی مبتلا کرد و از اشتیاق پدرش درگذشت ، که همسر سابقش اجازه داد بچه را بیش از یک بار در ماه نبیند ، و دخترش پدرش را بسیار دوست داشت. دلیل: حتی در هنگام ازدواج ، پدر مشروب هنگام خواب همسرش مست مست بود ، به همین دلیل دختر دو ساله آب جوش را از یک کتری ریخت و دست ، سینه و شانه او را سوزاند.این مرد دو سال بدون نوشیدن الکل رمزگذاری شده بود ، اما زن همچنان از او انتقام می گرفت.

-یک پسر 11 ساله پس از فرار از مادر هنگام فرار از مادر (پیاده روی از مدرسه به خانه) بر اثر تصادف با یک ماشین به شدت مجروح شد. او در جایی اشتباه از جاده دوید و سعی کرد به پدر خود برسد که مادرش پس از طلاق به او اجازه نداد.

- گروهی از دختران 13 تا 14 ساله در کلاس خود "DSM - دختران مادران آزاد" را در کلاس خود ایجاد کردند و آشکارا دختران خانواده های کامل را مورد تمسخر قرار دادند. دلیل: مادران مطلقه آنها یکدیگر را می شناختند ، ارتباط برقرار می کردند و دائماً در مورد پدران خود و دیگر زنانی که "بردگی خانگی سگهای نر را تحمل می کردند" توهین آمیز و تحقیرآمیز صحبت می کردند.

-یک زن 64 ساله خودکشی کرد و یادداشتی پس از مرگ به جا گذاشت که دیگر نمی تواند پسر بزرگسال خود (حدود 40 ساله) را تماشا کند ، زیرا طلاق نمی تواند پسرش را بیش از یک سال ببیند (دادگاه ها در حال کشیدن بودند). مادربزرگ نیز چنین فرصتی نداشت ؛ یک پسر 14 ساله ، در اعتراض به مادرش ، در حال حاضر تعدادی از تخلفات را انجام داده است ، در پلیس ثبت نام کرده است و در واقع تحصیل را رها کرده است.

- دختری 16 ساله ، بیش از 200،000 روبل از مادرش سرقت کرد و آنها را به پدر خود داد وقتی متوجه شد مادرش (از خبر خشمگین شدن خبر ازدواج مجدد او) به مدت چهار سال از او نفقه گرفته است (از آن زمان طلاق) ، اگرچه او به طور منظم آنها را به صورت ماهانه به صورت نقدی پرداخت می کرد (این به هیچ وجه رسمی نبود و غیرقابل اثبات بود). انگیزه دختر: بازگرداندن عدالت پایمال شده

-دختری 14 ساله دختری 9 ساله را به شدت مورد ضرب و شتم قرار داد-دختر زنی که پدرش پس از طلاق از مادرش با او زندگی می کرد. انگیزه: دختر پدرش را دوست داشت و مادرش او را شدیداً علیه معشوقه پدرش ، که پس از طلاق به او رفت ، تبدیل کرد. یک دختر بی گناه که در بیمارستان به سر می برد مجروح شد. خود دختر 14 ساله بدتر شد ، زیرا پدرش پس از این حادثه به طور کلی از برقراری ارتباط با او خودداری کرد. (مجبور شدم با او کار کنم تا نظرش عوض شود).

-یک پسر 16 ساله به دلیل این که مادر (اگرچه 3 سال از طلاق می گذرد) پول شوهر سابق را برای سهم خود در آپارتمان مشترک به دست نیاورده است ، همزن مادرش را چاقو کرد و او فوراً به بودجه نیاز داشت برای درمان سرطان دلیل: هم اتاقی از نظر اخلاقی از این زن حمایت کرد و از او خواست "به شوهر سابق خود سکه ندهد!"

-یک دختر 17 ساله (پس از طلاق با مادرش زندگی می کرد) به طور همزمان دچار چندین بیماری مقاربتی شد ، زیرا تصمیم گرفت پس از چندین پیام پدرش (که توسط مادرش تأیید شده است) "الهه جنسیت" شود. طلاق گرفت زیرا "مادرم در رختخواب کامل بود". انگیزه: دختر می خواست در این زمینه موفق شود و از این طریق در زندگی خانوادگی آینده خود از طلاق جلوگیری کند.

و همه اینها تراژدی کودکان است ، فقط به این دلیل که مادران و پدران آنها نمی توانند پس از طلاق مانند بزرگسالان رفتار کنند! تراژدی ها شایسته نیستند و بنابراین به ویژه فاجعه بار هستند! مهم نیست که چقدر با این داستانها کار می کنم ، حتی اگر من یک استاد و متخصص روانشناسی هستم ، نمی توانم به آنها عادت کنم. اما ، متأسفانه ، مردان و زنان درگیر در این درگیری های پس از طلاق ، پیامدهای وحشتناک و طولانی مدت نزاع های مدنی خود را نمی بینند و متوجه آن نیستند. آنها این را نمی فهمند:

درگیری بین والدین بعد از طلاق

اغلب حتی بیشتر از خود طلاق به فرزندان خود آسیب می رسانند

بنابراین ، در کار من با همسران مطلقه یا قبلاً مطلقه ، من از قاعده اصلی راهنمایی می کنم: "به فرزند خود آسیب نرسانید!" و او مجموعه ای از قوانین ساده زیر را ایجاد کرد ، که من به شما پیشنهاد می کنم ، اگر به دلایلی نتوانستید خانواده خود را از طلاق نجات دهید. همانطور که در کارم می گویم:

نتوانست خانواده را از طلاق نجات دهد -

حداقل کودکان را از عواقب منفی آن نجات دهید

اول از همه - از ادامه درگیری بین والدین آنها

بنابراین:

25 قانون ارتباط بین والدین در طول و بعد از طلاق:

هرگونه رابطه خصمانه بین همسران وجود دارد ، به منظور کاهش آسیب روانی کودکان ، والدین موظفند:

1. یک مفهوم کلی بسازید و طفل / فرزندان را از یک نسخه متداول طلاق مطلع کنید ، بدون آن جزئیاتی که می تواند همسران را به خطر بیندازد یا آنها را در معرض دیدی قرار دهد که برای کودکان زیبا نیست. تقلب ، ناسازگاری جنسی یا روانی ، الکلیسم ، بی ادبی ، انگلی ، انفعال عمومی ، وابستگی به والدین و غیره - این دلایل و بسیاری از دلایل دیگر بعداً می تواند توسط شخص برطرف شود. چه چیزی بیشتر: همسران سابق می توانند دوباره جفت شوند. اما کودکان ممکن است این را فراموش نکنند ، این بر نگرش آنها نسبت به مادر و پدر ، زندگی آینده آنها و روابط با جنس مخالف تأثیر می گذارد. بنابراین ، نسخه صحیح تر است: "مادر و پدر شما را دوست دارند ، اما زندگی با هم برای ما بسیار دشوار است ، ما دعوا داریم ، بنابراین تصمیم گرفتیم طلاق بگیریم. ما همچنان فرصت برقراری ارتباط با یکدیگر را پیدا می کنیم ، اما فعلا باید راه ها را از یکدیگر جدا کنیم. اما ارتباط شما با مادر و پدر هنوز حفظ شده است."

2. هرگونه مکالمه متناقض را حذف کنید (از جمله در مورد موضوع تقسیم اموال) با کودکان. علاوه بر این ، تهدید ، توهین ، بی ادبی ، خشونت ، اخراج اجباری یکدیگر از آپارتمان مستثنی نیست.

3. هنگام صدور وسایل شخصی درگیری ها را از بین ببرید: این کار را با رضایت متقابل و بدون حضور کودکان انجام دهید.

4. ارعاب یکدیگر را با حدس و گمان در موضوع "من فرزند شما را می گیرم / شکایت می کنم!" … لازم به یادآوری است که اگرچه طبق قانون خانواده فدراسیون روسیه ، حقوق مادر و پدر نسبت به فرزند برابر است ، اما یک سند برتر وجود دارد که توسط روسیه به رسمیت شناخته شده است - اعلامیه حقوق کودک (1989) ، بر اساس آن نمی توان کودک خردسال را از ماده جدا کرد مگر در موارد استثنایی (!) … بنابراین ، طبق رویه دادگاه های روسیه ، کودکان زیر ده سال با مادر خود زندگی می کنند ، به جز مواردی که مادران معتاد به الکل یا معتاد به مواد مخدر هستند ، در مکان های بازداشت (در بازداشت) ، دارای بیماری های روانی هستند ، محل سکونت و کار مشخصی ندارند. علیه کودکان خشونت کنند. بنابراین ، اگر مادر تحت این تعاریف قرار نگیرد ، باید با کودک با آرامش با زندگی او رفتار کرد. اما پس از رسیدن کودک به 10 سالگی ، کودک حق دارد (از طریق دادگاه) محل اقامت خود را با یکی از والدین تعیین کند.

5. ارتباط شخصی یا مکاتبات (تلفن ، شبکه های اجتماعی و …) را در زمان قرار گرفتن در معرض مشروبات الکلی حذف کنید یا داروهایی برای جلوگیری از خرابی های روانی. (این قانون همچنین زمانی ملاقات می کند که همسران برای برقراری ارتباط با کودک ملاقات می کنند).

6. اجازه ندهید خانواده ، دوست پسرها یا دوست دختران و شرکای جدید در رابطه با شما اظهار نظر منفی کنند به طور خاص خطاب به "نیمه های قبلی" با کودکان.

7. به خود اجازه ندهید و اجازه ندهید هیچ کس از حلقه داخلی شما به طور کلی درباره جنس مخالف کلی گویی منفی کند ، مانند: "همه مردان / زنان عمداً افراد بدی هستند که از شخصی استفاده می کنند و به او خیانت می کنند." این نه تنها می تواند رابطه کودک را با پدر / مادر بدتر کند ، بلکه می تواند نگرش منفی نسبت به جنسیت خود در کودک ایجاد کند: اگر مادر در مقابل پسر خود پدر را سرزنش می کند یا پدر در مقابل دختر مادر را سرزنش می کند و غیره. والدین اغلب خطر این عواقب را دست کم می گیرند ، سپس از خود می پرسند که چرا فرزندان بزرگسالشان یا نمی توانند زندگی شخصی خود را ترتیب دهند یا جهت گیری همجنس گرایانه ای پیدا می کنند.

8.فرزندان خود را بر ضد شریک رابطه جدید سابق خود قرار ندهید "نیمه خانواده" و همچنین علیه فرزندان و بستگان این شریک جدید. در حضور آنها در عروسی شریک ازدواج سابق با شخص دیگر دخالت نکنید.

9.فرزندان خود را علیه آن کودکانی که با شوهر / همسر سابق ظاهر شده اند ، تبدیل نکنید پس از طلاق (یا از رابطه خارج از ازدواج که حتی قبل از طلاق بوجود آمده بود). همچنین ، ما خودمان با آنها مدارا و دوستانه رفتار می کنیم.

10.مسئولیت پذیری خود را نشان دهید و برای معرفی فرزند خود به یک شریک رابطه جدید عجله نکنید (یا زندگی مشترک) ، تا زمانی که مشخص شود این رابطه جدی است و چشم اندازی در قالب ازدواج دارد.

11. در صورت امکان ، با آن شریک جدید شوهر سابق خود رابطه ای مدارا یا حمایتی برقرار کنید. / همسر سابق ، که فرزند شما در تماس مداوم است.

12. اگر کودک زیر ده سال (و در صورت امکان ، حتی بیشتر) است ، حداقل یک یا دو بار در ماه برای گذراندن مدتی با ترکیب کامل خانواده متلاشی شده - یعنی مادر + پدر + کودک / فرزندان. به طوری که در ذهن کودک واقعیت وجود روابط دوستانه بین مادر و پدر تأیید می شود و درک صحیح مفهوم "خانواده کامل" شکل می گیرد.

13.اگر کودک زیر ده سال (و در صورت امکان ، حتی بیشتر) است ، حداقل یک یا دو بار در ماه مدتی را با ترکیب کامل خانواده از هم پاشیده اختصاص دهید. - یعنی مادر + پدر + کودک / فرزندان. به طوری که در ذهن کودک واقعیت وجود روابط دوستانه بین مادر و پدر تأیید می شود و درک صحیح مفهوم "خانواده کامل" شکل می گیرد.

14. خواسته های کودک (بالای 10 سال) (مطابق با قانون خانواده فدراسیون روسیه) را در نظر بگیرید ، هنگام تعیین محل زندگی آنها پس از طلاق - با چه کسی از والدین.

15. از تمایل کودک برای برقراری ارتباط با آن پدر / مادر جلوگیری نکنید که دیگر با کودک و همچنین بستگانش (پدربزرگ و مادربزرگ ، عموها / عمه ها و غیره) زندگی نمی کند. سعی نکنید در این ارتباط سانسور کننده و میانجی باشید. از جمله - عدم ممنوعیت استفاده کودک از تلفن یا اینترنت برای چنین ارتباطی با والدین غایب. از جمله - ممنوعیت شب ماندن کودک با والدینی که کودک با آنها زندگی نمی کند.

16. مطالبه نفقه قانونی و کافی ، از کودک برای اهداف خودخواهانه استفاده نکنید ، به دنبال تأمین مالی شریک دوم برای زندگی راحت یا کار نکرده خود باشید.

17. حسن نیت برای انجام تعهدات نفقه خود. از جمله - در صورت امکان ، تأمین مالی کودکی که با شما زندگی نمی کند ، که در حال حاضر 18 ساله است ، اما هنوز فرصتی برای کسب درآمد مستقل ندارد ، ادامه دهید.

18. سعی نکنید حمایت مستقیم از کودک را به کودک خردسال ارائه دهید ، همه آنها را برای بزرگسالان - نیمی از خانواده سابق یا اقوام دیگر (مادربزرگ / پدربزرگ و غیره) ذکر کنید.

19. در تأمین مالی اضافی کودک با پول یا هدیه دخالت نکنید (مازاد بر نفقه) توسط والدین غایب. مگر اینکه به وضوح برای کودکی که دارای مشکلات رفتاری ، عملکرد تحصیلی یا سلامت روحی و جسمی است مضر باشد.

20.سعی نکنید کودک را با هزینه های زیاد برای چیزهایش رشوه دهید ، غذا و اوقات فراغت ، به دنبال بیگانگی او و بیگانگی از والدین دیگر. همانطور که رویه کار روانشناسان نشان می دهد ، فقط خود کودک از همه بدتر می شود.

21. در استراحت و رفتار کودک همراه با والدینی که کودک با آنها زندگی نمی کند ، دخالت نکنید … البته اگر این والدین اعتیاد مضر نداشته باشد ، تنزل نکرده و برای خود کودک خطرناک نیست.

22. از تأمین مالی سرگرمی یا درمان کودک دریغ نکنید (یا به دست آوردن چیزی که از نظر مالی برای او گران تمام می شود) ، اگر این پیشنهاد به شدت موجه باشد و دستکاری نباشد.

23. هنگام برقراری ارتباط نه تنها با والدین غایب ، بلکه با والدینی که کودک با او زندگی می کند ، خطرات را برای کودک حذف یا به حداقل برسانید.(برای مثال: رانندگی سریع یا پرخطر ، فعالیتهای شدید ، نوشیدن مشروبات الکلی ، مواد مخدر ، قمار ، فعالیت مجرمانه ، خشونت علیه کودک و غیره).

24. در جستجوی مادر / پدر طولانی مدت یا سایر اقوام ، با کودک (بالای 14 سال) دخالت نکنید.

25. مانع از تعیین خود کودک در س questionsالات نشوید دین ، انتخاب حرفه یا تحصیل ، از جمله - اتکا به ارتباط با والدینی که کودک با آنها زندگی نمی کند.

اینها از همه تفاوتهای ظریف و قوانین رفتاری والدین معقول و دوست داشتنی در این فرایند و بعد از طلاق اما حتی آنها برای کاهش آسیب روانی طلاق برای فرزندان و اطمینان از ارتباط عادی بلند مدت بین همسران قبلی کافی خواهند بود. این شامل ایجاد و حفظ شرایط برای آشتی و اتحاد احتمالی آینده است.

در نهایت ، مهم است که به یاد داشته باشید:

ازدواج می تواند منحل شود ، فرزندان برای همیشه

و مهم نیست که طلاق چقدر ناخوشایند بود ، این واقعیت را نفی نمی کند که همسران سابق ، در آینده ، باید در آخرین تماس فرزندان معمولی خود در مدرسه و دانشگاه ، عروسی خود ملاقات کنند ، و با نوه های خود دیدار کنند. بیمارستان و کمک به پرورش آنها و برای اینکه این امر در آینده مثبت و مسالمت آمیز باشد ، مهم است که این امر را امروز - در زمان حال - تضمین کنید. این فلسفه کار من به عنوان روانشناس خانواده است. امیدوارم که به نفع فرزندان خود ، آن را به اشتراک بگذارید.

توصیه شده: